مداحی شهادت امام هادی

مداحی شهادت امام هادی (ع) میرزا محمدی، سماواتی و..+ متن و دانلود

اگر به دنبال مداحی شهادت امام هادی میرزا محمدی هستید، این مجموعه شامل متن نوحه، دانلود صوتی و مداحی‌های سوزناک شهادت است.

مداحی شهادت امام هادی با متن روضه دلنشین

فرا رسیدن ایام شهادت امام هادی (ع)، دهمین اختر تابناک امامت و ولایت، حضرت امام علی النقی الهادی (ع) را به محبان و شیعیان آن حضرت تسلیت عرض می‌کنیم. شهادت امام علی النقی (ع) در سامرا رویدادی است که هر سال اشک‌ها را تازه می‌کند و ناله‌ها و زمزمه‌های دل‌های مؤمن را به آسمان می‌برد.

اگر از علاقه‌مندان به نوحه شهادت امام هادی (ع)، مداحی برای شهادت امام هادی (ع)، یا متن روضه امام هادی (ع) هستید و می‌خواهید در ساعات عزا با نغمه‌های سوزناک مداحان مشهور همراه شوید، تا پایان این مطلب با ما باشید.
در این مجموعه، گلچینی ارزشمند از نوحه‌ها، مداحی‌ها، زمینه‌ها و متن‌های روضه شهادت امام هادی (ع) را گردآورده‌ایم تا در این ایام مصیبت، همراه دل‌های سوگوار باشید.

مداحی‌های این بخش توسط ذاکران و مداحان برجسته کشور اجرا شده و شامل مداحی، نوحه، روضه و اشعار سوزناک ویژه‌ی شهادت امام علی النقی الهادی (ع) است.

مداحی شهادت امام هادی بدون متن

اگر مشتاق شنیدن نوحه‌ها و مداحی‌های جان‌سوز امام هادی (ع) هستید و می‌خواهید با اشعار، روضه‌ها و زمینه‌های ویژه‌ی این مناسبت روح خود را همراه با شور و اشک زائران سامرا کنید، در ادامه نوحه و مداحی شهادت امام هادی (ع) بدون متن با صدای مداحان مشهور را می شنوید.

روضه امام هادی سماواتی

روضه امام هادی میرزا محمدی

مداحی شهادت امام هادی پویانفر

شهادت امام هادی

متن روضه شهادت امام هادی میثم مطیعی

بالاتری ز مدحُ و ثنا أیها النقی

ابن الرضایِ دوم ِما أیها النقی

با حبّ تو عبادتِ ما عین بندگی ست

هادی آلِ فاطمه یا أیها النقی …

دارم ولی شناسی خود را زِ نور تو

برا ما جامعۀ کبیره گذاشتی … السلام علیکُم یا اهلِ بیتِ النبوه …. چی میشه تو این ماهِ رجبیِ بریم کربلا … جامعۀ کبیره بخونیم … چی میشه بریم مشهد جامعۀ کبیره بخونیم … خوش بحال اونایی که سامرا هستن … قربونِ حرمِ خرابِت برم … اصلا روضه امام هادی ادم میخواد بخونه یادِ روضۀ امام حسن می افته … آخه حرمشُ خراب کردن … کاشکی خونۀ ما رو خراب میکردن جا حرمت … آقا جان ….

دارم ولی شناسی خود را زِ نور تو

مولای من ولی خدا أیها النقی

دیگه ماهِ رجب شروع شده آقا … کاشکی ما هم مثه توبه کار کربلا یه کاری کنیم برا خودمون …. آخدا توبه مو قبول کن …. برا تو کاری نداری … آقا

دلم از فرطِ گنه سنگ شده کاری کن …

آقا صدا پایِ ماه رمضان داره میاد ….

دلم از فرطِ گنه سنگ شده کاری کن …

که نفس های تو در سنگ اثر خواهد کرد

بزار اینجوری بگم بسم الله … اخه اون نامردی که رو سینه ت نشست ، وقتی خنجر رو رویِ حنجرت گذاشت …. شروع کرد گریه کردن …. یه وقت زینب صدا زد :یابن سعد ، ایُقتَل ابو عَبداللّه … دارن برادرمو می کُشن ….

