وقتی والدین کودک را تغذیه می کنند، او را نوازش کرده، راه می برند یا با او صحبت می کنند، ضمن آموزش برخی مهارتهای کلیدی، روابط ذهنی و مغزی او را هم بهبود می بخشند که این امور سبب می شود تا فکر کودک رشد کرده و زندگی کردن را آموزش ببیند.
نکاتی برای رشد فکر کودک
وقتی نوزادی متولد می شود مغز او کاملاً آماده است تا یک سری روابط را در حین یادگیری و تجربه موقعیت های گوناگون زندگی ایجاد نماید. ایجاد این روابط در ذهن و مغز کودک از همان بدو تولد آغاز شده و تا بزرگ سالی هم ادامه می یابد.رشد مغزی در کودکان طی یک دوره زمانی بسیار کوتاه اتفاق می افتد به طوری که در مواردی این تغییرات به حدی شدیدند که آثار بلندمدتی بر روی ذهن و فکر کودک برجا می گذارند.
آنچه در رشد فکری و عقلی کودکان مؤثر است خارج از حد و شمارش است. تفاوت های فردی، نیازها و خواسته های متفاوت، عوامل ژنتیکی، محیط و هزاران هزار عامل دیگر پرورش فکری کودکان را از هم متمایز می کند ولی با وجود همه این ها دانشمندان و روان شناسان در تأثیر برخی عوامل اتفاق نظر دارند که اینجا به بعضی از آن ها به طور اجمال اشاره می کنیم.
نقش مهم بازی در رشد ذهن کودک
بازی سازنده دنیای کودک
بازی یکی از عواملی است که در رشد فکری کودکان تأثیر بسزایی دارد. بازی با همسالان, با والدین و اطرافیان, اسباب بازی، طبیعت، حیوانات که هر کدام در جای خودشان مهم هستند و تفکر و تعقل کودکان را شکل می دهند. بدون شک این بازی ها هر چقدر طبیعی تر و با انتخاب خود کودک باشد، تأثیر بهتری خواهد داشت. زمانی که کودک شروع به بازی می کند هرگز نباید او را به بازی دیگری سوق داد بلکه باید آن بازی منتخب را هدایت کرده و با او همراه شد. البته اهمیت بازی صرفاً به خاطر زمان کودکی نیست، بلکه آن را باید سازنده فکر انسان در بزرگی تلقی کرد. اغلب روان شناسان بازی با شن، بازی با آب، ساختن خانه و... به بازی های ماشینی مانند بازی های رایانه ای، دیدن فیلم و... ترجیح می دهند.
بازی کردن یک امر بی دلیل یا اضافه نیست، بلکه کودک برای شناخت جهان خود و دنیای اطرافش نیازمند بازی است. بازی جوهر زندگی و پنجره ای به دنیای کودک است. در بازی کودکان استقلال نظر دارند و مشکلات خویش را حل می کنند.
بازی مؤثرترین و پرمعناترین راه یادگیری کودکان است، هنگام بازی کودکان فکر می کنند، برنامه ریزی می کنند، راه های تازه ای می یابند، تجربه می کنند، پرورش فکری، عاطفی، جسمی و اجتماعی می یابند.
روان شناسان کودک معتقدند کودک از حدود سه سالگی قادر به ایجاد تفکر انتزاعی است، زمانی که کودک شروع به حرف زدن نمود و با دیگران بیشتر ارتباط پیدا کرد، بهترین زمان برای آموزش تفکر منطقی انتزاعی است. تفکر انتزاعی در کودکان از دوران کودکستان با بازی های نمادین همراه است، آنها اشیا ساده ای را به عنوان تلفن، آمبولانس، ماشین، فرمان و... استفاده می کنند به صورت خیالی خود را جای بزرگ سالان می گذارند و اعمال آنها را تکرار می کنند.
تعریف قصه های ملموس مرتبط با زندگی انسان ها بالاخص کودکان، خواندن کتاب های قصه و... نیز در رشد فکری کودکان مؤثرند.
حرف زدن با کودکتان را فراموش نکنید
حرف بزنید
حرف زدن با کودکان حتی قبل از تولد نوزاد با کلمات خوب، محبت آمیز، ملایمت، راست گویی و... از عوامل مؤثر دیگر در رشد فکری کودکان است. زبان, طبیعی ترین راه برای جلب توجه و برقراری ارتباط با کودک است. توصیه می شود هر صدایی که درمی آورد، شما هم آن را تکرار کنید یا برایش لالایی بخوانید. وقتی در حال انجام کار خاصی هستید، مثلاً به او لباس می پوشانید یا او را حمام می کنید، برایش بگویید که دارید چه کاری انجام می دهید.
مهارت های زبانی کودکان در سنین بالاتر هم با سرعت قابل توجهی رشد می کند و توسعه مهارت های اساسی گفتاری در آنان تا سنین 8 و 9 سالگی ادامه می یابد همان طور که کودک شما پا به سنین پیش دبستانی و مدرسه می گذارد، می توانید سؤالات بیشتری از او بپرسید مثلاً فکر می کنی بعداً در این داستان چه اتفاقی می افتد؟
کودکان می توانند خودشان را در قصه ها و کتاب قصه ها سهیم کنند حتی صحنه هایی که در قصه ها وجود ندارد تصور کنند، یا پایان دیگری برای قصه ها فرض کنند. خود را قهرمان داستان در نظر بگیرند, جای شخصیت های داستان ها بگذارند که خود موجب رشد تفکر انتزاعی در کودکان می شود.
رفتار شما با کودک
رفتار درست با کودکان در عین درست عمل کردن خود و عدم تناقض در رفتار، عوامل مؤثر در پرورش فکری کودکان است. البته تشخیص رفتار درست، کار چندان دشواری نیست زیرا هرکس بر اساس فطرت خویش می شناسد که کدام رفتار درست و کدام نادرست است. تشخیص خوب و بد یا حسن و قبح با انسان سرشته شده است. اگرچه داشتن زمینه مساعد از شرایط و لوازم آن است. دین الهی جامع این خوبی ها یا بایدها و نبایدهاست.
از آن ها هم کمک بگیرید
مشارکت فرزندان
مشارکت در امور خانواده، جامعه، واگذاری مسئولیت ها با نظارت و کنترل که موجب رشد فکر جمعی شده سپس استعداد کار گروهی را افزایش داده و ظرفیت و پذیرش فکر را تقویت می کند. همین طور خلاقیت را به میزان قابل توجهی پشتیبانی می کند.
چند اصل تفکر خلاق
تورنس بیست اصل برای توسعه تفکر خلاق از طریق تجارب مدرسه ارائه می دهد که به ذکر برخی از آن ها بسنده می کنیم.
1. احساس ضعف در برابر شاهکار را دور کنید که مانع رشد خلاقیت می شود.
2. انتقاد سازنده را گسترش دهید و فقط انتقاد کردن را آموزش ندهید.
3. بچه ها را نسبت به محرک های طبیعی حساس کنید.
4. دست کاری اشیا و عقاید را تشویق کنید.
5. از تحمیل یک الگوی خاص اجتناب کنید.
عوامل متعدد دیگری وجود دارد که خارج از حد شمارش و بیان است. گذشته های دور کودکان عوامل موروثی, محیط و شرایط موجود خانواده فرهنگ، نژاد، زبان، تغذیه و... که می تواند در رشد و پرورش فکری کودکان مؤثر باشد. لازم به ذکر است که پیچیدن یک نسخه برای افراد مختلف دور از انصاف و عقل است.