دلیل کم کاری علی صادقی در تلویزیون

طی سال های اخیر در تلویزیون و سینما کمرنگ تر شدم، بیشتر تمرکزم در کارهای ویژه نمایش خانگی بود. دلیل کمرنگ شدنم در این حوزه به خاطر نحوه سیاست گذاری برخی از تهیه کننده ها در تلویزیون است که اصل را بر پول ندادن عوامل و به ویژه بازیگرهای شان در فیلم و سریال ها قرار دادند. معمولا سریال های تلویزیونی با حجم کار زیاد و پول کم همراه است و از آنجا که چنین فرمولی با منطق جور در نمی آید ترجیح می دهم که کمتر در این حوزه فعالیت کنم. به همین خاطر ترجیح می دهم که در شبکه نمایش خانگی کار کنم  چون کار در این شرایط حداقل منطقی تر است چرا که معمولا آثار طی زمان مشخصی فیلمبرداری و از سویی دیگر دستمزدها به موقع پرداخت می شود.

 

بعضی ها فکر می کنند مردم را راحت تر می توان خنداند و برای اشک ریختن آنها، شما باید توانایی زیادی را به خرج دهید در حالی که من کاملا برعکس فکر می کنم، به نظر من، مردم در کشور ما خیلی راحت گریه می کنند و شما حتی با تعریف کردن یک قصه ساده، آنها را می توانی به گریه بیندازی!! به همین خاطر به نظرم خودم، خنداندن سخت تر از گریاندن است.

 

 

هرکه بگوید شهرت را دوست ندارم، دروغ می گوید!! بی تردید همه شهرت را دوست دارند و دل شان می خواهد که آن را تجربه کنند اما نباید فراموش کرد هر چیز دوست داشتنی یک سری محدودیت می آورد. شهرت هم باعث می شود راحت نباشی، حصار خصوصی زندگی را کوچک و کوچک تر می کند تا می رسد به ابعاد خانه ای که در آن زندگی می کنی و چند تا دوست به تعداد انگشتان دست!! و این ویژگی های شهرت هم بستگی به سرشت و ظرفیت آدم دارد که چه قدر بتواند شهرت را هضم کند. با تمام این تعاریف من شهرت را دوست دارم اگرچه محدودیتی دارد. از آن راضی ام و با همه چیزش هم کنار آمده ام.

 

گاهی وقت ها فکر می کنم بین فامیلی ام و شخصیت من یک ارتباط ساده، ولی معنادار وجود دارد و آن این است که من به شدت از دروغ فراری هستم و همواره سعی کردم در زندگی ام برخورد صادقانه ای داشته باشم. دروغ گفتن من را به شدت بهم می ریزد حتی اگر برخلاف منافع خودم باشد، سعی می کنم دور آن خط بکشم. بدترین خصوصیت اخلاقی ام هم که فکر می کنم به نوعی از صداقتم آمده، این است که به شدت رک هستم. این خصوصیاتم باعث شده که برخی از اطرافیانم برنجند که البته من چاره ای نمی بینم، رفتارم عوض نمی شود...

بعضی ها به من می گویند چرا اکثر نقش هایی را که بازی می کنی به نوعی شبیه به هم هستند؟ شاید دلیلش این است که من اصلا نقش ها را بازی نمی کنم. منظورم خیلی واضح است اکثر افرادی که از من دعوت به کار می کنند دوست دارند من به عنوان علی صادقی جلوی دوربین بروم، اما اصلا به همین خاطر هم به من پول می دهند و نمی خواهند که من به شیوه ای متفاوت نقشم را بازی کنم، وقتی چنین چیزی از من می خواهند طبیعی است که من مجبور می شوم خواسته آنها را اجرا کنم و به دنبال تفاوت نباشم.

 

برای من سفرکردن همیشه لذت بخش است شاید به همین خاطر از هر فرصتی که ایجاد می شود برای رفتن به سفر استفاده می کنم. برای من داخلی یا خارجی بودن سفر اهمیت چندانی ندارد آن چیزی که مهم است داشتن یک همسفر خوب است. در ایران به شیراز و کیش علاقه زیادی دارم. در سفرهای خارج از کشورم هم دوست دارم بیشتر دست به کشف بزنم و جاهای مختلف را بنا بر ویژگی هایی که دارند از نزدیک ببینم.

 

موسیقی عشق من است، می گویم عشقم چون اگر همه روزم را با موزیک پر کنم، باز هم خسته نمی شوم. شاید به همین خاطر هم هست که دوست دارم در آینده موسیقی را به شکل جدی تری دنبال کنم چرا که جنس کار آن با روحیاتم سازگارتر است. موسیقی مورد علاقه من الکترونیک است و گهگاهی هم در خانه، قطعاتی را برای دل خودم می سازم. اگر شرایطش فراهم باشد یک آلبوم بی کلام از موسیقی الکترونیک روانه بازار می کنم.