فریدریش نیچه

آنچه از فریدریش نیچه نمیدانید؛ از دلیل مرگ نیچه تا نظرش درباره خدا

نگاهی به زندگی نیچه از کودکی تا فروپاشی ذهنی و باورهایش درباره دین و خداوند؛ مقاله‌ای کامل برای کسانی که درباره «نیچه کیست» و «خدا در فلسفه نیچه» پرسش دارند.

فریدریش نیچه کیست؟

فریدریش ویلهلم نیچه، یکی از برجسته‌ترین فیلسوفان قرن نوزدهم میلادی، در سال ۱۸۴۴ در دهکده‌ی روکِن واقع در شرق آلمان امروزی متولد شد. پدر او کارل لودویگ نیچه کشیشی لوتری بود، او یک خواهر و برادر به نام های الیزابت فورستر-نیچه و لودویگ جوزف داشت. شش ماه پس از مرگ پدر فردریش در سن پنج سالگی او، برادر کوچکترش نیز در دو سالگی درگذشت.

تحصیلات نیچه

نیچه در سال ۱۸۵۴، وارد دبیرستان معروف دوم‌گیمنازیوم در ناومبورگ شد و سپس پیشنهاد بورسیه در مدرسه پفورتا را دریافت کرد.پس از فارغ‌التحصیلی، نیچه در سال ۱۸۶۴ به امید تبدیل به یک کشیش پروتستان، وارد دانشگاه بن شد و به تحصیل در رشته الهیات و فیلولوژی کلاسیک پرداخت اما آن را رها کرد و در دانشگاه لایپزیگ به تحصیل در رشته‌ی مطالعات کلاسیک پرداخت.او در ۲۴ سالگی استاد کامل رشته‌ی زبان‌شناسی کلاسیک در دانشگاه بازل سوئیس شد.

فریدریش نیچه و مادرش
عکس فریدریش نیچه و مادرش

فلسفه نیچه به زبان ساده

نیچه از دو شخصیت افسانه‌ای یونان، یعنی آپولو و دیونیسوس، مفاهیم “آپولونی” و “دیونیسی” را الهام گرفته که در هنر، فلسفه و ادبیات خیلی مهم هستند.

آپولو خدای خورشید، زیبایی، نظم، تعادل، وضوح و هنر است.هر چیزی که بر اساس قاعده، ترتیب و زیبایی دقیق باشد (مثل موسیقی کلاسیک یا مجسمه‌سازی منظم) به آپولونی ربط دارد.

دیونیسوس خدای هیجان، شور زندگی، بی‌نظمی و خلاقیت‌های ناشناخته است.این جنبه نشان‌دهنده نیروهای عمیق و گاهی غیرقابل کنترل طبیعت و احساسات است.

نیچه معتقد بود که بهترین نوع هنر، یعنی تراژدی، از ترکیب این دو نیروی متضاد به وجود می‌آید. تراژدی هم نظم و زیبایی (آپولونی) را نشان می‌دهد و هم شور و احساسات عمیق (دیونیسی) را به نمایش می‌گذارد. در نهایت، این تئوری نشان می‌دهد که زندگی و هنر ما از تعامل بین اصول منظم و اصول پرشور شکل می‌گیرد.

بازگشت جاودان

یکی از عمیق‌ترین و چالش‌برانگیزترین ایده‌های نیچه،بازگشت جاودان است که می گوید تمام وقایع و تجربه‌های زندگی ما به صورت بی‌پایان تکرار خواهند شد. نیچه باور داشت که بسیاری از مردم زندگی را بی‌هدف و منفعلانه می‌گذرانند. او می‌خواست که انسان‌ها از خودشان بپرسند:«آیا من دارم طوری زندگی می‌کنم که اگر قرار باشد برای همیشه تکرار شود، از آن خوشحال باشم؟» اگر جواب «نه» است، پس وقت تغییر است!

مرگ از دیدگاه نیچه

نیچه درباره مرگ گفته است:

فقط پس‌فردا از آنِ من است، زیرا بعضی‌ها تازه پس از مرگ به دنیا می‌آیند. مرگ برای نیچه یک تهدید یا انتهای راه نیست، بلکه دروازه‌ای به سمت یک زندگی قوی‌تر، اصیل‌تر و آزادتر است. پذیرش قطعی مرگ باعث می‌شود انسان بر ترس‌هایش غلبه کند و نیروی درونی خود را برای خلق معنا و ارزش‌هایی متفاوت به کار گیرد. در نهایت، درک این فلسفه ما را دعوت می‌کند تا مرگ را دوست بداریم و در نتیجه، با تمام قوا و اصالت، زندگی کنیم.

