مختار ثقفی
مختار ثقفی یکی از شخصیت های بزرگی که در تاریخ اسلام باعث عبرت و افتخار مسلمانان می باشد. مختار باشخصیت والای خود دارای ارج و قرب زیادی در میان خانواده امام حسین (ع) بود.

زندگی مختار ثقفی

از جمله راه های تجربه اندوزی برای هر انسان عاقلی، نگاه به تاریخ گذشتگان است. تاریخ همچون آیینه ای است که گذشته را نشان داده و چراغی برای بهتر دیدن در آینده است.امام علی علیه السلام در رابطه با عبرت گرفتن از گذشتگان می فرمایند:برای شما در تاریخ قرون گذشته درس های عبرت فراوانی وجود دارد. (نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه181)
توصیه هایی که در این زمینه از ائمه معصومین علیهم السلام و علما به دست رسیده؛ زیاد است، که ما به همان روایت بالا اکتفا می کنیم.
یکی از شخصیت هایی که جا دارد در این مطالعه ی تاریخی به آن پرداخته شود، شخصیت مختار ثقفی است. که در زیر به بخشی از آن می پردازیم.

مختار ثقفی

زندگینامه مختار ثقفی

شخصیت شناسی مختار ثقفی

مختار از چهره های موثر در تاریخ اسلام است. ولی شخصیت پیچیده ی وی باعث شده که نظرات متفاوتی در مورد او باشد و صحبت کردن در مورد او را کاری دشوار کند.

اما بنظر می رسد برای شناخت وی باید بزنگاه های زندگی وی را بررسی کرد. که با مختصری بررسی از شواهدی چون:انتقام جویی وی از قاتلان امام حسین علیه السلام و یا دعوت و دفاع از مسلم در کوفه که منجر به زندانی شدنش می شود (تاریخ طبری، جلد 7، ص 2963) می توان فهمید که او دارای شخصیتی علوی مذهب و اعتقادی راسخ بوده است.

لقبی که مولا علی علیه السلام به او هدیه کرد

اصبغ بن نباته از اصحاب امام علی (علیه السلام) است. وی می گوید:روزی امیرمؤمنان (علیه السلام) را دیدم که مختار را که طفلی کوچک بود روی زانوی خود نشاند و با نوازش و محبت روی سر او دست می کشید و می فرمود:«یا کیس یا کیس». چون امیرمؤمنان (علیه السلام) دو بار کلمه «کیس» را بر زبان آورد، وجه تثنیة آن نیز «کیسان» و لقب مختار است. (بحارالانوار، ج 45، ص 344؛ رجال کشی، ص 127)
با توجه به روایتی از پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله، از جمله خصوصیات مؤمن را زیرکی بیان می دارد.
قال رسول الله (صلی الله و علیه و آله) المؤمن کیس الفطن الحذر:مؤمن، عاقل و چیز فهم و محتاط است. (دعوات راوندی، ص 39)

 ولایتمداری مختار ثقفی

مختار شخصیتی است که می داند هر گونه حکومت و سیاستی که بدون اذن امام معصوم باشد، صحیح نیست. بنابراین برای قیام خود به سمت امام سجاد علیه السلام رفته و از ایشان اجازه می خواهد؛ ولی حضرت در پاسخ به این مساله سکوت اختیار می کنند و حتی هدایایی که نزد او آورده شده را پس می دهد. (مروج الذهب، جلد 2، ص 98)
برخی از منتقدین مختار، این عمل را نقطه ضعف قیام مختار بیان می کنند، در حالیکه چنین به نظر می رسد که ایشان شرایط و جو سیاسی و خفقان آن زمان را که منجر به تقیه امام می شده را؛ بدرستی در نظر نگرفته اند. و اما مختار می دانست که اجازه ی مستقیم امام در آن شرایط، خلاف تقیه است؛ و از طرفی می دانست که محمد حنفیه که شخصی باتقواست بدون اذن امام معصومش فتوا و حکمی نمی دهد. بنابراین بعد از سکوت امام او به سراغ محمدبن حنفیه می رود و از او درباره قیام می پرسد. که این نیز نشانه ای از زیرکی مختارست. بنابراین پاسخ مثبت امام معصوم زمان خود را، غیر مستقیم از سوی محمد حنفیه دریافت می کند.
درسی که می توان از این نقطه تاریخ گرفت این است که مومن زمانی به عاقبت بخیری دست می یابد که نه جلوتر و نه عقب تر از امام خویش حرکت کند بلکه ملازم و همراه امام باشد. یعنی قدم به قدم از راه خود را با اذن امام، باید بپیماید.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجَارِیَةِ فِی اللُّجَجِ الْغَامِرَةِ یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَهَا وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ - خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، کشتی روان در اقیانوسهای عمیق، هر که به آن توسّل جوید ایمنی یابد، و هر که آن را رها کند غرق شود، پیش افتاده از آنها از دین خارج است و عقب مانده از آنان نابود است، و همراه آنان ملحق به حق است. (فراز اولیه جامعه کبیره)

مختار ثقفی مایه زینت اهل بیت (ع)

