ضمانت
در ادامه این مطلب احکامی که در سلام برای ضمانت اشاره شده است به آن را بیان خواهیم کرد.

انواع روش های ضمانت / احکام ضمانت

کمک به همنوع و انجام کار خیر به کرات در دین ما توصیه شده است و ضمانت یکی از این کمک ها به شمار می رود.شرایط عمومی ضامن طبق قواعد عمومی قانون مدنی این است که اهلیت داشته باشد، یعنی به سن بلوغ و رشد رسیده و همه شرایط صحت قراردادها را دارا باشد. زیرا فرد ضامن در حقیقت با ضمانت خود نوعی تصرف مالی می کند. قانون مدنی در ارتباط با خصوصیات شخص ضامن حرف خاصی نزده اما نکته بسیار مهم این است که ممکن است به دو صورت شما ضامن کسی شوید؛ اولین حالت این است که شما به نحوی ضامن می شوید که دیگر بانک، وام گیرنده را نمی شناسد و فقط شما پرداخت کننده اقساط و طرف حساب بانک و طلبکار می شوید. این نوع ضمانت را "ضمان نقل ذمه به ذمه" گویند نوع دیگر ضمانت که در واقع حالت معمول در جامعه است، بانک یا طلبکار، ابتدا به بدهکار اصلی مراجعه کند و اگر او بدهی خود را پرداخت نکرد ضامن باید بدهی را بپردازد.به این نوع ضمانت " ضم ذمه به ذمه" گفته می شود. ذمه به معنای دین است. یعنی شخصی مدیون بوده و هست و حالا شخص دیگری به عنوان مدیون به این قرارداد ضمیمه می شود تا خیال طلبکار را راحت کند و طلبکار بداند تا دیروز 1بدهکار داشته اما امروز 2 بدهکاردارد. اگر اولین بدهکار پولش را نداد می تواند برای گرفتن طلب خود به شخص دوم یا همان ضامن رجوع کند. اما این ضمانت شرطی دارد:وقتی که شما ضامن کسی می شوید باید قید کنید که این نحو ضمانت می کنید . یعنی به نحو ضم ذمه به ذمه و اگر این موضوع را نگویید اصل بر ضمانت نوع اول است. در فقه شیعه این اعتقاد وجود دارد که دو طرف قرارداد می توانند توافق کنند که شخص به صورت ضم ذمه ضامن شود منتهی باید این موضوع از طرف ضامن مطرح و گفته شود، در غیر این صورت معامله برای او بسیار خطرناک است.

احکام ضمانت

ضمانت چه احکامی دارد؟

شرایط ضامن

 

کسی که ضمانت می کند باید برای معامله کردن اهلیت داشته باشد. بنابراین صغیر و مجنون نمی توانند ضامن شوند و قرارداد ضمان آنها باطل است. مجنون ادواری در حال سلامت و افاقه و همچنین سفیه به اذن قیم خود می تواند ضمانت کند. البته قیم باید مصلحت او را در نظر بگیرد.

 

همین که ضامن شناخت اجمالی داشته باشد کافی است بنابراین اگر ضامن آن دو را از یکدیگر تشخیص بدهد و بداند که طلبکار کدام است و بدهکار کدام است کفایت می کند.

 

در عقد ضمان شرط نیست که ضامن تمکن مالی داشته باشد زیرا ضمان، تعهد به تادیه دین است و مانند قرض گرفتن است که معسر و مفلس هم می توانند قرض کنند. البته کسی که عقد ضمان به نفع او منعقد شده است یا مضمون له باید در هنگام عقد از وضعیت مالی ضامن آگاه باشد و در صورتی که به اعسار او آگاه باشد عقد ضمان غیر قابل فسخ است. هرگاه در زمان عقد، ضامن شرایط مالی بدی داشته باشد و مضمون له از آن آگاه نباشد و پس از عقد ضامن تمکن مالی پیدا کند در این صورت مضمون له حق فسخ عقد را نخواهد داشت. چنانکه معلوم است قانونگذار در عقد ضمان سخت گیری زیادی نکرده است و چشم بر برخی شرایط که در سایر قراردادها ضروری دانسته شده، در عقد ضمان بسته است.

شرایط ضمانت

 

1)عقد ضمانت عقدی لازم است یعنی قابل فسخ نیست و نیاز به ایجاب و قبول داردکه بین ضامن و طلبکار صورت می گیرد که ایجاب آن عبارت است از:ضمنت(ضامن شدم) یا تکفلت (به عهده گرفتم )وتقبلت(تقبل کردم)و مانند آن و اگر به جای این الفاظ بگویید مال تو نزد من است یا برمن است یا آنچه بر اوست بر من است صراحت در ضمانت نداردو لذا ایجاب با این الفاظ صحیح نیست. پس از ایجاب طلبکار قبول می کند و رضایت بدهکار نیاز به تصریح نداردو فوریت شرط نیست.

