مفهوم اصلی ضرب المثل ﺿﺮﺭ ﺑﻪ ﻣﺎﻝ ﺑﺨﻮﺭﺩ نه به جان

مفهوم و ریشه تاریخی ضرب المثل ﺿﺮﺭ ﺑﻪ ﻣﺎﻝ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ

همانطور که میدانید ضرب المثل ها نمونه های مشخص و برجسته ای از فرهنگ عامیانه به شمار می روند که گاه در نثری کوتاه و گاه در مصرع یا بیتی نمود پیدا می کنند تا به زیباترین شکل ممکن مقصود اصلی را درباره برخی اتفاقات بیان کنند.

بسیاری از مواقع ضرب المثل هایی از طرف اطرافیانمان مخصوصا پدر و مادر و یا مادربزرگ به گوشمان می خورد که ما را بسیار مشتاق می کند تا ریشه و معنی آنها را کشف کنیم به همین منظور در این بخش از نمناک سعی داریم ریشه تاریخی ضرب المثل «ضرر به مال بخورد نه به جان» را در اختیار شما عزیزان قرار دهیم.

روزی روزگاری دو بازرگان قصد رفتن به سرزمین دیگری داشتند تا بتوانند بارهای خود را به فروش برسانند، بار یکی از آن ها روغن و بار دیگری مس بود. بازرگان روغن که به گوشش خورده بود روغن در آن سرزمین خریدار چندانی ندارد با زیرکی هر چه تمام خطاب به بازرگان مس گفت:مس در آن منطقه خریدار زیادی ندارد بنابراین من حاضر به تعویض اجناسمان هستم و به قدری به بازرگان مس اصرار کرد تا بلاخره توانست او را راضی کند.

سرانجام آن ها معامله را به صورت پایاپای انجام دادند و یک هفته تمام داخل کشتی سپری کردند تا به مقصد برسند که ناگهان دچار طوفان عظیمی شدند و یک آن بخشی از کشتی شکست و آب وارد آن شد و ناخدای کشتی به بازرگانان گفت:برای اینکه جان سالم به در ببریم حتما باید هر چه بار در کشتی است را تخلیه کنیم و شروع به ریختن همه اموال بازرگانان به دریا کردند.

نزدیک صبح بود که به خشکی رسیدند و ملاحظه کردند که تمام خیک های روغن روی سطح آب شناور شده و مس ها به دلیل سنگینی شان به زیر آب نفوذ کرده اند. بازرگان ساده لوح به سختی توانست بخشی از روغن ها را جمع کرده و با سود کمی بفروشد اما بازرگان زیرک از فروختن اجناسش بی نصیب ماند.

بازرگان ساده لوح خطاب به او گفت:اگر چه من اجناسم را فروختم و سود زیادی نکردم اما برای تو بسیار ناراحت شدم. او در جواب گفت:خدا را شاکر هستم که در سلامت هستیم ضرر به مال بخورد نه به جان، آدم اگر جانش سالم باشد زندگی را دوباره می تواند از نو بسازد.