کودکان
تا سه سالگی از بازگوکردن داستان های خیالی و رویاگونه برای کودکان باید پرهیز شود با افزایش سن حدود سه سالگی کودک می توان داستان را کمی طولانی تر کرد ولی بازهم باید براساس زندگی واقعی کودک باشد تا او بتواند آن شرایط را در زندگی عادی ببیند.

تا سه سالگی برای کودک داستان های خیالی و رویاگونه نگوئید

آنچه دارای اهمیت است این است که داستان گویی برای کودکان به لحاظ روان شناسی قواعد و قوانین خاص خود را دارد وهمانطور که فیلم وکارتن غیر اخلاقی اثرات مخرب بر شخصیت کودک دارد کتاب بی مفهوم وغیر اخلاقی نقش یکسان دارد.

یک روان شناس تربیتی درخصوص نحوه داستان گویی برای کودکان درسنین مختلف می گوید:اولین نکته مهم در این خصوص این است که کودکان از سنین 2 سالگی به بعد قادر به درک داستان هستند لیکن در هر سنی موضوع داستان و مدت زمان تعریف کردن داستان متفاوت است.

در دو سالگی کودکان می توانند داستان ها را گوش کنند ولی مدت زمان خوانش داستان باید کوتاه باشد زیرا در این سن کودک به درکی نرسیده است تا داستان طولانی را درک وتحمل کند.

بهتر است ما از داستان های کوتاه واقعی و مختصر استفاده کنیم که در مورد زندگی روزمره خود کودک است.با افزایش سن حدود سه سالگی کودک می توان داستان را کمی طولانی تر کرد ولی بازهم باید براساس زندگی واقعی کودک باشد تا او بتواند آن شرایط را در زندگی عادی ببیند و تا سه سالگی از بازگوکردن داستان های خیالی و رویاگونه باید پرهیز شود.

وی می افزاید:کم کم از سه سالگی به بعد یعنی حدود سنین 4 تا 6 سالگی به دلیل اینکه خیال پردازی در کودک آغاز می شود و کودکان خیال پرداز می شوند می توان از داستان هایی که در آن این موضوعات وجود دارد وبا زندگی روزمره متفاوت است استفاده کرد بطور مثال داستان هایی که در آن حیوانات صحبت می کنند و یا در زندگی روزمره قابل مشاهده نیستند.تقریبا روال داستان گویی به این صورت است و با افزایش سن می توان مدت زمان داستان گویی را بیشتر کرد.

کودکان

 داستان های تخیلی برای کودکان نگویید

روش غیر مستقیم برای القاء نکات تربیتی به کودک

وی ضمن اشاره به اهمیت داستان در الگوپذیری کودک اظهار می کند:داستان یکی از روش هایی است که از طریق آن می توان بر شخصیت کودک اثر گذاشت؛کودکان از سنین خاصی به بعد کاملا خیال پرداز می شوند ودر مجموع از دوسالگی قادر به جایگزینی خود با شخصیت داستان هستند و می توانند الگوبرداری کنند.

این نکته به والدین امکان می دهد که بسیاری از ویژگی های مناسب اخلاقی را در غالب داستان به کوک منتقل کنند.قصه گویی یک روش غیرمستقیم برای ارائه ویژگی اخلاقی مطلوب است که ممکن است در بیان مستقیم آن با مقاومت کودک مواجه شویم.به همین دلیل داستان می تواند تأثیر زیادی بر شخصیت وویژگی اخلاقی کودکان بگذارد.

الگو پذیری کودک

از طرفی اگر داستان جنبه های غیراخلاقی داشته باشد،تأثیر نامطلوبی بر کودک می گذارد و والدین در انتخاب داستان باید وسواس زیادی به خرج دهند .کودکان بسیار تأثیرپذیر تر از بزرگسالان هستند وخود را در غالب شخصیت های اصلی داستان قرار می دهند وفوق العاده از این شخصیت ها الگو می پذیرند.اولین نکته در انتخاب داستان توجه به سن کودک است واگر قصد انتقال ویژگی های اخلاقی خاصی به کودک داریم باید متوجه سن کودک وپذیرش این ویژگی ها از جانب او باشیم.

باید سعی والدین بر این باشد که خصوصیات مثبت را به کودک منتقل کنند و به دلیل اینکه شخصیت اصلی داستان اصولا یک شخصیت محبوب برای کودک است باید سعی شود نتیجه مثبتی از شخصیت گرفته شود و نه ویژگی های منفی در او.

اگر شخصیت اصلی نکات منفی را نشان می دهد باید در انتهای داستان نشان داده شود که او دچار مشکل می شود و تصمیم های درست را جایگزین می کند.تأکید بر این است که این داستان ها هم مفهوم مناسبی داشته باشند و هم کاملا آموزنده باشند و ما حق نداریم ذهن کودک را با موضوعات غیراخلاقی پر کنیم.

داستان تخیلی برای کودکان زیر 3 سال ممنوع!

2.58
این مطلب مفید بود ؟44
برگرفته از سلامت نیوز-/ ر
وبگردی