 

2)رضایت مضمون عنه(مدیون اصلی):رضایت بدهکار نقشی در عقد ضمانت ندارد زیرا رضایت تبرعی(داوطلبانه)صحیح است به اینصورت که اگرکسی داوطلبانه و بدون اینکه بدهکار از او بخواهد ضامن شود و عقد ضمانت را قبول کند صحیح می باشد و بدهکار حق اعتراض ندارد فقط در نهایت ضامن حق رجوع به بدهکار را نخواهد داشت.

 

3) بخشش طلب توسط طلبکار:اگر طلبکار طلب خود را به ضامن ببخشد ، ضامن نمی‏تواند از بدهکار چیزی بگیرد ، و اگر مقداری از آن را ببخشد نمی‏تواند آن مقدار را مطالبه نماید ، ولی اگر همه آن را یا بخشی از آن را هبه کند ، یا از باب خمس ، یا زکات ، یا صدقات و امثال آن حساب کند ، ضامن می‏تواند از بدهکار مطالبه نماید.

4)ثروتمند بودن ضامن و یا علم به فقیر بودن توسط طلبکار:ضامن باید ثرومند باشد (به مقداری که بتواند طلب بدهکار را بدهد)و یا اینکه طلبکار از نداری او آگاه باشد.

5)برداشت پول از حساب ضامن:ضامن پس از قبول عقد ضمانت ، فرم قرارداد(وام)را امضا می کند و با امضای ضامن به طلبکار این اختیار داده میشود که درصورت عدم پرداخت بدهی توسط بدهکار،طلبکار بدهی خود را از فیش حقوقی و موجودی حساب ها و سپرده های متعلق به ضامن برداشت نماید.

به طور اختصار انواع ضمانت اجرا در حوزه شریعت و حقوق را مورد ارزیابی قرار می دهیم.

انواع ضمانت اجرا در حقوق

1. مجازات متخلفان با کیفرهای قانونی مانند حبس و اعدام،

2. اجبار مستقیم بر ترک یا انجام عملی مانند اخراج غاصب و الزام بدهکار به پرداختن دین،

3. ابطال عمل مخالف قانون،

4. جبران ضرر ناشی از تخلف قانون،

5. جریمه های مالی.

انواع ضمانت اجرا در شریعت

1. مجازات های دنیوی:مجازات های دنیوی بر دو قسم است:

الف. عقابی که سنّت تکوینی الهی بر آن جاری است؛ مانند هلاکت و نابودی یک امت، گاه به شکل تفرقه و پراکندگی و مسلّط شدن دشمن بر آنها، یا به صورت نوعی خواری و ذلّت از راه های فشار، خوف، فقر، ناامنی، کمی جمعیت، کمبود محصولات و گونه های دیگری از عقاب و عذاب الهی که آیات بسیاری بر این نوع عذاب ها دلالت دارند.

ب. مجازات های منصوص در شریعت اسلامی؛ مانند حدود، دیات، تعزیرات، قصاص، که اجرای این دسته از مجازات ها بر عهده دولت اسلامی است.

2. مجازات های اخروی؛ مانند عذاب هایی که در قرآنو روایات برای مجرمان در نظر گرفته شده است و اجرای این مجازات ها را نیز خود پروردگار در روز قیامت به عهده دارد.

3. تشویق ها و پاداش های مادی و معنوی در دنیا و آخرت، چنان که پروردگار متعال می فرماید:«و اگر اهل شهرها و آبادی ها، ایمان می ‏آوردند و تقوا پیشه می ‏کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می ‏گشودیم ولی (آنها حق را) تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم».و در آیه دیگر می فرماید:«و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغ های سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار دهد».این آیات و امثال آن که به نیکوکاران وعده پاداش های دنیوی و اخروی را می دهد نیز یکی دیگر از ضمانت اجرای احکام و دستورات دینی به شمار می آیند.

دو. هر چند ارتباطی بین بحث ضمانت اجرای احکام با تعلیل و فایده آن وجود ندارد، ولی با عنایت به پرسش کاربر که علاوه بر ضمانت اجرای احکام از معنای علت و فایده احکام پرسیده، ناگزیر به بررسی هر دو در یک مقاله شده ایم.

 

احکام ضمانت

(مسأله 2310) اگر انسان بخواهد ضامن شود که بدهی کسی را بدهد1، ضامن شدن او در صورتی صحیح است که به هر لفظی اگر چه عربی نباشد2 به طلبکار بگوید 3که من ضامن شده ام طلب تو را بدهم و طلبکار هم رضایت خود را بفهماند4، ولی راضی بودن بدهکار شرط نیست5.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- مکارم:می تواند صیغه لفظی به زبان فارسی یا عربی یا هر زبان دیگر بخواند، و مثلاً بگوید:«من ضامنم طلب فلان کس را بدهم» و طلبکار هم بگوید:«قبول کردم» و نیز می تواند قرارداد ضمانت را بوسیله امضاء کردن ضمانت نامه، یا هر کار دیگر که این مطلب را به طلبکار بفهماند و او هم عملاً قبول کند، انجام دهد.

