یکی از عجیب ترین داستان های کربلایی که باید بدانید داستان جالب اولین و یا تنها زن شهید در کربلا است که هر قسمتش شوکه تان خواهد کرد.
داستان و حکایت های جالب و پندآموز بهلول برای همه آشناست حکایت هایی که در هرکدام بهلول حرفی برای گفتن و اثبات خیلی چیزها دارد.در ادامه چند حکایت جالب از وی بخوانید.
در این مطلب با داستان بسیار زیبا و خواندنی عشق لیلی و مجنون و مختصری از حکایت عاشقانه لیلی و مجنون آشنا خواهید شد.
دریانوردان حین گشت زنی متوجه مرد جوانی شدند که با امکاناتی غیرقابل باور وسط اقیانوس در حال حرکت است. به او نزدیک شدند تا متوجه ماجرا شوند.
مهارت فریبکاری مردی که خود را پزشکی ثروتمند معرفی میکرد، در حدی بود که توانست بدون هیچ مشکلی تعداد زیادی زن پولدار را طعمه خود کند.
رفتار نامناسب میهمانان، زوج جوان را کلافه کرده بود از طرفی خواهش و درخواست هایشان فایده ای نداشت تا اینکه عروس خانم تصمیم گرفت دست بکار شود.
نیروی نظامی خانم، حین انجام وظیفه توسط مرد جوانی غافلگیر شد و این صحنه ها که توسط فرد ناشناسی ضبط و منتشر شده بود، مشکل ساز شد.
تمام تدارکات مراسم عروسی آماده بود و همه میهمانان منتظر رسیدن عروس خانم و آقای داماد بودند، رسیدنی که با حادثه همراه شد.
عروس حتی در خواب هم فکرش را نمیکرد که شاخ و شانه کشیدن هایش برای مادرشوهرش بهترین روز عمرش را تبدیل به یک کابوس وحشتناک کند.
یکی از مراجعه کنندگان برای دریافت واکسن کرونا سوژه خبرگزاری ها شد، سوژه ای که با نقش بر آب شدن نقشه ی عجیب این فرد به سرعت دست بدست شد.
داماد بیچاره ای که فکر میکرد مادرزنش پیشنهاد خیلی خوبی به او داده، در مدت کوتاهی از خوشحالی اش پشیمان شده و به دردسر افتاد.
صدای عجیبی که تعدادی گربه ی ولگرد تولید میکردند نظر پلیس گشت را بخود جلب کرد، حقیقت جنجال برانگیزی که به سرعت با کمک این گربه ها فاش شد.
دختر جوان که برای اولین بار با نامزدش بیرون رفته بود انتظار هر رفتاری را داشت جز رفتاری که این چنین باعث ناراحتی و آبروریزی برای او شد.
ایده خاص و متفاوت عروس برای عکس فرمالیته اش با تمام مخالفت های داماد، عملی شد اما اتفاقی غیرمنتظره همه چیز را بهم ریخت و تمام نقشه ها را نقش برآب کرد.
واکسن زدن زن جوان در کشوری دیگر و دور از خانه اش او را به اتفاقی رساند که برایش غیرقابل باور بود، یک اتفاق خوب که قطعا آرزوی بیشتر خیلی از انسانهای دنیاست.