با آن نِقاوت نقوی یک نگاه کن

پاکیزه کن وجود مرا أیها النقی

با صد امید همچو گدایان سامرا

پر می کشیم سوی شما أیها النقی

بخشنده تر ز حاتم طائی تویی تویی

مسکین ترم ز هرچه گدا أیها النقی

من هرچه خواستم تو عنایت نموده ای

یک حاجتم نگشته روا أیها النقی

گردد جوانی ام همه ترویجِ مَکتبت

جانم شود فدای تو یا أیها النقی

ای کاش اون روزی که بهت اهانت کردن من مُردِ بودم این روزُ نمی دیدم … عرضم تمام

باید برای غربت تو بی امان گریست

با ناله های حضرتِ صاحب زمان گریست

شرمنده از قدومِ تو چشمانِ جاده بود

دشمن سواره آمدُ پایت پیاده بود …

من یه مصیبتِ حضرتُ بگم ، مسعودی در مروجُ الذهب نقل کرده “فَهَجَموا دارَ اللَّیْلَ ….” شبونه ریختن خونۀ آقا … “فَحُمِلَ عَلَى حَالِهِ تِلْكَ إِلَى الْمُتَوَكِّلِ …” همونجور بردنشپیشِ متوکلِ ملعون . “وَ كَانَ الْمُتَوَكِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشَّرْابِ ….” مولا رو بردن مجلسِ شراب ….

بارانی است از غمِ تو چشمِ سامرا

با دیدنِ تو اشکِ ملک بی اراده بود

وقتی که آسمان زغمت سینه چاک شد

دیدی که عرش سر روی زانو نهاده بود

زهر ستم چه با جگرِ پاره پاره کرد

دیگر نفس نفس به شماره فتاده بود

روضه من تمامه …آقا مدینه ست ، به متوکلِ ملعون گزارش دادن رفت و آمدا زیاد شده ، مردم خونۀ آقا میرنُ میان . شیخ مفید در الارشاد مسعودی و دیگران نوشته یحیی ابن حرصمه رو فرستاد بره مدینه آقا رو منتقل کنه سامره.اومدن در خونۀ آقا، سیصد سوار با خودش آورده … مردم مدینه فهمیدن ، همه جمع شدن … انقدر شروع کردن گریه کردن … آنقدر زاری کردن ، روایت میگه یحیی ابن حرصمه بلند صدا زد ، مردم من به شما قول میدم”حرکت کرد ، رسید بغداد ، حاکم بغداد صداش کرد ، یحیی” اگه به این آقا آسیبی برسه رسول خدا رو ناراحت کردی” رسید سامره، یکی از فرمانده ها جلو اومد یحیی آگه یه مو از سرش کم بشه با من طرفی …ای به قربان اون آقای غریبی که،زن و بچه ش صبح و شام در دل صحرا ….

شکر خدا که دشمن تو خیزران نداشت

هرچند دلشکسته از آن بزم باده بود

آقا بیا و با دل غرق به خون بخوان

از آن سه ساله که پدر از دست داده بود

جانش رسید بر لبش از ضربه های چوب

وقتی کنار تشت طلا ایستاده بود …

زینب صدا زد، یا یزید مهلا مهلا … دست نگه دار … هی دختر بچه ها سرک می کشن ..ان شاالله ماه رجبی بریم کربلا …حسین

شهادت امام علی النقی

متن روضه امام هادی سلحشور

“اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ، وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ، وَمَعْدِنَ الرَّحْمَةِ” چه یادگار قشنگی امام هادی گذاشتن”وَخُزّانَ الْعِلْمِ، وَمُنْتَهَى الْحِلْمِ، وَاُصُولَ الْكَرَمِ، وَقادَةَ الاُْمَمِ، وَاَوْلِیاءَ النِّعَمِ، وَعَناصِرَ الاَْبْرارِ، وَدَعائِمَ الاَْخْیارِ، وَساسَةَ الْعِبادِ، وَاَرْكانَ الْبِلادِ، وَاَبْوابَ الاْیمانِ، وَاُمَناءَ الرَّحْمنِ، وَسُلالَةَ النَّبِیّینَ، وَصَفْوَةَ الْمُرْسَلینَ، وَعِتْرَةَ خِیَرَةِ رَبِّ الْعالَمینَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ” اُنس دارید با این زیارت،هر وقت حرم امام رضا میرید،

الان اونایی كه كراراً مشرف شدن مجسم می كنند كجا می ایستند زیارت جامعه كبیره می خونند،كربلا رفته ها خوب تو ذهنشون هست كجا می ایستادن زیارت جامعه كبیره می خوندن،اونایی كه نجف رفتن،كاظمین رفتن،سامرا رفتن، تكلیفت معلوم ِ كجا باید بایستی و زیارت جامعه بخونی،بقیع هم كه میری،چهار امام درست ِ قبرشون با خاك یكسانه اما می دونی كجا باید بایستی. یه جا شیعه تكلیفش رو نمی دونه،اونم وقتی می خواد مادر سادات فاطمه ی زهرا رو زیارت كنه،یه عده ما بین محراب و منبر،یه عده كنار قبرستان بقیع،یه عده كنار در ِ خانه،این طور زمزمه می كنیم:

یا فاطمه من عقده ی دل وا نكردم

گشتم ولی قبر تو را پیدا نكردم

محضر امام هادی و امام حسن عسكری گردنت رو كج كن،بگو:آقای من، مولای من، “یا وَلِی اللّه ، اِنَّ بَینی وَ بینَ اللّه عَزَّ وَجَلَّ ذُنُوباً” یه گناهانی بین من و خدا هست، “لا یاْتی عَلَیها اِلاّ رِضاکمْ” تا شما رضایت ندید،خدا من و نمی بخشه…چند بار بیام كربلا مشرف بشم،ولی حرم شما رو نبینم؟دل همه ی ما برا حرمت یه ذره شده آقاجان،ان شاءالله این جمعیت به زودی ِ زود،كنار حرم باصفاش اونجا عرض ادب كنه،روبروی اون حرم بایسته آقاش رو صدا بزنه.