2- وحید:یا به عملی به طلبکار بفهماند که من ضامن شده ام طلب تورا بدهم ، و طلبکار هم قبول کند ، و راضی بودن بدهکار شرط نیست.

3- خوئی، تبریزی، سیستانی، زنجانی:اگر چه عربی نباشد یا به عملی به طلبکار بفهماند...

4- اراکی:طلبکار هم قبول کند و رضایت خود را اعلام کند...

5- سیستانی:و این معامله دو صورت دارد:

1- اینکه ضامن دین را از ذمّه بدهکار به ذمّه خود منتقل سازد، پس اگر قبل از پرداخت فوت کند مانند سایر دیون بر ارث مقدم خواهد بود، و معمولاً منظور فقهاء از کلمه «ضمان» این معنی است. 2- اینکه ضامن ملتزم شود دین را بپردازد ولی ذمّه او مشغول نمی شود و اگر وصیّت نکند از اموال او پس از مرگ پرداخت نمی شود.

*

فاضل:مسأله- ضمانت شرعی با آنچه امروزه عرفا رایج است تفاوت می کند در ضمانت شرعی کل بدهی بر عهده ضامن قرار می گیرد و طلبکار حق رجوع به بدهکار اولیه خود را ندارد اما در ضمانت عرفی رایج ضامن در طول بدهکار اولیه قرار می گیرد یعنی اگر بدهکار اولیه بدهی خود را نپرداخت ضامن طبق تعهد خود عمل می کند ولی فعلا احکام ضمانت شرعی بیان می شود.

مظاهری:مسأله- ضمانت بر سه قسم است و هر سه قسم هم صحیح است:

1 - شخصی ضامن دیگری می‏شود که بدهی او را بدهد، در این قسم ضمانت بدهی بدهکار به ذمّه ضامن منتقل می‏شود و بدهکار بری الذّمّه می‏شود.

2 - شخصی ضامن دیگری می‏شود که اگر در دادن بدهی کوتاهی کرد یا نتوانست آن را بپردازد، طلبکار طلب خود را از ضامن بگیرد.

3 - شخصی ضامن کسی شود که اگر خرابی به بار آورد یا مرتکب خیانتی شود، خسارت آن را بپردازد، مثلاً بگوید این کارگر را استخدام کن و اگر دزدید یا خسارت دیگری رسانید من ضامن هستم. در ضمانت لازم نیست لفظ عربی باشد، بلکه با هر لفظی یا عملی باشد کفایت می‏کند.

مسأله اختصاصی

مکارم:مسأله 1977- بعد از ضامن شدن، بدهی بدهکار به ذمّه ضامن منتقل می گردد، و ذمّه بدهکار پاک می شود و اگر ضمانت به خواهش بدهکار صورت گرفته باشد هر وقت ضامن بدهی را داد می تواند آن را از بدهکار سابق بگیرد، نوع دیگری از ضمان نیز وجود دارد که شخصی، ضامن دیگری می شود، به این منظور که اگر بدهکار در دادن بدهی کوتاهی کرد، یا نتوانست آن را بپردازد، طلبکار طلب خود را از ضامن بگیرد، این نوع ضمان نیز صحیح است. غالب ضمانتهایی که در بانکها یا در برابر وامها می گیرند، از این قبیل است (اوّلی را نقل ذمّه می گویند و دوّمی را ضمّ ذمّه به ذمه و هر دو صحیح است).

(مسأله 2311) ضامن و طلبکار باید مکلّف و عاقل باشند و کسی هم آنها را مجبور نکرده باشد 1و نیز باید در حال بالغ شدن سفیه نباشند2 که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف کنند، (ولی اگر بعد از بالغ شدن سفیه شده باشند و حاکم شرع آنان را از تصرّف جلوگیری نکرده باشد اشکال ندارد و کسی که بواسطه ورشکتگی، حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش جلوگیری کرده بابت طلبی که دارد دیگری نمی تواند ضامن او شود.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- سبحانی:و نیز باید سفیه و ممنوع التصرف در مال نباشد و این شرایط در بدهکار معتبر نیست.

2- نوری:باید سفیه نباشند...

*

خوئی:مسأله- ضامن و طلبکار باید مکلّف و عاقل باشند. و کسی هم آنها را مجبور نکرده باشد و نیز باید سفیه و مفلّس نباشند*، ولی این شرطها در بدهکار نیست، مثلاً اگر کسی ضامن شود که بدهی بچه یا دیوانه یا سفیه را بدهد. صحیح است.