در روایتی از امام صادق علیه السّلام وارد شده که فرمودند:یا مَعْشَر الشِّیعَةِ إنَّکمْ قَدْ نُسِبْتُمْ إلَینا کونُوا لَنا زَیْناً وَ لا تَکونُوا عَلَیْنا شَیْناً:ای شیعیان، شما به ما منسوب هستید، پس مایه زینت ما باشید نه مایه آبرو ریزی ما. (مشکاة الأنوار، ص 67)
از امام باقر علیه السلام خطاب به پسر مختار چنین وارد شده که فرمودند:زمانی که مختار کودک بود و به خانه ی حضرت علی علیه السلام وارد می شد، حضرت زهرا سلام الله علیها به او احترام می کرد و فرشی برایش می گستراند و متکا می گذاشت و او می نشست و از او حدیث می شنید. و در ادامه روایت امام باقر علیه السلام سه بار فرمودند:«رحم الله اباک رحم الله اباک ما ترک لنا حقاً عند احد الا طلبه قتل قتلتنا وطلب بدمائنا» (خدا پدرت را رحمت کند خدا پدرت را رحمت کند او حق ما را گرفت و قاتلان ما را کشت و به خونخواهی ما قیام کرد. (رجال کشی، ص 125؛ بحارالانوار، ج 45، ص343 و 351 )
از این روایت و روایت های دیگری که در این باره بیان شده می توان فهمید که اعمال و رفتار مختار به گونه ایی بود که مایه زینت اهل بیت علیهم السلام بود.

احترام و کرنش مختار ثقفی به مادر

اگر چه بسیاری از انسانها بواسطه رسیدن به قدرت یا ثروت زحمات والدین خویش را به فراموشی سپرده و حق آنان را نادیده میگیرند که مصداق بارز آن در زمان معاصر نگهداری از مادران و پدران سالخورده ایست که به جای نگهداری در کانون گرم خانواده در خانه سالمندان نگهداری می شوند اما در زندگی مختار خلاف این مطلب مشاهده می گردد.
مختار با آنکه شخصی غیر معصوم و مغرور بود و کمتر سخن کسی را می پذیرفت؛ ولی در مقابل مادرش "دومه" کمال کرنش و احترام را رعایت میکرد. و با به قدرت رسیدن و یافتن جایگاه اجتماعی والا، هرگز مادر خویش را از خود طرد نکرد و فراموش ننمود و تا زمانی که دارالاماره نیز در محاصره بود نزد او زندگی می کرد. این قسمت از تاریخ نشان می دهد که وی تا زمان شهادتش، مادر را نزد خود نگهداری می کرده است.
«ابوعجین» می گوید:آن روز که تعدادی از یاران و نزدیکان مختار، در محاصره قصر کشته شد و مردم هزیمت شدند، من به مادر مختار پیشنهاد کردم که بیا تا تو را به دوش بگیرم و از معرکه نجات دهم، وی با شجاعت تمام این پیشنهاد را رد کرد و گفت:«به خدا قسم اگر دستگیرم کنند و اسیر شوم، بهتر از آن است که مرا به دوش بگیری و نجاتم دهی.» (اعلام النساء:کحاله، ج1، ص 421)

دشمن در حال تخریب است!

معمولا دشمنان برای نابودی اسلام و مسلمین از هر شیوه و روشی استفاده می کنند. یکی از روش هایی که از صدر اسلام تاکنون از آن استفاده می شود؛ تخریب شخصیت افراد است که مختار نیز در زمان خود از این امر مستثنی نبود. چنانچه برای تخریب مختار نیز از این شیوه استفاده می کردند و به او کذاب بودن را نسبت می دادند که این امر تا آنجا پیش رفت که موجب شد امام باقر علیه السلام در زمان خود به مقابله با آن بپردازد و فرمودند:(لاتسبّوا المختار ... :به مختار دشنام ندهید) (بحار الأنوار؛ 343:45)
که البته این شیوه ی دشمن در زمان کنونی ما نیز کاربرد دارد و ما شیعیان از آن ضربات سختی را خورده ایم.
یاد آوری این واقعه ی تاریخی هم خالی از لطف نیست؛ زمانی که به آیة الله بهشتی (ره) هم، چنین تهمت هایی می زدند ولی بعد از شهادت وی تازه مردم فهمیدند که این انقلاب چه شخصیت وارسته و والایی را از دست داد.

نظر آیت الله بهجت درباره مختار ثقفی

مختار اهل نماز بود. او از اولیای خدا بود. نماز را با حال عجیبی می خواند. در شأن مختار همین کفایت می‏کند که قاتل دشمنان اهل بیت(ع) و قتله سیدالشهداء(ع) بود.

کلام آخر:

اکنون نیز به هوش باشیم که دشمن از هر وسیله ای برای نابودی این نظام و این مکتب فروگذار نیست. و چه بسا در حال حاضر هم می شنویم که چگونه به وسیله ی تهمت های ناروا ، شخصیت های والای این نظام را زیر سوال می برند.
پس بیاییم با زیرکی خود این سلاح دشمن را به وضوح ببینیم تا در دام خروج از ولایت نیفتیم و در یک کلمه بتوانیم مایه ی زینت اسلام باشیم. 

مهمترین زوایای زندگی مختار ثقفی

4.327
این مطلب مفید بود ؟234
برگرفته از تبیان-/ف
برچسب : مختار ثقفی
وبگردی