بالاتری ز مدح و ثنا أیها النقی

مگه ما می تونیم مدح شما بكنیم آقاجان،با این زبان الكن و با این كلمات بریده بریده،مگه مدح شما گفتن كار ماست،عزیز زهرا

بالاتری ز مدح و ثنا أیها النقی

ابن الرضای دوم ما أیها النقی

با حبّ تو عبادت ما عین بندگی ست

هادی آل فاطمه یا أیها النقی

دارم ولی شناسی خود را ز نور تو

مولای من ولی خدا أیها النقی

با صد امید همچو گدایان سامرا

پر می کشیم سوی شما أیها النقی

بخشنده تر ز حاتم طائی تویی تویی

شنیدم حاتم طائی منزل نبود،یه گدایی اومد در خونه ی حاتم طائی،هر چه قدر در زد،كسی نبود در رو به روش باز كنه،در مسیر برگشت دید حاتم داره از روبرو میاد،گفت:كجا بودی؟گفت:رفتم در خونه ات رو زدم،كسی نبود در رو بروم باز كنه،حاتم دستش رو گرفت،گفت:باید برگردیم بریم سمت خونه. گفت:حالا بمونه یه وقت دیگه.گفت:نه برا حاتم زشته فردا بگن یكی اومد در خونه اش رو زد كسی نبود در رو به روش باز كنه.یا امام هادی!؛یعنی میشه من امشب در خونه ی شمارو بزنم،شما رو صدا بزنم،كسی

نباشه در رو به روم باز كنه؟آقاجان!

بخشنده تر ز حاتم طائی تویی تویی

مسکین ترم ز هرچه گدا أیها النقی

من هرچه خواستم تو عنایت نموده ای

یک حاجتم نگشته روا أیها النقی

گردد جوانی ام همه ترویج مکتبت

جانم شود فدای شما یا أیها النقی

باید برای غربت تو بی امان گریست

با ناله های حضرت صاحب زمان گریست

چرا گریه نكنم در غربت شما؟ اگه امشب به شما اطلاع بدن،خدای نكرده كوچكترین بی احترامی،به ولی فقیه،به رهبرت شده،تا چند رو خواب نداری،نه رهبر،به پدرتم بگن بی احترامی شده،آرام و قرار نداری،بچه شیعه ها چه حالی میشید وقتی می شنوید نیمه شب هجوم آوردن به خانه ی امامتون،سیصد نفر امامتون رو با بی ادبی بیرون آوردن،دنبال ناقه حضرت رو می كشیدن،

نمی دونم هر كی دلش یه جا میره،شاید تو اون لحظات حضرت می گفت:یا زینب!امشب امام زمان برا جد غریبشون عزادارن،چرا ما گریه نكنیم؟چرا ما ناله نزنیم؟ یه گوشه اش رو به شما بگم،وقتی آقا رو آوردن به شهر سامرا،اولاً اینكه بیست سال از عمر آقا تبعید و با بی احترامی گذشت،وقتی آقا رو آوردن رسید به سامرا،برای اینكه بی احترامی به امام هادی بكنه یه روز آقارو پشت دروازه نگه داشت،می دونی كجا جاش دادن؟ما ایرانی ها چه طور احترام كردیم ولی ِ خدارو؟وقتی حضرت معصومه می خواست وارد شهر قم بشه،كیلومترها مردم از شهر قم بیرون اومدن به احترام خانم،اینقدر گل ریختن رو ناقه ی خانم،وقتی اومد وارد شهر شد،موسی بن خزرج بهترین جای قم رو برای فاطمه ی معصومه قرار داد،

یه باغی بود،گفت:اینجا محله ی سادات ِ،بذار خانم احساس امنیت و آرامش كنه…اما آقاتون رو آوردن تو سرای گداها جا دادن.بمیرم برات آقاجان،آقاجان،قصد جان آقا رو داره،چهار تا غلام خشن رو مأمور كرده،گفت:وقتی امام هادی وارد شد،بی مهابا بهش حمله كنید،جانش رو بگیرید،امام هادی وارد شد،یه وقت دیدن آغوشش رو باز كرد،تظاهر داره می كنه،امام هادی رو بغل گرفت،آن چهار غلام هم كاری نكردن،بعداً امام رو بدرقه كرد،