.سیستانی:باید بالغ و عاقل باشند...

* اراکی:باید سفیه نباشند یعنی مال خود را در کارهای بیهوده مصرف نکنند و نیز باید طلبکار بواسطه ورشکتگی از معامله ممنوع نشده باشد...

* گلپایگانی، صافی:باید سفیه نباشند یعنی مال خود را در کارهای بیهوده مصرف نکنند و طلبکار از تصرّف درمالش شرعاً ممنوع نباشد...

* فاضل:باید سفیه نباشند که مال خود را درکارهای بیهوده مصرف کنند. و کسی که بواسطه ورشکستگی، مجتهد جامع الشرایط او را از تصرّف در اموالش جلوگیری کرده بابت طلبی که دارد، نمی تواند ضامن کسی شود...

* تبریزی:باید سفیه نباشند، و طلبکار هم مفلس نباشد...

*سیستانی:باید سفیه نباشند و همچنین طلبکار باید مفلس نباشد...

. فاضل:و طلبکار قبول کند، ضمانت صحیح است.

.اراکی، گلپایگانی، تبریزی، صافی:بدهی بچه یا دیوانه را بدهد...

وحید:مسأله- ضامن و طلبکار باید عاقل و بالغ باشند ، و باید کسی هم آنهارا به ناحقّ اکراه نکرده باشد و سفیه و مفلس نباشند ، مگر به اذن یا اجازه ولیّ سفیه و طلبکاران مفلس. و این شرطها در بدهکار معتبر نیست ، بنابر این اگر کسی ضامن شود که بدهی بچّه یا دیوانه یا سفیه یا مفلس را بدهد ، صحیح است.

مکارم:مسأله- «ضامن» و «طلبکار» باید بالغ و عاقل باشند، و کسی آنها را مجبور نکرده باشد، و نیزسفیه نباشند و طلبکاری که حاکم شرع بواسطه ورشکستگی او را از تصرّف در اموالش جلوگیری کرده نمی تواند ضامن بگیرد (یعنی بدهی خود را به ذمّه دیگری منتقل کند).

زنجانی:مسأله- در عقد ضمان ضامن و طلبکار باید ممیز و عاقل باشند و قصد ضامن شدن داشته باشند.و در مورد نابالغ ممیز باید با اذن یا اجازه ولیّ باشد و کسی نباید ضامن و طلبکار را مجبور کرده باشد و در صورت مجبور کردن، اگر بعداً رضایت دهد کفایت می کند و نیز باید سفیه و مفلّس نباشند ولی ضامن شدن سفیه با اذن یا اجازه ولی و ضامن شدن مفلس با اذن و اجازه طلبکاران صحیح است. ولی این شرطها در بدهکار نیست، مثلاً اگر کسی ضامن شود که بدهی بچه (هر چند غیر ممیّز باشد) یا دیوانه یا سفیه را بدهد صحیح است.

مظاهری:مسأله- ضامن و طلبکار باید رشید باشند و کسی هم آنها را مجبور نکرده باشد و بتوانند در اموال خود تصرّف کنند، ولی این شرطها در بدهکار نیست، پس اگر کسی ضامن شود که بدهی بچّه یا دیوانه یا سفیه یا محجور را بدهد و طلبکار قبول کند، ضمانت صحیح است، گرچه محجور باز در اموال خود نمی‏تواند تصرّف کند.

(مسأله 2312) هرگاه برای ضامن شدن خودش شرطی قرار دهد مثلاً بگوید اگر بدهکار قرض تو را نداد من می دهم احتیاط واجب آن است که به ضامن شدن او ترتیب اثر ندهند1.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- اراکی:چنانچه الان متعهد شود و بدهی او را به عهده بگیرد، که اگر او به موقع پرداخت نکرد بپردازد، بعید نیست ضمانت صحیح باشد.

گلپایگانی، صافی:ضامن شدن او باطل است.

سیستانی:ضامن شدن او به نحو اوّل مذکور در مسأله [2310]، محلّ اشکال است، ولی به نحو دوم، مذکور در مسأله [2310]، اشکال ندارد.

وحید:صحت ضمان محل اشکال است.

سبحانی:تعهد او صحیح است ولی در صورتی قطعی می شود که بدهی او را در موقعش ندهد و ضمانت رایج در بانک ها از این قبیل است ولذا بانک اول به بدهکار رجوع می کند و اگر نداد از ضامن می گیرد و از نظر فقهی این نوع ضمان از قبیل نقل ذمه نیست بلکه ذمّ ذمّه به ذمّه است.

مکارم:رجوع کنید به ذیل مسأله اختصاصی 1977، بعد از مسأله 2310 متن اصلی.

مظاهری:رجوع کنید به ذیل مسأله 2310.

