حکایت

حکایت سه پله بالاتر

کد مطلب : 1118
زمان مطالعه : 1 دقیقه

این سه پله را که من بالاتر نشسته ام به آن اندازه ای است که من می دانم و شما نمی دانید و به اندازه معلوماتم بالا رفته ام. اگر به اندازه مجهولاتم می خواستم بالا روم، لازم بود منبری درست می شد که تا فلک الافلاک بالا می رفت.

حکایت بسیار زیبا و کوتاه سه پله بالاتر

ابن جوزی یکی از خطبای معروف بود.
روزی بالای منبر که 3 پله داشت برای مردم صحبت می کرد زنی از پایین منبر بلند شد و مسئله ای پرسید.
ابن جوزی گفت:نمی دانم.
زن گفت:تو که نمی دانی پس چرا 3 پله از دیگران بالاتر نشسته ای؟
او جواب داد:
این سه پله را که من بالاتر نشسته ام به آن اندازه ای است که من می دانم و شما نمی دانید و به اندازه معلوماتم بالا رفته ام.
اگر به اندازه مجهولاتم می خواستم بالا روم، لازم بود منبری درست می شد که تا فلک الافلاک بالا می رفت.

نظرات