هادی ساعی
زندگینامه و عکس های “هادی ساعی” قهرمان تکواندو به همراه قهرمانی ها و افتخارات وی را می توانید در این زندگینامه مشاهده بفرمایید.

بیوگرافی  و زندگینامه هادی ساعی

  • نام:هادی
  • نام خانوادگی:ساعی بنه کهل
  • تاریخ تولد:21 خرداد 1355 (38 سال)
  • محل تولد:شهرستان بستان آباد
  • محل زندگی:تهران شهر ری
  • سال های فعالیت:1387 – 1365
  • فرزندان:تایماز

----------------------------------

----------------------------------

هادی ساعی زندگینامه

زندگینامه هادی ساعی قهرمان تکواندو

زندگی خصوصی هادی ساعی

بنه کهل که نام بخشی از توابع نزدیک تبریز است، پسوند نام خانوادگی هادی ساعی است؛ در حالی که قهرمان داستان ما در محله معروف «چشمه علی» شهرری، در همین نزدیکی تهران و در روز بیستم خرداد ماه سال 1355، مصادف با شب تولد حضرت علی النقی(ع) پا به عرصه وجود گذاشته است. او فرزند دوم خانواده است و برادر بزرگ ترش، علی چهار سال با هادی اختلاف سن دارد.

خانواده هادی ساعی

خواهر هادی ساعی هم مهروز ساعی در رشته تکواندو فعالیت می کند. هادی ساعی متاهل است و یک پسر به نام تایماز دارد.

نه سالگی

هادی از کودکی اهل جنب و جوش و به اصطلاح ، شیطانی کردن بود. مادرش می گوید که او یک جا بند نمی شد و از در و دیوار بالا می رفت. وقتی او را در دبستان نام نویسی کردند. مرتب به پدر و مادرش می گفت که علاقه مند به ورزش تکواندوست. اولیای او، سرانجام در مقابل سماجتش تسلیم شدند و نام او را ،هنگامی که فقط 9 سال داشت. در کلاس ورزش های رزمی برای رشته تکواندو، که زیر نظر استاد سعید مهیمن قرار داشت، ثبت نام کردند. مادرش می گوید:«چون جنب و جوش هادی فوق العاده بود با مشاهده انرژی زیاد او و علاقه اش به ورزش های رزمی، ضمن مشورت با پدرش، که همه چیز را به عهده من گذاشته بود با خواسته اش موافقت کردم و اسمش را در باشگاه نوشتم.

هادی ساعی

زندگی شخصی هادی ساعی

حواشی هادی ساعی

هادی ساعی در دی 1382، پس از وقوع زمین لرزه بم مدال های خود را (یک مدال برنز المپیک و دیگر مدالهای کسب شده اش تا آن زمان) را برای کمک به زلزله زدگان اهدا کرداو پس از قهرمانی در المپیک 2008 پکن در مصاحبه با خبرنگاران گفت که مدال طلایی که در المپیک آتن گرفته بود، دزدیده شده است.

او همچنین مدال اش را به مردم ایران و آذربایجان به خصوص زادگاه پدر و مادرش شهرستان بستان آباد تقدیم کرد.

شروع فعالیت هادی ساعی

ارتش های جهان

در سال 1995، که مسابقه های ارتش های جهان در کرواسی برگزار می شد، هادی به عضویت تیم ارتش ایران درآمد. او برای اولین بار به صحنه مسابقه های بین المللی رفت و با کسب یک نشان نقره در 19 سالگی، افتخار بزرگی برای خود و ارتش ایران به دست آورد. کسب این نشان و موفقیت، گام نخستین هادی برای ورود به جرگه قهرمانی و جاده مسطحی برای موفقیت های آتی وی بود.

نشان های طلا

در سال 1997، ساعی در نخستین دوره مسابقات تکواندو و غرب آسیا، به اولین نشان طلای خود از مسابقات بین المللی دست یافت.