*

خوئی، تبریزی:مسأله- هرگاه کسی که ضمانت می نماید چنین بگوید اگر بدهکار قرض تو را نداد، من می دهم، به این معنی که بالفعل عهده دار قرض شود که در صورت ندادن بدهکار، از عهده برآید، بعید نیست ضمان صحیح باشد و طلبکار در صورت ندادن بدهکار، بتواند از ضامن مطالبه نماید.

فاضل:مسأله- همانطور که در مسأله [2310] بیان شد، در ضمان شرعی، ذمّه ضامن، در طول ذمّه بدهکار اوّلیه قرار نمی گیرد، لذا اگر بگوید:اگر بدهکار قرض تو را ندهد می دهم، به احتیاط واجب ضمان شرعی صحیح نیست.

زنجانی:مسأله- ضمان بر دو قسم است:

قسم اوّل:ضامن بدون هیچ شرطی تعهّد می کند که طلب دیگری را بپردازد، در اینصورت بدهکار بری الذمّه شده و ضامن بدهکار می شود، بنابراین طلبکار نمی تواند طلب خود را از بدهکار اوّلی مطالبه کند، این قسم بدون اشکال صحیح است.

قسم دوم:ضامن از هم اکنون تعهد می کند که اگر بدهکار طلب خود را ندهد، او بدهد، بعید نیست که این قسم هم صحیح باشد و طلبکار در صورت ندادن بدهکار، می تواند از ضامن مطالبه کند.

(مسأله 2313) کسی که انسان ضامن بدهی او می شود باید بدهکار باشد، پس اگر کسی بخواهد از دیگری قرض کند، تا وقتی قرض نکرده انسان نمی تواند ضامن او شود1.

این مسأله در رساله آیات عظام:بهجت و مظاهری نیست.

1- مکارم:ولی اشکال ندارد که مثلاً بگوید فلان کارمند یا کارگر را استخدام کن، اگر خرابی یا خیانتی ببار آورد من ضامنم، این ضمانت نیز معتبر است.

سیستانی:و این شرط در ضمان به نحو دوم نیست.

*

خوئی، تبریزی، زنجانی:مسأله- اگر کسی بخواهد از دیگری قرض کند و شخصی به قرض دهنده بگوید که من ضامن قرض هستم بعید نیست در صورتی که قرض گیرنده اداء نکند طلبکار بتواند از ضامن مطالبه کند.

(مسأله 2314) در صورتی انسان می تواند ضامن شود که طلبکار و بدهکار و جنس بدهی همه متمیّز باشد، یعنی مبهم یا مردّد نباشد1، پس اگر دو نفر از کسی طلبکار باشند و انسان بگوید من ضامن هستم که طلب یکی از شماها را بدهم، چون معین نکرده که طلب کدام را بدهد، ضامن شدن او باطل است. و نیز اگر کسی از دو نفر طلبکار باشد و انسان بگوید من ضامن هستم که بدهی یکی از آن دو نفر را به تو بدهم، چون معین نکرده که بدهی کدام را می دهد، ضامن شدن او باطل می باشد و همچنین اگر کسی از دیگری مثلاً ده من گندم و ده تومان پول طلبکار باشد و انسان بگوید من ضامن یکی از دو طلب تو هستم و معین نکند که ضامن گندم است، یا ضامن پول، صحیح نیست2.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- گلپایگانی، صافی، فاضل، سبحانی، نوری:طلبکار و بدهکار و جنس بدهی، همه معین باشد...

خوئی، سیستانی، تبریزی، وحید:طلبکار و بدهکار و جنس بدهی، همه، در واقع (خوئی، تبریزی:و نفس الامر) معین باشد...

مکارم:طلبکار و بدهکار و جنس بدهی، همه متمیّز باشد...

2- فاضل:بنابر احتیاط واجب صحیح نیست.

*

زنجانی:مسأله- بنابراحتیاط در صورتی انسان می تواند ضامن شود که طلبکار و بدهکار و جنس بدهی همه در واقع معیّن باشد، هر چند در نزد طرفین معلوم نباشد، مثلاً اگر طلبکار بدهی بدهکار یا نام شخص بدهکار را در دفتر خود نوشته و فعلاً برای او مجهول باشد، در این صورت اگر شخص ضامن بگوید:بدهی فلانی هر چه باشد، یا بدهی هر کدام از این دو نفر یا چند نفر که به تو بدهکار است من به عهده می گیرم ظاهرا اینگونه ضمان صحیح است. ولی اگر دو نفر از کسی طلبکار باشند و انسان بگوید من ضامن هستم که طلب یکی از آن شماها را بدهم ، چون معین نیست که طلب کدام یک را ضمانت کرده، ضامن شدن او باطل است و نیز اگر کسی از دو نفر طلبکار باشد و شخصی بگوید من ضامن هستم که بدهی یکی از آن دو نفر را به تو بدهم چون معین نکرده که بدهی کدام را می دهد ضامن شدن او باطل است، همچنین اگر کسی از دیگری مثلاً ده کیلو گندم و ده کیلو جو طلبکار باشد و شخصی بگوید من ضامن یکی از دو طلب تو هستم و معین نکند که ضامن گندم است یا ضامن جو، صحیح نیست.

