زیباترین اشعار اربعین برای کودکان مهد و دبستان
شعرهای زیبا و کودکانه اربعین
اربعین حسینی چهلمین روز پس از شهادت امام حسین(ع) و مصادف با 20 صفر است، روزی که خانواده امام حسین (ع) که در شام اسیر بودند، برای زیارت مدفن امام حسین(ع) به کربلا رفتند.
همه ما مسلمانان در این روز به عزاداری می پردازیم و یاد شهیدان دشت نینوا را زنده نگه می داریم. در این بخش از نمناک شما اشعار زیبای کودکانه اربعین را آورده ایم تا کوچولوهای نازنین بیشتر با امام حسین (ع ) و یاران او آشنا شوند.
باز هم در کوچه
یک صف طولانی ست
توی این صف اصلا
حرفی از نوبت نیست
نه صف نانوایی
نه صف سرویس است
توی این صف گاهی
چشم مردم خیس است
یک طرف پر بچه
یک طرف پر بابا
می رود آهسته
دسته عاشورا
زهرا موسوی
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
چهل شب و چهل روز
چهل تا شمع پر نور
داغ شهادت او
از دل ما نشد دور
شاعر :شکوه قاسم نیا
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
قدم میزاره توجاده
همه پای پیاده
به یاد اون سه ساله
کوچیک و بزرگ نداره (2)
زیارت شش گوشه
عجب ذصفایی داره
هرکی زیارت رفته
دلش دیگه تاب نداره (2)
دیگه چیزی نمونده
به اربعین آقا
بگو لبیک مولا
بنویس اسم ما را (2)
داریم می ریم کربلا
جا نمونید بچه ها
همه عالم بدونن
حسین عزیز دلها (2)
شاعر:ساجده طالبی
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
امام سوم ما که مشهوره تو دنیا
با ظالمان می جنگید با مظلومان می خندید
قرآن زیاد می خونده تو سختی ها نمونده
گشته توی کربلا شهید راه خدا
توصیه کرده به ما آقای خوب دنیا
امر به معروف کنید کمک به مظلوم کنید
وقتی که آب می خوریم سلام می دیم به آقا
بچه های حسینی آب می خورید؟ بفرما
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
حالا بشید مهیا می خوایم بریم کربلا
شهر امام حسینه امام سوم ما
کربلا شهر ماتم شهر مصیبت و غم
دوستان من گوش کنید تا ماجراشو بگم
حدود سال شصتم از شهر کوفه مردم
نامه زیاد نوشتن گفتن امام سوم
ما مرد کارزاریم اما امام نداریم
اگر بیای به کوفه اطاعت از تو داریم
وقتی امام قبول کرد رو سوی کوفه آورد
تنها گذاشتن اونو دروغگوهای نامرد
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
دویدم و دویدم
به کربلا رسیدم
کنار چشمه آب
یه مشک خالی دیدم
مشک دادم به چشمه
چشمه به من آب داد
آب و دادم به زمین
زمین به من لاله داد
لاله به رنگ خونه
تو گوش من می خونه
حسین حسین غریبه
تشنه ولی شهیده
حسین حسین حسین جان
حسین حسین حسین جان
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
دویدم و دویدم
به کربلا رسیدم
کنار نهر آبی
لبهای تشنه دیدم
یه باغبون خسته
با یک دل شکسته
کنار آب خسته
زانو زده نشسته
کوچولوی شش ماهه
اگه طاقت بیاره
عموجونش تو راهه
آهای آهای ستاره
یه دختر سه ساله
خواب باباشو دیده
اشک میریزه میناله
امام مظلوم من
کاشکی کنارت بودم
وقتی که تنها موندی
رفیق راهت بودم
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
در بین راه کربلا در سفر پر از بلا
یار وفادار حسین یاور و غمخوار حسین
فرزند پاک لیلا اینجوری گفت به مولا:
“علیِّ اکبرم من شِبه پیمبرم من
ترسی به دل ندارم زاده¬ی حیدرم من
چون¬ که به راه حقم از همه بهترم من”
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
خیلی ها میشناسنش وقتی که اسم اون میاد
غم تو دلاشون میشینه دوستش دارن خیلی زیاد
وقتی کسی تشنه میشه وقتی کسی آب میخواد
وقتی که سیراب میشه فقط یه اسم یادش میاد
بهش میگن امام حسین امام خوب و مهربون
امامی که بچه هاشو هدیه داده به آسمون
کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم
تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم
کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم
تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم
امامی که گفته روی حق کسی پا نذارید
رفیق نیمه راه نشیم هیچ کسو تنها نذاریم
وقتی شنیدم که امام واسه خدا جونشو داد
بدجوری عاشقش شدم چطور بگم خیلی زیاد
بدجوری عاشقش شدم چطور بگم خیلی زیاد
کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم
تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم
کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم
تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم
شاعر :امیر پیرنهان
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
صبح تا شب یک سره
دوک می ریسد ننه
میگذارد زیر فرش
پول هایش را همه ی
می شمارد وقت خواب
دست رنجش را مدام
کاروان کربلا
می نماید ثبت نام
یک دوهفته دیگر او
می شود حاجت روا
چون کبوتر می کشد
پر به سوی کربلا
بیژن شهرامی
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
ای حسین ای کشته دین و نماز
بنده پاک خدای بی نیاز
ای حسین ای سرو آزاد جهان
دشمن ستم همه ی غارتگران
ای حسین ای بنده پاک خدا
بهر قرآن کرده ای جان را فدا
تو حسینی، جدّ تو پیغمبر است
بر قلوب مؤمنان او رهبر است
خواستی تا دین حق یاری کنی
بهر حفظ دین حق کاری کنی
ظالمان گفتند با ما یارشو
با یزید و کافران همکارشو
دست رد بر سینه آنان زدی
دوربودی از گناهان و بدی
در نبردی نابرابر با سپاه کافران
جان خود کردی فدا ای جانِ جان
تو شهیدی زنده ای پاینده ای
تا ابد در خاطر ما زنده ای
مهری طهماسبی دهکردی
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
یارِ امام برادرش
حُر و علی اکبرش
برای ما مسلمونا
برای قرآن و خدا
تا باقی باشه دین ما
دین پیامبر خدا
حالا امامِ خوب ما
تنها میون دشمنا
کشته شدن دور و برش
حتی علی اصغرش
آخر شهید شد اون آقا
رفت آسمون پیش خدا
دشمنای دین خدا
اون آدمای بی حیا
بچه ها رو، زدن کتک
هیچکی نیومد به کمک
کردن اسیر زود اونا رو
همه ی زن و بچه ها رو
شهید شدن برای کی؟
اسیر شدن برای چی؟
شهید شدن مسلمونا
تشنه تو دشت کربلا
تا قدر دین رو بدونیم
همه ی مسلمون بمونیم
علی عباسی
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
زینب که بوده ؟ دختر زهرا
بوده پرستار در دشتُ صحرا
زینب که بوده ؟ یار یتیمان
اُسوه ی صبرُ مظهر ایمان
زینب که بوده ؟ معنای یک زن
آتش زده او بر قلب دشمن
زینب که بوده ؟ برای جهان
نوری خدائی نوری زیزدان
شاعر :اکرم خیبری
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
یک لحظه ببند چشم خودرا
تا قصه ای آشنا ببینی
پایان قشنگ کربلا را
از دختر کربلا ببینی
پس خوب ببین که دختر آن جاست
بالای سر پدر نشسته
از لرزش شانه هاش پیداست
بغضی که به حنجرش شکسته
گقتی که چقدر کوچک است او
افتاده به خاک از غم و درد
ای کاش کسی می آمد وی را
از روی زمین بلند میکرد
حالا تو ببین ادامه اش را
پایان قشنگ قصه اینجاست
او نیز ادامه حسین است
دیدی که خودش چگونه برخاست
برخاست به جنگ دشمنان رفت
اینبار خودش بدون بابا
برخاست به دیگران بگوید
فریاد بلند کربلا را
ماهنامه انتظار نوجوان / بهمن
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
تا سراغ تو را گرفت دلم
رنگ و بوی دعا گرفت دلم
با خدا از غریبی ات گفتم
غُصّه کربلا گرفت دلم
گوشه ای ماندم اشک افشاندم
دیدی آخر عزا گرفت دلم؟
باز با یاد تو دلم پر زد
چون دل نینوا گرفت دلم
مشک در دستو، پای در شن زار
خبر از تشنه ها گرفت دلم
عاقبت درکنار گلهایت
بوی پروانه را گرفت دلم
خواستم تا به گل دهم آبی
مجروح از نیزه ها گرفت دلم
آه، گلدان دل ترک برداشت
روی دست تو جا گرفت دلم
کاش حرفم فقط خیال نبود
قُمری دل، شکسته بال نبود
آه، آیینه ها چه نمناکند
قاصدکهای شعر، غمناکند
چشمه ام بی درنگ می گرید
روی زانوی سنگ می گریم