برادرزاده شهید محسن تنابنده پدر شد+ عکس پست احساسی عروس تنابنده‌ها

پست احساسی همسر علیرضا تنابنده برادرزاده شهید محسن

همسر علیرضا تنابنده، برادرزاده محسن تنابنده از شهدای حمله هوایی اسرائیل به تهران اینستاگرام خود را با پست احساسی به روز کرد. او که این روزها دوران بارداری را سپری می‌کند، با پستی پر از احساس، نام پسر آینده‌اش را فاش ساخت و نوشت:

«اسم تو را «علی» گذاشتم تا هر بار صدایت بزنم، قلبم برای تو و پدرت بلرزد.»

معصومه همسر شهید علیرضا تنابنده قلب ها را با انتشار این پست برای پسرش به درد آورد و نوشت:

پسرم...

تو هنوز نیومدی

اما من هر شب با دست روی شکمم

تپشهای قلبت را میشنوم تپشهایی که شبیه صدای عشق پدرت است.

گاهی دلم آن قدر برایش تنگ میشود که نفس کشیدن برایم سخت میشود. آن وقت یاد حرفهایش میافتم.

گاهی نیازی نیست کنارش باشی همین که حست کنه اونجایی کافیه... و من حالا هر روز با دلی خسته و چشمی ،خیس حضورش را حس میکنم.

پدرت

مردی بود که اگر بود دنیا برایت امن تر میشد.

مردی که از مهربانی از ،لبخند از مسئولیت ساخته شده بود.

پدری که هیچ وقت از عشق خسته نمیشد و هیچ ترسی از زندگی نداشت. او رفت، اما عشقش هنوز در رگهای من جریان دارد، در تپش تو در هر نفسی که برای تو میکشم.

تو دلیل موندنم هستی.

تو یادگار نوری هستی که هیچ غروبی خاموشش نمی کند. وقتی به چشمانت نگاه کنم، مطمئنم چشمان او را میبینم، وقتی صدایت را بشنوم، صدای عشقش دوباره در جانم می پیچد.

اسم تو را «علی» گذاشتم تا هر بار صدایت بزنم، قلبم برای هر دوی شما بلرزد.

تو نه فقط پسرم

تو ادامه ی عشقی هستی که مرگ هم نتوانست تمامش کند.

فرشته ی کوچکم...

تو از دل اشک و صبر متولد شدی

از داغی که به نور تبدیل شد.

قول میدهم با تمام عشقی که در وجودم مانده ازت مراقبت کنم

و برایت از پدرت بگویم...

از نگاهش، از لبخندش، از شانه هایی که پناه من بودند.

آرزوی من این است که روزی

در سنی که او رفت

تو را ببینم با قد و چهره اش

و برای لحظه ای دوباره

او را در آغوش تو بغل کنم.....

پسرم

بدان که تو را بینهایت دوست دارم.

برای تو نفس میکشم، برایت دعا می کنم

که روزی مردی شوی مهربان و قوی

با دلی مثل پدرت پاک و با شانه هایی امن

برایت عشق آرزو دارم آسمان زندگی ات همیشه روشن باشد.

لبخندت ادامه ی لبخند او باشد و هر قدمت برکت و عشق با خود بیاورد.

تو ادامه ی ما هستی...

و من به عشق تو و او هنوز نفس میکشم .

مامانت

به تاریخ دهم آبان ماه یک هزار و چهارصدو چهار