مظاهری:مسأله- در ضمانت باید طلبکار و بدهکار و جنس بدهی معلوم باشد - ولو اجمالاً - مثلاً اگر کسی از دیگری صد من گندم و ده هزار تومان پول طلبکار باشد و شخصی بگوید من ضامن یکی از دو طلب تو هستم، صحیح است و طلبکار می‏تواند یکی از دو طلب را از ضامن بگیرد.

(مسأله 2315) اگر طلبکار طلب خود را به ضامن ببخشد، ضامن نمی تواند از بدهکار چیزی بگیرد و اگر مقداری از آن را ببخشد، نمی تواند آن مقدار را مطالبه نماید1.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- سیستانی:ولی اگر همه آن را یا بخشی از آن را هبه کند یا از باب خمس یا زکات یا صدقات و امثال آن حساب کند، ضامن می تواند از بدهکار مطالبه نماید.

*

گلپایگانی، صافی:مسأله- اگرطلبکار ذمّه ضامن را از تمام طلب خود بریء کند، ضامن نمی تواند از بدهکار چیزی بگیرد و اگر از مقداری بریء کند، نمی تواند آن مقدار را مطالبه نماید.

(مسأله 2316) اگر انسان ضامن شود 1که بدهی کسی را بدهد، نمی تواند از ضامن شدن خود برگردد.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- زنجانی:ضامن شدن عقد لازم است پس اگر انسان ضامن شود...

*

مکارم:مسأله- شخص ضامن نمی تواند ضمانت خود را بدون رضایت طلبکار فسخ کند، ولی اگر ضامن یا طلبکار در قرار داد خود شرط کنند که هر وقت بخواهند می توانند فسخ کنند، مانعی ندارد.

(مسأله 2317) ضامن و طلبکار می توانند1 شرط کنند که هر وقت بخواهند2 ضامن بودن ضامن را به هم بزنند.

این مسأله در رساله آیات عظام:بهجت و مظاهری نیست.

1- خوئی، تبریزی:بنابراحتیاط نمی توانند...

سیستانی، زنجانی، وحید:بنابراحتیاط واجب نمی توانند...

2- اراکی:شرط کنند در مدّتی که معین کرده اند...

مکارم:رجوع کنید به ذیل مسأله 2316.

*

سبحانی:مسأله- هر گاه ضامن و طلبکار شرط کنند که هر وقت بخواهند می توانند قرارداد ضمان را فسخ کنند چنین شرطی اشکال دارد.

(مسأله 2318) هرگاه انسان در موقع ضامن شدن، بتواند طلب طلبکار را بدهد1 اگر چه بعد فقیر شود، طلبکار نمی تواند ضامن بودن او را به هم بزند و طلب خود را از بدهکار اوّل مطالبه نماید و همچنین است اگر در آن موقع نتواند طلب او را بدهد ولی طلبکار بداند و به ضامن شدن او راضی شود.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- سبحانی:ولی بعدا فقیر شود طلبکار نمی تواند ضامن بودن او را به هم زند و طلب خود را از بدهکار اول مطالبه نماید.

مکارم:مسأله- هرگاه ضامن در موقع ضمانت توانایی پرداختن بدهی را داشته باشد، طلبکار نمی تواند ضمانت او را فسخ کند و طلب خود را از بدهکار اوّل مطالبه نماید، همچنین اگر ضامن در آن موقع فقیر باشد ولی طلبکار این مطلب را بداند و به ضامن شدن او راضی شود حقّ فسخ ندارد، امّا اگر ضامن از همان اوّل فقیر باشد و طلبکار هم نداند و بعد متوجّه شود می تواند ضامن بودن او را فسخ کند.

(مسأله 2319) اگر انسان در موقعی که ضامن می شود نتواند طلب طلبکار را بدهد1 و طلبکار در آن وقت نداند و بعد ملتفت شود، می تواند ضامن بودن او را به هم بزند2.

این مسأله در رساله آیات عظام:بهجت و مظاهری نیست.

1- خوئی، سیستانی:و طلبکار چگونگی را نمی دانسته و بخواهد ضامن بودن او را به هم بزند، اشکال ندارد، علی الخصوص درصورتی که ضامن پیش از اینکه طلبکار ملتفت شود قدرت پیدا کرده باشد.

تبریزی:و طلبکار عدم توانایی او را نمی دانسته بخواهد ضامن بودن او را به هم بزند، اشکال ندارد. ولی در صورتی که ضامن پیش از اینکه طلبکار ملتفت شود قدرت پیدا کرده باشد به هم زدن جایز نیست.