نظر نیچه در مورد خدا

نیچه با جمله معروف «خدا مرده است و ما او را کشته‌ایم!» قصد نداشت مرگ فیزیکی خدا را اعلام کند. منظور او این بود که اعتقاد به خدا و بنیادهای ارزشی ناشی از دین در جامعه مدرن دیگر قدرت و اعتبار گذشته را ندارد و عملاً کنار گذاشته شده است.

فریدریش نیچه
عکس فریدریش نیچه

دلیل مرگ نیچه

فریدریش نیچه، در سال ۱۸۸۹ دچار فروپاشی شدید ذهنی ناشی از ابتلا به بیماری سیفلیس شد. سرانجام لحظه مرگ نیچه پس از تحمل یک دوره مشکلات جدی جسمی و روانی از جمله زوال عقل فرا رسید و این فیلسوف بزرگ ۲۵ اوت ۱۹۰۰ چشم از جهان فروبست.

جملات فردریش نیچه

فردریش نیچه جملات تاثیر گذار و زیبایی را در طول حیات کوتاهش گفته و نوشته است. تعدادی از جملات فلسفی کوتاه نیچه در ادامه آورده ایم:

  • دروغ باد ما را هر حقیقتی که با آن خنده ای نکرده ایم !
  • پیش داوری درباره اخلاق به این معناست که نیت اعمال را منشاء آنها می دانیم.
  • آنچه مرا نمی‌کشد، قوی‌ترم می‌کند.
  • خدا مرده است.
  • باید بر فریب حواس خود پیروز شویم .
  • هیچ چیز در زندگی ارزش‌مند نیست، مگر اینکه با خطر همراه باشد.
  • بترسید از کسانی که در خود میل به ویرانی دارند، حتی اگر آن را نیکوکاری بنامند.
  • پیرترین و جوان ترین مارها چنین می گویند :«هر جا درخت معرفت است، همانجا بهشت است».
  • کسی که چرایی زندگی را بیابد، با هر چگونه‌ای خواهد ساخت.
  • آینده از آن کسانی است که به استقبالش می روند.

آثار نیچه

نیچه در 20 سال، 12 کتاب جدی نوشت و یادداشت ها و مقالات متعدد دیگری نگاشت که بعد از مرگش تدوین و چاپ شدند تا مجموع آثار او به بیش از 20 جلد برسد. در اینجا به معرفی مختصر این آثار می پردازیم:

  • زایش تراژدی (The Birth of Tragedy) – ۱۸۷۲
  • تأملات نابهنگام (Untimely Meditations) – ۱۸۷۳-۱۸۷۶
  • انسان، زیاده‌انسانی (Human, All Too Human) – ۱۸۷۸
  • سپیده‌دم (Dawn) – ۱۸۸۱
  • دانش شاد (The Gay Science) – ۱۸۸۲
  • چنین گفت زرتشت (Thus Spoke Zarathustra) – ۱۸۸۳-۱۸۸۵
  • آن سوی نیک و بد (Beyond Good and Evil) – ۱۸۸۶
  • تبارشناسی اخلاق (On the Genealogy of Morality) – ۱۸۸۷
  • مورد واگنر (The Case of Wagner) – ۱۸۸۸
  • غروب بت‌ها (Twilight of the Idols) – ۱۸۸۸
  • دجال (The Antichrist) – ۱۸۸۸
  • اینک انسان (Ecce Homo) – ۱۸۸۸
  • اراده‌ی معطوف به قدرت (The Will to Power)
  • فلسفه در عصر تراژدی یونان (Philosophy in the Tragic Age of the Greeks)
  • پنج مقدمه برای پنج کتاب نانوشته (Five Prefaces to Five Unwritten Books)
  • نیچه در برابر واگنر (Nietzsche Contra Wagner)
  • قطعات و نامه‌های نیچه (Fragments & Letters)
  • نوشته‌های اولیه نیچه (Early Notebooks)
  • نیچه و حقیقت (Nietzsche on Truth)
  • نیچه و نیهیلیسم (Nietzsche and Nihilism)
  • نامه های نیچه توسط ناشران گوناگون در جلدهای مختلف از یک تا 8 جلد، منتشر شده اند.
نظرات