مسابقه های سوپر جام جهانی که از اهمیتی خاص برخوردار است. در سال بعد (1998) برای هادی تجربه ای با ارزش بود. او در این مسابقه ها که در المان انجام شد، توانست اولین نشان طلای این جام را نصیب خود و ایران کند. کسب این نشان، که به مراتب با ارزش تر از نشان بازی های غرب اسیا بود به ساعی فرصت داد تا خود را در میان بزرگان تکواندو جها بیابد و به نشان طلای مسابقه های جهانی فکر کند.

 هادی ساعی تکواندو

عنوان قهرمانی های هادی ساعی در تکواندو

افتخارات هادی ساعی

  • کسب مدال طلا در مسابقات ارتش های جهان کرواسی 1996
  • کسب مدال طلا در مسابقات بازیهای غرب آسیا 1997
  • کسب مدال طلا در مسابقات جام جهانی بزرگسالان آلمان 1998
  • کسب مدال طلا در مسابقات جهانی کانادا 1999
  • کسب مدال طلا در مسابقات ورودی المپیک سیدنی 1999
  • کسب مدال طلا در مسابقات جام جهانی فرانسه 2000
  • کسب مدال برنز درمسابقات المپیک سیدنی 2000
  • کسب مدال طلادر مسابقات جام جهانی ویتنام 2001
  • کسب مدال طلا در مسابقات آسیا و اقیانوسیه 2002
  • کسب مدال طلا در مسابقات جام جهانی ژاپن 2002
  • کسب مدال طلا در مسابقات بازیهای آسیایی بوسان 2002
  • کسب مدال نقره در مسابقات جهانی آلمان (2003)
  • کسب مدال طلا در مسابقات آسیا واقیانوسیه آتن ( 2004)
  • جوانمردترین ورزشکار جهان سال 2005
  • بهترین تکواندوکار جهان سال 2005 از سال 200 تا 2006 (بطور مداوم)
  • بهترین تکواندوکار آسیا سال 2005
  • مدال طلای المپیک 2008 پکن
  • 40 مدال طلا و نقره جهانی، آسیایی و ملی دیگر

بیوگرافی هادی ساعی

مدال ها و قهرمانی های قهرمان تکواندو هادی ساعی

عضویت در شورای شهر تهران

ساعی در سال 1385 در سومین دوره انتخابات شورای شهر تهران شرکت کرد. او در فهرست ائتلاف اصلاح طلبان قرار داشت، به مقام پنجم انتخابات رسید و به شورای شهر تهران راه یافت. این در حالی بود که در زمان انتخابات برای شرکت در بازی های آسیایی در دوحه به سر می برد و مسابقات او در بازی های آسیایی دوحه، به دلیل ممنوع التصویر شدن از صدا و سیما پخش نشد. ساعی در سال 1385 در سومین دوره انتخابات شورای شهر تهران شرکت کرد و به مقام پنجم انتخابات رسید و به شورای شهر تهران راه یافت.

علاوه بر عرصه سیاسیت هادی ساعی در زمینه هنر هم تجربه دارد. وی در سال 1393 با بازی در مجموعه تلویزیونی آمین به کارگردانی منوچهر هادی وارد عرصه بازیگری نیز شد و در فیلم سینمایی پی٢٢ هم إیفای نقش کردند.

