شعر با ز

شعر با حرف ز از شهریار و حافظ و مولانا

تاریخ انتشار : 19 دی 1401کد مطلب : 89533زمان مطالعه : 4 دقیقه
ما برای شما اشعاری از شاعران برجسته که با حرف ز شروع می شوند را آماده کرده ایم.

شعر با حرف ز؛ تک بیتی و دوبیتی های ناب از شاعران معروف

برای مشاعره با حروف الفبای فارسی، شعر با حرف ز را نیز نیاز خواهید داشت. بیت های ساده و زیبایی از شاعران معروفی همچون حافظ، شهریار، مولانا و سعدی و همینطور شاعران شعر نو، که به راحتی بتوان حفظ کرد و در مشاعره ها از آن استفاده کرد را در ادامه این بخش از نمناک مشاهده خواهید کرد.

راهنمای جستجوی شعر مشاعره بر اساس حروف الفبا

الفآبپتثجچحخد
ذرز ژسشصضطظع  
غفقکگلمنوهی

شعر با حرف ز از حافظ

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زلف‌آشفته و خِوی‌کرده و خندان‌لب و مست

پیرهن‌چاک و غزل‌خوان و صُراحی در دست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است

ببین که در طلبت حالِ مَردُمان چون است

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ز حافظ پرس رمز عشق و شرح مستی از من خواه

که با جام و قدح هر شب حریف ماه و پروینم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ز بیخودی طلبِ یار می‌کند حافظ

چو مفلسی که طلبکارِ گنجِ قارون است

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زاهدِ خلوت نشین دوش به میخانه شد

از سرِ پیمان بِرَفت با سرِ پیمانه شد

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ز دستِ کوتهِ خود زیرِ بارم

که از بالابلندان شرمسارم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ز چشمِ من بپرس اوضاعِ گردون

که شب تا روز اختر می‌شمارم

شعر حافظ

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زین خوش رقم که بر گل رخسار می‌کشی

خط بر صحیفه گل و گلزار می‌کشی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زان می عشق کز او پخته شود هر خامی

گر چه ماه رمضان است بیاور جامی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر با حرف ز از سعدی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ز من مپرس که در دست او دلت چونست

ازو بپرس که انگشت‌هاش در خونست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زهی رفیق که با چون تو سروبالاییست

که از خدای بر او نعمتی و آلاییست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زان گه که بر آن صورت خوبم نظر افتاد

از صورت بی طاقتیم پرده برافتاد

شعر سعدی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زنده شود هر که پیش دوست بمیرد

مرده دلست آن که هیچ دوست نگیرد

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زینهار از دهان خندانش

و آتش لعل و آب دندانش

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زهی سعادت من که‌م تو آمدی به سلام

خوش آمدی و علیک السلام و الاکرام

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر با حرف ز از مولانا

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا

چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زان شاهد شکرلب زان ساقی خوش مذهب

جان مست شد و قالب ای دوست مخسب امشب

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زان نور همه عالم هر شیوه همی‌نالم

تا بشنود احوالم ای دوست مخسب امشب

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زان شاه که او را هوس طبل و علم نیست

دیوانه شدم بر سر دیوانه قلم نیست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ز آفتاب سعادت مرا شراباتست

که ذره‌های تنم حلقه خراباتست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ز هست و نیست برون‌ست تختگاه ملک

هزار ساله از آن سوی نفی و اثباتست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ز نردبان درون هر نفس به معراجند

پیاله‌های پر از خون نگر که آیاتست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زهره عشق هر سحر بر در ما چه می‌کند

دشمن جان صد قمر بر در ما چه می‌کند

شعر مولانا

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زنده دل‌ها می‌شوند از عشق، مست

مرده دل کی عشق را آرد به دست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر با حرف ز از شهریار

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زندگی شد من و یک سلسله ناکامی‌ها

مستم از ساغر خون جگر آشامی‌ها

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زلف او برده قرار خاطر از من یادگاری

من هم از آن زلف دارم یادگاری بیقراری

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر نو با حرف ز از فاضل نظری

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زندگی چون ساعتِ شماطه‌دار کهنه‌ای

از توقف‌ها و رفتن‌های یکسان پُر شده است

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر

داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می فروخت

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زندگی‌ سرخی‌ سیبی‌ است‌ که‌ افتاده‌ به‌ خاک

به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زخم بیهوده نزن، سینه‌ام از قلب تهی‌ست

بهتر آن است که سربسته بماند صدفم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر دوبیتی ناب با حرف ز از سلمان ساوجی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ز شراب لعل نوشین من رند بی نوا را

مددی که چشم مستت به خمارکشت ما را

من از آن نیم که چون نی اگرم زنی بنالم

که نوازشی است هر دم زدن تو بینوا را

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر با حرف ز از امیرخسرو دهلوی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ز نسیم جان فزایت دلِ مرده، زنده گردد

زِ کدام باغی ای گل! که چنین خوش اَست بویت

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر نو با حرف ز از فریدون مشیری

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زمان نمی‌گذرد. عمر ره نمی‌سپرد

صدای ساعت شماطه، بانگ تکرار است

نه شنبه هست و نه جمعه! نه پار و پیرار است

جوان و پیر کدام است؟ زود و دیر کدام؟

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر نو با حرف ز از فروغ فرخزاد

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زندگی آیا درون سایه هامان

رنگ می گیرد؟

یا که ما خود

سایه های سایه های خود هستیم؟

شعر فروغ فرخزاد

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر با حرف ز از رهی معیری

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زنده باد آن کس که هست از جان هوادار وطن

هم وطن غمخوار او، هم اوست غمخوار وطن

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر با حرف ز از سیدسعید صاحب‌علم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زبان مشترک، بین تمام عاشقان اشک است

مپوشان چشم خیست را و با من همزبانی کن

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر با حرف ز از بیدل دهلوی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

زندگی در بندوقید رسم‌ عادت مردن است

دست‌، دستِ توست‌، بشکن این طلسم‌ ننگ را

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر با حرف ز از شهریار و حافظ و مولانا

45
این مطلب مفید بود ؟41
منبع : بخش فرهنگ و هنر نمناک/ن/ن.ح
برچسب : شعر
وبگردی