2- گلپایگانی:اگر چه پیش از آن که طلبکار ملتفت شود، ضامن قدرت پیدا کرده باشد.

فاضل، وحید:ولی اگر پیش از آن که طلبکار ملتفت شود، ضامن قدرت پیدا کرده باشد، چنانچه بخواهد ضامن بودن او را به هم بزند، اشکال دارد.

صافی:و اگر پیش از آن که طلبکار ملتفت شود، ضامن قدرت پیدا کرده باشد احتیاط لازم این است که طلبکار ضمانت را به هم نزند.

مکارم:رجوع کنید به ذیل مسأله 2318.

*

زنجانی:مسأله- اگر انسان در موقعی که ضامن می شود نتواند طلب طلبکار را بدهد و طلبکار چگونگی را نمی دانسته یا بر فرض آگاه شدن هم به ضامن شدن او رضایت می داد، ضامن شدن صحیح است و طلبکار نمی تواند آن را به هم بزند، ولی اگر طلبکار بر فرض آگاهی از ناتوانی ضامن، به ضامن شدن او رضایت نمی داد، ضامن شدن او باطل است، مگر طلبکار بعداً آن را اجازه کند که ضامن شدن وی صحیح خواهد بود و نیازی به قرارداد جدید نیست.

(مسأله 2320) اگر کسی بدون اجازه بدهکار ضامن شود که بدهی او را بدهد، نمی تواند چیزی از او بگیرد1.

این مسأله در رساله آیات عظام:بهجت و مظاهری نیست.

1- مکارم:ولی اگر با اجازه او باشد می تواند بعد از پرداخت بدهی به طلبکار از بدهکار بگیرد.

(مسأله 2321) اگر کسی با اجازه بدهکار ضامن شود که بدهی او را بدهد، می تواند مقداری را که ضامن شده از او مطالبه نماید1، ولی اگر به جای جنسی که بدهکار بوده جنس دیگری به طلبکار او بدهد، نمی تواند چیزی را که داده از او مطالبه نماید، مثلاً اگر ده من گندم بدهکار باشد و ضامن ده من برنج بدهد نمی تواند برنج را از او مطالبه نماید2، امّا اگر خودش راضی شود که برنج بدهد اشکال ندارد.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- گلپایگانی، خویی،فاضل، صافی، تبریزی، وحید:پس از پرداخت آن از او مطالبه نماید...

سیستانی:هر چند پیش از دادن آن از او مطالبه نماید...

سبحانی:پس از پرداختن می تواند مقداری را که پرداخته از او مطالبه نماید.

2- تبریزی:ولی ظاهر آن است که ده من گندم را می تواند مطالبه کند...

مکارم:رجوع کنید به ذیل مسأله 2320.

*

زنجانی:مسأله- اگر کسی با اجازه بدهکار ضامن شود که بدهی او را بدهد می تواند مقداری را که ضامن شده پس از دادن، از او بگیرد مگر آن که ضامن در هنگام پرداخت بدهی قصد مجّانیت کرده باشد، یا بدهکار قصد مجانیت داشته و لفظی هم به کار برده باشد که ظاهر آن، این باشد که ضامن بطور مجّانی بدهی او را بپردازد که در این صورت چیزی بر عهده بدهکار نیست. به هر حال اگر ضامن به جای جنسی که بدهکار بوده جنس دیگری به طلبکار او بدهد، نمی تواند چیزی را که داده از بدهکار بگیرد؛ مثلاً اگر ده کیلو گندم بدهکار باشد و ضامن ده کیلو برنج بدهد، نمی تواند برنج را از او مطالبه کند، امّا اگر خودش راضی شود که برنج بدهد، اشکال ندارد.

 

ضمانت بانکی

نظر مراجع درباره ضمانت بانکی

ضمان در صدور چک برای اطمینان

1106. شخصی متاعی را نسیه می خرد و شخص ثالثی برای اطمینان فروشنده، چک به نام او صادر می کند. آیا این عمل ضمان محسوب می شود؟

ج. اگر فروشنده تنها چک او را وصول می کند و او را مدیون خود می داند ضمان است وگرنه ضمان مصطلح فقهی نیست.

ضمان در مورد دِیْن و کشف خلاف

1107. 1) آیا ضمانت در مورد معامله و دین (بدهکاری) صحیح است؟

ج. صحیح است.

2) در صورتی که معلوم شود اصلاً دینی (بدهکاری) در کار نبوده، حکم چیست؟

ج. موضوع ضمان منتفی است.