سوابق اجرایی هادی ساعی:

  • عضو شورای اسلامی شهر تهران
  • دبیر کمیته ورزشکاران کمیته ملی المپیک
  • دبیر ویژه یونسکو در امور صلح و انسان دوستی در قاره آسیا و کشور ایران
  • مدیر انجمن نخبگان ورزشی کمیته نخبگان مجمع تشخیص مصلحت (عضو هیات رئیسه)
  • همکاری با کمیته ملی جوانان در سازمان ملی جوانان
  • مدیرعامل چند باشگاه ورزشی
  • فعالیت در ستاد بحران زلزله بم (فروش مدال های جهانی برای کمک به مردم بم)
  • عضو کمیسیون ورزشکاران در فدراسیون جهانی تکواندو
  • عضو کمیسیون المپیاد در کمیته ملی المپیک

عکس هادی ساعی

وداع هادی ساعی با تکواندو

خداحافظی هادی ساعی از تکواندو

هادی ساعی در 14 آبان 1387 خداحافظی خود را از دنیای قهرمانی اعلام کرد و در 18 آبان 1387 پس از انجام یک مسابقه نمادین با امید غلامزاده در خانه تکواندو چهار گوشه تشک را بوسید و به طور رسمی از رقابت های تکواندو کنار رفت.

حضور در عرصه ی هنری

نخستین بار در سال 1393 از هادی ساعی برای ایفای نقش در مجموعه تلویزیونی «آمین» به کارگردانی «منوچهر هادی» دعوت به عمل آمد. هادی ساعی از این پیشنهاد به خوبی استقبال کرد و پس از مطالعه ی فیملنامه و اطلاع از نقش به خوبی توانست با آن ارتباط برقرار کند. این گونه بود که به طور رسمی وارد دنیای هنر شد.

پس از بازی موفق آمیز هادی ساعی در سریال آمین، این بار پیشنهاد ایفای نقش در فیلم سینمایی «پی 22» به کارگردانی حسین قاسمی جامی داده شد. داستان این فیلم در مورد دلاوری ها و رشادت های دلاور مردان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است. هادی ساعی با مطالعه ی فیلمنامه و کمی تحقیق علاقه پیدا کرد که در این فیلم بازی کند.

وی یکی از دلایل حضور خود در این فیلم را تقدیر از افرادی اعلام کرد که در زمان جنگ با جان و دل از مرزهای آبی کشور عزیزمان دفاع کردند. او دوست داشت با ایفای نقش در فیلم پی 22، تلاش کند تا فداکاری های این مردان ارزشمند را هرچه بهتر به تصویر بکشد.

جالب است بدانید هادی ساعی برای بازی در این فیلم تمام کارهایی را که بدلکار می توانست انجام دهد را خودش انجام داده است و به هیچ وجه از بدلکار در هیچ سکانسی استفاده نکرده است.

هادی ساعی پس از تجربه ی موفق فیلم های آمین و پی 22 در یک تله فیلم به نام اسید هم به ایفای نقش پرداخت. او در مورد ادامه فعالیت هنری خود اعلام کرد حالا که وارد عرصه هنر شده دوست دارد آن را ادامه دهد ولی نقش برای او خیلی مهم است و مسلما هر پیشنهادی را در این زمینه قبول نمی کند.

گفتگو با هادی ساعی

می گویند تنیس تان هم خوب است و اگر ادامه می دادید، قهرمانی، چیزی می شدید. راست دست هستید یا چپ دست؟

ـ راست دست هستم. آدم هایی که در یک رشته قهرمان جهان می شوند، در رشته های دیگر هم حرفی برای گفتن دارند. الان من به طور جدی سوارکاری می کنم. تا قبل از این که تکواندو را بگذارم کنار، خیلی مقطعی سواری می کردم چون مثلا یک سال در اردو بودیم می گفتند یک وقت نیفتی یک جایت بشکند. یادم هست یک بار سفری کاری به آلمان داشتم و می خواستم اسب هم بخرم.

اسب هم دارید؟

ـ بله، دو تا اسب دارم؛ مرسدس و فلز که در باشگاه آریا هستند و آنجا سواری می کنم.

ما را به یک باشگاه پرورش دهنده اسب های اصیل آلمانی بردند، به مسئول باشگاه گفتند، این هادی ساعی، قهرمان المپیک است. خیلی تحویل گرفت ولی وقتی نوبت سواری رسید، خیلی جدی پرسید، چند سال است تمرین می کنی؟ گفتم دو سال.

