
تنفسیر غزل 330 حافظ: تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تفسیر کامل غزل شماره 330 حافظ با مصرع آغازین "تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم" که در جواب فال آنلاین شما آمده است را در ادامه این مطلب بخوانید.
فال حافظ نمناک و غزل شماره 330 حافظ :تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
درصورتیکه پاسخ فال حافظ آنلاین شما، غزل شماره 330 یا همان شعر "تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم" است، تعبیر و تفسیر کامل غزل 330 حافظ را در این بخش از فال حافظ نمناک خواهید خواند.
متن شعر و غزل تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همیسپرم
****
چنین که در دل من داغ زلف سرکش توست
بنفشه زار شود تربتم چو درگذرم
****
بر آستان مرادت گشادهام در چشم
که یک نظر فکنی خود فکندی از نظرم
****
چه شکر گویمت ای خیل غم عفاک الله
که روز بیکسی آخر نمیروی ز سرم
****
غلام مردم چشمم که با سیاه دلی
هزار قطره ببارد چو درد دل شمرم
****
به هر نظر بت ما جلوه میکند لیکن
کس این کرشمه نبیند که من همینگرم
****
به خاک حافظ اگر یار بگذرد چون باد
ز شوق در دل آن تنگنا کفن بدرم
معنی و تفسیر غزل شماره 330 حافظ در فال شما
ای صاحب فال مدتی است احساس میکنی تمام فرصت ها از دست میروند و تو هنوز هیچ یک از قابلیتهای خودت را نشان ندادهای.
حالا وقت آن رسیده که برای ادامه راهت، لازم است به قلب خود رجوع کرده و ببینی دلت چه میگوید.
حتما که راه رسیدن به اهداف و آرزوهایت بسیار دراز است، پس باید صبر و تحمل را پیشه کنی.
این را بدان که تو هرگز به تنهایی نمیتوانی از عهده تمام مشکلات برآیی و در این مسیر نیاز ضروری به این داری که با دوستان و بزرگانت مشورت کنی.
این مشورت و همفکری ها راهی می شود تا از غم تنهایی رها شوی؛ پس از همین حالا بیشتر از قبل، قدر اطرافیانت را بدان.
مطمئن باش که آنها تنها کسانی هستند که با دلسوزی تمام به فکر خیر و صلاح تو هستند.