ضمانت پول در مضاربه

1108. شخصی می خواست پولی را جهت مضاربه به عامل بدهد، امّا چون او را نمی شناخت به سوّمی گفت:اگر شما تمام یا بخشی از سرمایه را ضمانت کنید، مقدار معیّنی از سود آن را به شما می دهم. در این صورت اگر سرمایه از دست رفت، چه کسی ضامن است؟

ج. اگر تضمین به عنوان شرط ضمن عقدی لازم بین مالک و ضامن انجام گرفته است، شخصی که ضمانت کرده ضامن است و هم چنین است عقد جایز تا وقتی که برقرار است، و عامل هم در صورت تعدّی و تفریط ضامن است.

قرارداد فروش کالا با کارت اعتباری

1109. مؤسسه ای با شرکت فروش کالا قرارداد بسته که جهت ایجاد تسهیلات برای مراجعین، افرادی که کارت مؤسسه را آوردند و به شرکت ارایه کردند، اجناس را به آن ها بفروشد و ثمن معامله را از آن ها نگیرد، بلکه بعدا از مؤسسه بگیرد. آیا این کار مشروع است؟

ج. این کار مانند عقد ضمان است که معامله ی مراجعین موجب تحقق ضمان است که پس از حصول معامله و ایجاد اشتغال ذمه، ضمان حاصل می شود و اگر با رضایت هر سه طرف باشد و واجد شرایط دیگر ضمان باشد، اشکالی ندارد.

ضمانت فرد زندانی

1110. اگر شخصی ضمانت زندانی ای ـ را که مدیون به دین یا دیه ای باشد ـ قبول نماید و آن زندانی سوء استفاده کرده و فرار کند، ضامن چه کسی است؟

ج. همان شخص ضمانت کننده، ضامن است.

صدور چک در صورت نبودن موجودی در حساب

1111. کسی که یا دسته چک ندارد و یا موجودی در حساب خود ندارد، آیا می تواند چکی به عنوان وثیقه ضمانت از شخص دیگری صادر کند؟

ج. میزان در ضمانت شرعی، مدیون (بدهکار) بالفعل است که ذمّه به او انتقال پیدا کرده است و دارایی بالفعل ضمانت کننده، با فرض قبول مضمون له مطلقا شرط نیست.

ضامن شدن برای فرد بدهکار

1112. اگر کسی بگوید من ضامن فلان شخص می شوم که اگر پول یا مال را نداد من می دهم، آیا در این صورت ضامن است؟ و اگر چند نفر ضامن شخصی شدند، اگر مدیون نداد چه کسی باید بپردازد؟

ج. در صورت اوّل عقد ضمان شرعی نیست؛ هر چند ممکن است گفته شود به عنوان شرط یا غیر آن ضامن است و در صورت دوم هم اگر به نحو اشتراک ضامن شده اند، هر کسی به اندازه ی سهم ضمانت خودش ضامن است.

اگر ضامن فوت کند

 

در صورتی که خدایی ناکرده ضامن فوت شد، بدهی از روی ترکه او برداشته می شود. برای مثال اگر شخصی 100میلیون ضامن شود و بعد از آن، فوت شود و ترکه او در کل 200میلیون باشد، این شخص به غیر از بانک که از او طلبکار است و می تواند بدهی اش را از ترکه بردارد، اشخاص دیگری هم به عنوان وراث دارد. اما هرچقدر هم که وراث داشته باشد باید کناری بایستند و کسانی که طلب آنها وثیقه دارد، برای دریافت طلب خود مقدم می شوند.

اگر بانک از شخصی وثیقه عینی مانند سند خانه دریافت کند و آن شخص فوت کند . هر چند خانه اش جزو ترکه است ، به وراث نمی رسد و به بانک می رسد. صاحب وثیقه عینی بر همه و حتی بر وراث هم مقدم است. اما بانکی که ضمانت یک نفر را پذیرفته است به این دلیل که ضمانت وثیقه عینی نیست و شخصی است، نمی تواند همه ترکه ضامن فوت شده را بردارد. در این مورد بانک یا طلبکار در صفی به نام غرما قرار می گیرد که افراد طلبکار در آن قرار می گیرند و به نسبت طلبشان از روی ترکه بر می دارند. زیرا ممکن است به همان اندازه که این بانک از متوفی طلبکار است، افراد دیگری هم طلبکار باشند. اگر ترکه کافی بود موضوع تمام است اما اگر ترکه کافی نبود دیگر چاره ای نیست و می گویند" المفلس فی امان الله " و وراث از جیب خود و شخصا جور او را نمی کشند. اگر هم بعد از اینکه طلبکارها طلب خود را گرفتند چیزی از ترکه باقی ماند، قهرا به وراث منتقل می شود. فوت ضامن هیچ تأثیری در پرداخت دینش ندارد. در این میان فوت بدهکار هم تاثیری ندارد، زیرا طلبکار، اول به بدهکار و بعد به ضامن مراجعه می کند.

ضمانت ، احکام ضمانت های مختلف طبق نظرات مراجع

51
این مطلب مفید بود ؟10
منبع : نمناک - / ک.ک
وبگردی