چند اسب آوردند و پشت سر هم سواری گرفتم. عادت داشتم، چون در تهران هم هر وقت باشگاه می رفتم، از چند اسب مختلف سواری می گرفتم. این کار خیلی انرژی می گیرد. خلاصه! آن آقای آلمانی وقتی سواری ام را دیده بود، شک کرده و پرسیده بود، مگر نمی گویند قهرمان المپیک است، قهرمانان المپیک قبل از مسابقات چنین ریسکی نمی کنند چون یک وقت از اسب می افتند و مصدوم می شوند.

آخرش هم به من گفت، محال است تو فقط دو سال سواری کرده باشی، حداقل ده سال است سوارکاری. این نشان می داد وضعم خیلی خوب است.

امین حیایی و هادی ساعی

امین حیایی و شاهرخ استخری و هادی ساعی 

در تنیس وضعتان چطور است؟ سبک خاصی دارید؟

ـ نه! ولی الان پنج، شش سال است بازی می کنم. راستش پیشنهاد شده بود که تکواندو را ول کنم بروم تنیس.

تکواندو مثل فوتبال یا دیگر رشته ها عمر مفید ندارد؟

ـ بستگی به فیزیک بدنی دارد. تکواندوکاهایی که یک مقدار از نظر فیزیکی آماده تر هستند می توانند تا 34 یا حتی 35 سالگی ادامه بدهند، پس من هم می توانستم دو، سه سال دیگر بازی کنم. به این معنی که عمل می کردم و بعد از دو، سه ماه استراحت دوباره کار می کرد.

ولی مثل این که تکواندوکاهای خانواده ساعی به هادی، مهران و مهرورز محدود نمی شوند.

ـ بله برادر کوچکترم مهدی هم تکواندوکای خوبی بود ولی به نارسایی قلبی مبلا شد و در نوزده سالگی به رحمت خدا رفت. در سال 1373. قبل از آن هم برادر بزرگترم تصادف کرد و فوت شده بود.

روی شما چه تأثیری گذاشت؟

ـ منظورتان فوت مهدی است؟ خیلی سخت بود، من سه سال قبل از آن هم برادر بزگترم را از دست داده بودم و یک سال قبل از برادرم بزرگم، پدرم فوت کرده بود.

این اتفاقات پشت سر هم از راه می رسیدند. هم در اردو و مسابقه بودم، هم درس می خواندم و بعد از برادر بزرگترم، سرپرست خانواده هم شده بودم. هم درس، هم ورزش و هم کار، خیلی سخت بود.

وقتی آن اتفاق برای برادرتان افتاد، باید می رفتید به مسابقات آسیایی بانکوک تایلند که گویا خودتان هم اصلا موافق نبودید.

ـ بله! قبل از بازی های تایلند بود که من نمی خواستم بورم چون شرایطم خوب نبود و دیگر تمرین هم نمی کردم و خیلی حالم بد بود. ولی مجبور بودم بروم. بازی های آسیایی مثل المپیک بود و اسامی را از دو ماه قبل برای IDکارت رد می کردند. نمی شد یک نفر را جایگزین کنند.

نیچه یک جمله معروف دارد که هرچه من را نمی کشد قاعدتا من را قوی تر می کند. شما به چنین تجربه ای رسیده اید؟

ـ بله! حقیقت دارد اگر قرار باشد آدم با از دست دادن عزیزانش خودش هم از بین برود که دیگر اصلا دنیا به هم می ریزد.

