شکایت از یک روح؟ دادخواست عجیب پس از اعدام برادر

شکایت از برادری که اعدام شده بود

خرداد ۱۳۸۶، مردی با مراجعه به پلیس اعتراف کرد که پدر، همسر و دختر برادرش را با چاقو زخمی کرده است. پلیس به سرعت به محل حادثه رفت و مجروحان را به بیمارستان منتقل کرد.

متهم، کینه قدیمی از برادرش شاهرخ را انگیزه این اقدام خواند و مدعی شد تحقیرها و حسادت به زندگی برادرش، او را به این جنایت سوق داده است. او شرح داد که پس از فوت مادر و انتقال پدر بیمار به خانه برادرش، به بهانه عیادت به آنجا رفته و ابتدا دختر ۱۵ ساله برادرش، سمیرا، را هنگام کار با کامپیوتر از پشت مورد حمله با چاقو قرار داده است. با صدای فریاد او، همسر برادرش، نسرین، وارد اتاق شده و او نیز با ضربات چاقو مجروح شده است. سپس پدرش به اتاق آمده و او نیز مورد ضربات چاقو قرار گرفته است. متهم پس از فرار، خود را به پلیس معرفی کرد.

پدر ۷۰ ساله به دلیل شدت جراحات و خونریزی در بیمارستان فوت کرد. سمیرا با وجود اصابت ۴۰ ضربه چاقو به طرز معجزه آسایی زنده ماند اما دچار معلولیت چهار اندام و از دست دادن قدرت تکلم شد. نسرین نیز پس از مدتی بهبود یافت.

شاهرخ، برادر متهم، با شکایت از او خواستار قصاص شد و خواهر متهم نیز تقاضای دیه کرد. شاهرخ با پرداخت سهم دیه خواهرش، بر اجرای حکم قصاص اصرار ورزید و متهم اعدام شد.

۱۸ سال پس از جنایت:

حدود ۱۸ سال بعد، شاهرخ با مراجعه به دادگاه، شکایتی جدید علیه برادرش (که اعدام شده بود) در خصوص آسیب‌های جسمی وارد شده به دخترش مطرح کرد و خواستار پرداخت دیه از صندوق بیت المال شد. پرونده به شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.

شاهرخ در دادگاه توضیح داد که دخترش پس از ۱۸ سال همچنان از عوارض جراحات رنج می‌برد و آسیب‌های ناشی از ضربات چاقو غیرقابل جبران است. با توجه به قصاص برادرش و نداشتن اموال، او از دادگاه تقاضای پرداخت دیه دخترش از صندوق بیت المال را نمود.

پس از بررسی اظهارات شاهرخ، قضات دادگاه حکم به پرداخت دیه از صندوق بیت المال صادر کردند.