تاثیر تغذیه سالم بر کاهش علائم افسردگی

درمان افسردگی با تغذیه سالم

بیماری افسردگی یکی از بیماری های شایعی است که اقشار مختلفی از جامعه را در بر میگیرد . یکی از مسائلی که این روز ها سلامت بسیاری از افراد را از لحاظ روحی تحت تاثیر قرار داده است ، مسئله ی افسردگی می باشد ، می توان گفت که بسیاری از افراد در مدت زمانی از زندگی خود اختلال افسردگی را در سطوح مختلف تجربه کرده اند. با پیشرفت علم، ارتباط بین سلامت ذهنی و روحی با نوع غذا و نوشیدنی اثبات شده است. ولی با این همه برای درمان مشکلات روانی، بیشتر از داروهای روان درمان استفاده می شود.
در حالیکه بجای دارو، می توان از جایگزین های آن مثل غذا که هم در دسترس و هم مناسب تر است، استفاده کرد. هر یک از افراد در زندگی روزمره خود با نشیب و فرازهای احساسات روبرو هستند مثل شادی و غم، رضایت و دلسردی، خنده و گریه. بعضی اوقات رفتاری که از ما سر می زند، مطابق با موقعیتی است که در آن قرار گرفته ایم و چنین رفتاری طبیعی است.

محققان نشان داده اند آنهایی که از رژیم غذایی مدیترانه ای که حاوی آجیل، بنشن، میوه جات، و سبزیجات است پیروی می کنند، احتمال ابتلا به افسردگی شان کمتر از کسانی است که تغذیه شان دربرگیرنده شیرینی جات فراوان و انواع گوشت است.تحقیقی طی یک دوره ده ساله روی 15093 نفر انجام شد تا معلوم شود آیا رژیم غذایی فرد تاثیری روی سلامت کلی روانی و شادی او دارد یا خیر.

داشتن تغذیه سالم به بهبود افسردگی کمک میکند

دکتر آلمودنا سانچز- ویله گاس، که سرپرست این تحقیقات بوده، می گوید:” ما می خواستیم بفهمیم تغذیه چه نقشی روی سلامت روانی دارد، چون باور داریم عادات غذایی خاصی می توانند از روان ما محافظت کنند. این عادات تغذیه همه گی فوایدی برای جسم دارند و حالا ما دریافتیم که روی سلامت روان هم می توانند اثرات مثبت داشته باشند.

نقش محافظت کنندگی آن ها برمی گردد به ویژگی های تغذیه ای شان، یعنی آجیل، بنشن، میوه ها و سبزی ها می توانند ریسک افسردگی را کاهش دهند.”بعد از تغییر رژیم غذایی شرکت کنندگان در این تحقیق، طولی نکشید که آنها متوجه تغییراتی در وضعیت شادی شان شدند. تغییرات نسبتا کوچکی در تغذیه کافی بود تا ریسک افسردگی شان کاهش پیدا کند.

دکتر سانچز توضیح می دهد، ممکن است یک تاثیر آستانه ای وجود داشته باشد. وقتی شرکت کننده ها شروع به تابعیت از یک رژیم غذایی سالم کردند، تفاوت چشمگیری رخ داد. حتی تابعیت متوسط از این الگوهای تغذیه ای سالم هم موجب کاهش مهمی در ریسک ابتلا به افسردگی شده بود. با این وجود، وقتی شرکت کننده ها پیروی شدید ترو سخت تری از این الگوها کردند، فواید مثبت اضافی مشاهده نگردید.

بنابراین زمانی که به آستانه این فواید دسترسی پیدا می کنیم، کاهش ریسک افسردگی به وضعیت ثابت می رسد حتی اگر شرکت کننده ها نسبت به این رژیم غذایی سخت گیرتر هم می شدند و غذاهای سالم تری هم می خوردند باز هم نتایج همان بود. این الگوی دوز- پاسخ، سازگار با این فرضیه است که مصرف برخی از مواد مغذی، کمتر از حد مطلوب، ممکن است نشانگر یک ریسک فاکتور برای افسردگی در آینده باشد.