شاهرخ استخری و هادی ساعی

منوچهر هادی و شاهرخ استخری و پویا امینی در کنار هادی ساعی

تا به حال به این فکر کرده اید که شاید شما دارید راه مهدی را ادامه می دهید؟

ـ یک موقع آدم می خواهد یک کارهایی را برای خودش انجام دهد ولی به جایی می رسی که دیگر انگیزه نداری آن کار را ادامه بدهی. من یک بار دلم می خواست قهرمان جهان بشوم و شدم ولی اگر می خواستم دوباره برای دل خودم قهرمان بشوم، دیگر آن انگیزه را که سخت تمرین کنم و فشار بیاورم، نداشتم بلکه همیشه به خاطر خانواده ام بود که سعی و تلاش می کردم. می گفتم بروم قهرمان بشوم که یک اتفاق خوبی در زندگی ما بیفتد، هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ روحی ـ روانی.

بعد از همه سختی ها، موفقیت های من یک جورهایی موجب می شد که خانواده ذره ای غم ها را فراموش کنند و روحیه مادرم بهتر شود. او هم خیلی سختی و هم خیلی زحمت کشید و در واقع روحیه خانواده را مادرم حفظ کرد. با صبری که داشت و سختی هایی که کشید، نمی گذاشت ما کمبودی حس کنیم.

چون اگر کسی نبود که آن خانواده را حفظ کند حتما آینده دیگر در انتظار خانواده ساعی بد و مسیر زندگی ما یک جور دیگری می شد. من هم بزرگتر خانواده و در واقع پسر بزرگ خانواده بودم و مشکلات را حس می کردم. به هر حال باید از مشکلات عبور می کردیم که شکر خدا، عبور کردیم.

خواهرتان هم مثل شما از ابتدا یک رقیب بزرگ داشت که در تکواندو موفق شد؟ چون بعد از رقیب بزرگی مثل شما رقبای دیگر خیلی کوچک به نظر می رسیدند.

ـ البته من خودم وقت کمی داشتم تا با او تمرین کنم. مدام در اردو بودم ولی چون مهرورز (ساعی) ما را می دید و خودش را با ما مقایسه می کرد، این انگیزه را برای او به وجود آورده بود که خودش را به ما برساند. یعنی دیگر خودش را خیلی با دخترها مقایسه نمی کند و همین موجب شده که موفقتر از دیگران باشد.

آیا ورود شما به عرصه های اجتماعی، به این خاطر نبود که در خودتان انگیزه تازه ای برای ادامه قهرمانی ها به وجود بیاورید؟

ـ ببینید! وقتی در جامعه، مردم به طرف شما می آیند ود وستتان دارند، به همان اندازه هم از تو خواسته دارند. آنقدر مردم به طرفت می آیند و آنقدر مشکلات و خواسته هایشان زیاد است که یک ورزشکار معمولی، کاری از دستش برنمی آید. من هم آمدم وارد فعالیت های اجتماعی شدم که بتوانم یک کمکی از این طریق به آنها بکنم. وقتی آدم مسئولیتی دارد، دستش برای کمک هم بازتر است.

این به منطقه ای که در آن زندگی می کردید، برنمی گشت؟

ـ خب چرا، شهرری جزو مناطق محروم است که مردمش از لحاظ مادی و معنوی نیازهایی دارند و هر قدر بیشتر مردم، آدم را می شناسند، توقعشان بالاتر است.

و عجیب است که این منطقه به شدت هم ورزشکارخیز است. از پوریای ولی تا امروز بزگترین ورزشکاران ما از آنجا آمده اند.

ـ یادم می آید در جریان المپیک سیدنی، شهرری به عنوان ورزشی ترین شهر آسیا و اقیانوسیه شناخته شد چون در همان سیدنی، شش تا از بچه های شهرری در کاروان ورزشی ایران بودند؛ من، دبیر، کاظم ساری خانی و ملک محمدی در جودو، سیدروح الله حسینی در بوس و ... در این المپیک هم شش نفری می شدیم از جمله حسین جاهید و حمید سوریان.

