خوب بودن

خوب بودن تا چه حد

کد مطلب : 52435زمان مطالعه : 4 دقیقه
با خوبی کردن می توان اثرات بدی را از میان برداشت. خلق و خوی نیکو در هر جایگاه و موقعیتی که وجود داشته باشد، زینت دهنده شخصیت افراد است نه اینکه نقش ها و موقعیت اجتماعی و رفتارهای قلدر مابانه موجب ارزشمندی شخصیت افراد شود.

خوبی کردن و خوب بودن در درجه اول، به نفع چه کسی است

خوب بودن برای کی ؟ بخاطر چه کسی خوب باشیم؟ آیا وقتی قدرمان را نمی دانند درست است که ما خوب باشیم ؟

خوب بودن، حسن خلق

سخن از خوب بودن و خوبی کردن، روزی نیست که از تلویزیون و سایر رسانه های جمعی مطرح نشود. انواع برنامه های آموزشی، فرهنگی، روانشناسی و مذهبی به نوعی به این موضوع اشاره می کنند. اما با وجود همه اینها در موارد متعددی شاهد رفتارهایی از افراد هستیم که با این سخنان، فاصله زیادی دارند.
فرقی نمی کند که در کدام مکان وموقعیت قرار داشته باشید. مهم این است که این باور وجود داشته باشد که خوبی کردن و خوب بودن در درجه اول، به نفع چه کسی است؟
اغلب افراد در خانواده، از نقش هایی مثل همسر،پدر،فرزند، دایی،خاله و...برخوردارند و در جامعه نیز ممکن است نقش یک کارمند، رئیس، مدیر و یا آبدارچی را عهده دار باشند. خلق و خوی نیکو در هر جایگاه و موقعیتی که وجود داشته باشد، زینت دهنده شخصیت افراد است نه اینکه نقش ها و موقعیت اجتماعی و رفتارهای قلدر مابانه موجب ارزشمندی شخصیت افراد شود.
در جای جای مذهب تشیع، امامان ما اینگونه بیان کرده اند که چنانچه با فردی مواجه شدید که بر بدی کردن به شما اصرار دارند، در مقابل شما به خوبی کردن بر او اصرار داشته باشید. این جمله شاید به ظاهر ساده باشد اما عمل به آن بسیار مشکل است و لازمه آن داشتن روحیه ای منعطف،سازگار و از خودگذشته می باشد. از طرف دیگر باید به بعد روانشناسانه این عبارت نگاه کرد که نشان می دهد با خوبی کردن می توان اثرات بدی را از میان برداشت.

خوب بودن

خوب بودن سخت نیست

به هر حال فردی که مورد ظلم و بدی قرار می گیرد، ممکن است آزرده خاطر شود و به لحاظ روحی صدمه بخورد اما وقتی نیت خود را در راه خدا خالص کند و به قصد رضایت او گام بردارد، می تواند در این مسیر موفق باشد.
حسن خلق یعنی پاسخ بدی را با خوبی دادن.یعنی گذشتن از کنار فحاشی های یک شهروند در حین رانندگی. یعنی سکوت کردن در برابر برخورد توهین آمیز یک همکار. یعنی لبخند زدن به دوستی که به شما ظلم کرده است.
بسیاری از مشکلات زناشویی و خانوادگی از همین مساله نشات می گیرد. در واقع وقتی زن ومرد نمی توانند از خطاهای یکدیگر بگذرند و تصور می کنند که هر یک باید دیگری را ادب کند و به او بفهماند که اشتباه کرده، فضایی متشنج و خالی از گذشت به وجود می آید که ثمره ای جز دل شکستگی و نفرت به دنبال نخواهد داشت. در درجه بعد این رفتار را می توان به اقوام، دوستان و افراد اجتماع تعمیم داد. ممکن است که در یک رابطه فامیلی، فردی باشد که به دیگری بدی کند و به او ناسزا گوید. طرف مقابل می تواند این رفتار را نادیده انگارد و یا اینکه مقابله به مثل کند. به نظر می رسد هر عقل سلیمی این موضوع را تشخیص میدهد که گذشت، رفتاری زیباست و بزرگواری در آن است که بدی را ببینی و سکوت کنی و یا حتی با لبخندی آرامش گونه از کنار آن عبور کنی. البته باید گفت که این شیوه ای پسندیده است که شاید عده کمی از افراد به آن عمل کنند اما مطمئن باشید که همواره در طول تاریخ بشریت، اینگونه بوده است که راه درست، راهی خلوت بوده است.
کم نیستند جوانانی که در جامعه امروز ما، همواره با استراتژی تهاجمی با دیگران برخورد می کنند تا اینکه رفتاری تدافعی داشته باشند و جالب اینجاست که نمی توانند بپذیرند که ممکن است اشتباه کنند.
به خاطر داشته باشید که حق و حقیقت، همیشه با سختی به دست آمده است و باید خویشتن را به شکیبایی عادت دهید تا بتوانید به گوهری ارزشمند به نام حسن خلق، دست پیدا کنید. قطعا این موضوع پذیرفته است که سکوت کردن در برابر اهانت دیگران و ظلمی که به انسان می شود، کاری دشوار است اما تبعات تحمل این امر دشوار، به نفع همان کسی است که سکوت پیشه کرده است. اینها ارزش هایی است که متاسفانه برای بسیاری از افراد فراموش شده اند و وقتی کسی اینگونه عمل کند، موجبات حیرت سایرین را برمی انگیزد.
در حالیکه شایسته این است که همگان اینطور عمل کنند. حسن خلق یعنی پاسخ بدی را با خوبی دادن.یعنی گذشتن از کنار فحاشی های یک شهروند در حین رانندگی. یعنی سکوت کردن در برابر برخورد توهین آمیز یک همکار. یعنی لبخند زدن به دوستی که به شما ظلم کرده است. یعنی کنارآمدن با همسر ناسازگار.
بیائید حسن خلق را تمرین کنیم. شاید تجربه گذشت و مهرورزی بی دریغ به دیگران، تجربه ای سازنده و پربار برای مان باشد که هیچگاه حاضر به ترک آن نباشیم و لذت آنرا با هیچ چیزی در دنیا عوض نکنیم.

خوب بودن تا چه حد

55
این مطلب مفید بود ؟50
برگرفته از تبیان-/ ر
وبگردی