تفسیر فال غزل 343 حافظ: چل سال بیش رفت که من لاف میزنم
فال حافظ نمناک و غزل شماره 343 حافظ :چل سال بیش رفت که من لاف میزنم
درصورتیکه پاسخ فال حافظ آنلاین شما، غزل شماره 343 یا همان شعر "چل سال بیش رفت که من لاف میزنم" است، تعبیر و تفسیر کامل غزل 343 حافظ را در این بخش از فال حافظ نمناک خواهید خواند.
متن شعر و غزل چل سال بیش رفت که من لاف میزنم
چل سال بیش رفت که من لاف میزنم
کز چاکران پیر مغان کمترین منم
*****
هرگز به یمن عاطفت پیر می فروش
ساغر تهی نشد ز می صاف روشنم
*****
از جاه عشق و دولت رندان پاکباز
پیوسته صدر مصطبهها بود مسکنم
*****
در شان من به دردکشی ظن بد مبر
کآلوده گشت جامه ولی پاکدامنم
*****
شهباز دست پادشهم این چه حالت است
کز یاد بردهاند هوای نشیمنم
*****
حیف است بلبلی چو من اکنون در این قفس
با این لسان عذب که خامش چو سوسنم
*****
آب و هوای فارس عجب سفله پرور است
کو همرهی که خیمه از این خاک برکنم
*****
حافظ به زیر خرقه قدح تا به کی کشی
در بزم خواجه پرده ز کارت برافکنم
*****
تورانشه خجسته که در من یزید فضل
شد منت مواهب او طوق گردنم
معنی و تفسیر غزل شماره 343 حافظ در فال شما
ای صاحب فال، حافظ در این غزل خطاب به تو اینگونه می گوید که عمرت را بی فایده و بدون اینکه چیزی بدست آوری از دست دادی.
در واقع تو در تمام این سالها زنده بودهای اما زندگی واقعی را تجربه نکردهای.
هر بار آرزویی کردهای و اهدافی در ذهن داشتی ولی بدون اینکه برای رسیدن به آنها تلاش کنی، بی حرکت و بدون کوشش به زندگی ات ادامه دادی.
چنانچه از وضعیت فعلی زندگی ات راضی نیستی، بهتر است بفکر تغییر باشی؛ تغییر محل زندگی یا تغییر شغل به نفع توست.
کاملا به اشتباه تصور می کنی که انسانی بدشانس هستی اما به هیچ وجه اینطور نیست، شانس معنایی ندارد بلکه این خود تو هستی که فرصتها را از دست دادهای.
خوش بین باش و با امید به خداوند بدان که هنوز وقت هست.
به صلاح توست که از افراد ریاکار دوری کنی و سپاسگذار کسانی باشی که در حق تو لطف و مهربانی کردهاند.