چرا اکثرا در رشته های رزمی و انفرادی هستند؟ این به خاطر تأثیر اسطوره پوریای ولی روی مردم ری است یا دلیل دیگری دارد؟

ـ کلا مردم در شهرری ورزشی تر هستند، شاید سختی های زندگی موجب می شود آدم سرسخت تر و محکمتر بار بیاید. آدم هایی که نه فقط از لحاظ جسمی که از لحاظ روحی و روانی هم قوی تر هستند می توانند در ورزش موفقتر باشند. نه این که در شمال شهر کسی ورزش نمی کند، تازه آنجا فرهنگ ورزش کردن هم بیشتر است تا پایین شهر.

ولی در شمال شهر مردم بیشتر با ورزش تفریح می کنند یا برای سلامت ورزش می کنند اما بچه های پایین شهر با ورزش زندگی می کنند، درآمد و موقعیت برای خود و خانواده شان به دست می آورند، پس انگیزه ورزش کردن در اینجا خیلی بیشتر است.

در شهر ری یک بچه کوچولو در خیابان من را که می بیند جلویم لگد می اندازد. هم استعدادهای بهتری هست و هم سختی ها بیشتر هستند. در بالای شهر پدر و مادرهایی که یک مقدار مرفه تر هستند، بچه هایشان را می گذارند که مثلا بروند کشتی یا تکواندو. اما این ورزش ها برای بچه هایی پایین مناسبند چون هزینه های سنگینی سنگینی هم ندارند.

در مجموع مدال ها، شما با مرحوم غلامرضا تختی در یک سطح هستید. حتی در المپیک شما مدال های بهتری گرفته اید. شما دو طلا و یک برنز در المپیک گرفته اید و شادروان تختی یک طلا و دو نقره. به اضافه این که برای هر دویتان میدان نامگذاری کرده اند.

ـ راستش من هیچ وقت خودم را با تختی مقایسه نمی کنم.

راستی! آخرین باری که به میدان ساعی رفتید، کی بود؟

ـ تازه یک هفته است میدان را به اسم من کرده اند (آخرین هفته دی ماه) آخرین بار عاشورا انجا بودم ولی از وقتی به اسم من کرده اند، نرفته ام.

پیشنهادش را چه کسی داد؟

ـ وقتی تازه از المپیک آمده بودم، پیشنهادش را اعضای شورا داده بودند که یک ماه پیش مصوبش کردیم.

مصاحبه هادی ساعی

مصاحبه با هادی ساعی قهرمان تکواندو

جالب است که در کشور ما علی دایی می تواند در ورزشگاه دایی بازی کند، حسین رضازاده در سالن رضازاده تمرین کند و هادی ساعی در میدان ساعی قدم بزند.

ـ این اتفاق خوبی است چون قبلا ما اماکن مان را به اسم کسانی می کردیم که دیگر در میان ما نبودند. این هم خوب است ولی قشنگ تر این است که از کسی تقدیر شود که هنوز هست. این انگیزه خوبی هم برای آن فرد می شود. من اخیرا در یکی از مجلات (همشهری محله) دیدم، رفته اند و در میدانی که به نام من کرده اند با مردم مصاحبه انجام داده اند، با بچه های کوچولو و بچه محل ها. از آنها پرسیده بودند، کسی که اسمش را روی میدان گذاشته اند می شناسید؟ آنها هم گفته بودند، بله، می شناسیمش، قهرمان است.

کوچک که بودید غول ورزش شهرری چه کسی بود؟

ـ آن زمان دو، سه تا کشتی گیر خوب داشتیم. مثلا آن موقع برادر حمید سوریان، محسن، نخستین مدال طلای جهانی فرهنگی را برای ایران گرفت.

ساره بیات و هادی ساعی

ساره بیات و هادی ساعی مشغول سوارکاری

بیوگرافی کامل و عکس های هادی ساعی قهرمان تکواندو

4.941
این مطلب مفید بود ؟401
منبع : بخش ورزشی نمناک / ک.ک
وبگردی