حافظ شیرازی

 آشنایی بیشتر با حافظ شیرازی

خواجه شمس‌ُالدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظِ شیرازی که چندین لقب با عنوان های تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسان‌ُالْعُرَفا و ناظِم‌ُالاُولیاء،لِسان‌ُالْغِیْب، نیز را دارا می باشد.

بر اساس آمده ها حافظ شیرازی جوانی و همچنین اوایل نوجوانی خود را در نانوایی به عنوان شاگرد مشغول به کار بوده است.

اطلاعات بیشتر در ادامه :

غزل شماره 435 دیوان حافظ : با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی

زمان مطالعه : 2 دقیقه

غزل شماره 434 دیوان حافظ / با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

غزل شماره 434 دیوان حافظ : ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی

غزل شماره 434 دیوان حافظ / ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستید وان گه برو که رستی از نیستی و هستی گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو هر قبله‌ای که بینی بهتر ز خودپرستی

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 435 دیوان حافظ : با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی

غزل شماره 434 دیوان حافظ / با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 434 دیوان حافظ : ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی

غزل شماره 433 دیوان حافظ / ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستید وان گه برو که رستی از نیستی و هستی گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو هر قبله‌ای که بینی بهتر ز خودپرستی

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 434 دیوان حافظ : ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی

غزل شماره 433 دیوان حافظ / ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستید وان گه برو که رستی از نیستی و هستی گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو هر قبله‌ای که بینی بهتر ز خودپرستی

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 433 دیوان حافظ : ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی

غزل شماره 433 دیوان حافظ / ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی لطف کردی سایه‌ای بر آفتاب انداختی تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت حالیا نیرنگ نقشی خوش بر آب انداختی

زمان مطالعه : 2 دقیقه

غزل شماره 433 دیوان حافظ : ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی

غزل شماره 432 دیوان حافظ / ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی لطف کردی سایه‌ای بر آفتاب انداختی تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت حالیا نیرنگ نقشی خوش بر آب انداختی

زمان مطالعه : 2 دقیقه

غزل شماره 433 دیوان حافظ : ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی

غزل شماره 432 دیوان حافظ / ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی لطف کردی سایه‌ای بر آفتاب انداختی تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت حالیا نیرنگ نقشی خوش بر آب انداختی

زمان مطالعه : 2 دقیقه

غزل شماره 432 دیوان حافظ : مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی

غزل شماره 432 دیوان حافظ / مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 432 دیوان حافظ : مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی

غزل شماره 431 دیوان حافظ / مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 431 دیوان حافظ : لبش می‌بوسم و در می‌کشم می

غزل شماره 431 دیوان حافظ / لبش می‌بوسم و در می‌کشم می به آب زندگانی برده‌ام پی نه رازش می‌توانم گفت با کس نه کس را می‌توانم دید با وی لبش می‌بوسد و خون می‌خورد جام رخش می‌بیند و گل می‌کند خوی

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 431 دیوان حافظ : لبش می‌بوسم و در می‌کشم می

غزل شماره 430 دیوان حافظ / لبش می‌بوسم و در می‌کشم می به آب زندگانی برده‌ام پی نه رازش می‌توانم گفت با کس نه کس را می‌توانم دید با وی لبش می‌بوسد و خون می‌خورد جام رخش می‌بیند و گل می‌کند خوی

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 432 دیوان حافظ : مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی

غزل شماره 431 دیوان حافظ / مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 430 دیوان حافظ : به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می

غزل شماره 430 دیوان حافظ / به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می علاج کی کنمت آخرالدواء الکی ذخیره‌ای بنه از رنگ و بوی فصل بهار که می‌رسند ز پی رهزنان بهمن و دی

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 431 دیوان حافظ : لبش می‌بوسم و در می‌کشم می

غزل شماره 430 دیوان حافظ / لبش می‌بوسم و در می‌کشم می به آب زندگانی برده‌ام پی نه رازش می‌توانم گفت با کس نه کس را می‌توانم دید با وی لبش می‌بوسد و خون می‌خورد جام رخش می‌بیند و گل می‌کند خوی

زمان مطالعه : 1 دقیقه