بعد سئوال كرد،گفت:مگه من نگفتم،بهش حمله ور بشید و جانش رو بگیرید؟گفتن:می خواستیم این كارو بكنیم،اما نگاه كردیم به هیبت آقا،به عظمت آقا،دستمون به شمشیر نرفت،بعداً نگاه كردیم دیدیم دور و برش رو صد شمشیر دار گرفته،جرأت نكردیم به امام نزدیك بشیم،ترس جانمون رو داشتیم،ولی ِ خداست،باید هم خدا جنودش رو بفرسته،باید ملائكه رو بفرسته برای دفاع از ولی خدا. عرضم اینه آقاجان! مگه حسین ولی ِ خدا نبود،وقتی نانجیب قصد جان حسین رو كرد،نمیشه،اصلاً نمیشه روضه ای خوند و یاد حسین نكرد و كربلا نرفت.

زینب اومد بالای تل زینبیه،دید دور برادر حلقه زدن،جلو چشم زینب،یه وقت ببینه،نیزه دار با نیزه میزنه،شمشیردار داره با شمشیر میزنه،اونی كه شمشیر و نیزه نداره سنگ به بدن حسین،حسین…ان شاءالله كربلا ناله بزنی… آقاجان!بذار نمك به دل این شیعیانت بریزم،شنیدم شمارو وارد بزم شراب كردن،اما اون لحظات حتماً دلت شام بوده،اون وقتی كه سر حسین رو وارد بزم یزید كردن،حتماً اونجا گریه كردی،به حال دوتا خانم،”لا اله الا الله” همسر دارا بیشتر اشك بریزن،ناموس دارا بیشتر عمق این روضه رو می گیرند،

این خانواده ی با حیا رو وقتی وارد مجلس اون ملعون كردن،همه در اوج حیا و نجابت،این بچه ها خودشون رو پشت مخدرات و عمه ها پنهان می كردن،با این معجر پاره ها سرهاشون رو پوشونده بودن،اما یه وقت دیدن ده ساله ی حسین رو پنجه ی پا بلند شده،یه جا رو نشون میده،هی به سر میزنه،عمه!عمه!چیه عزیز دلم؟عمه جان نگاه كن سر بابام حسین ِ،عمه جان نگاه كن دارن با چوب خیزران به لب و دندان بابام حسین می زنن،آی حسین…..سامرا ان شاءالله ناله بزنی،كربلا ان شاءالله ناله بزنی..حسین….

مداحی شهادت امام هادی نریمانی

کبوترم کبوترِ خسته ی یک گنبد نوساز آقاجون

یه زائرم با ذکر تو سَفَرم میشه آغاز آقاجون

یه عاشقم یه عاشقی که رونده شده از همه جا

یه قاصدک که شده امشب مُحرِم صحن سامرا

ای ساکن سامرا اَنا الدخیل یا حضرت ابن الرضا

تو شاهی و منم گدا اَنا الدخیل یا حضرت ابن الرضا

من ریگ صحرا تو شاه و مولا

منم سراب و تو مثِ دریا

منم غُباره پشت قدم هات

عبد توام ای عزیز زهرا

مولا امام هادی(ع)…

باز میرسه بوی شبای صفرو شبای روضه و عزا

دلم گرفت میخوام بخونم باز براتون روضه ی مجلس شراب

سرش به زیر میون یک مشت حرومزاده ی پَست

آقا ببخش قلم شاعر باز بغضش شکست

تو اون وضعیت حجاب تو چی کشیدی میون مجلس شراب

ای ناموسِ ابوتراب تو چی کشیدی میون مجلس شراب

پیش نگاهت سر برادر

سوخته بمیرم چادر و معجر

خنده ی شوم مرد یهودی

الله اکبر الله اکبر

یا اَبَا الْحَسَنِ

یا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ

اَیُّهَا الْهادِى النَّقِىُ‏ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ

مداحی شهادت امام هادی فصولی

رو دوش آقامون یه شال ماتمه

گریونه این شبا مهدی فاطمه

چقدر گرفته بوی غم هوای سامرا

میتپه دلم تو این شبا برای سامرا

داره حس میشه صدای مادر شکسته پر

که میریزه اشک توی صحن و سرای سامرا

مادرش کنج حرم میخونه

با قد خم میسوزه آه جگرت پسرم

مداحی امام علی النقی

مداحی شهادت امام هادی طاهری

شده ام بر آن که پری زنم به هوات یا علی النقی

لبیک یا علی النقی ..

سفری کنم و سری زنم به سرات یا علی النقی

لبیک یا علی النقی ..

به هوات تازه کنم نفس به سرات آیم از این قفس

برسم به مأمن آسمانِ رهات یا علی النقی

لبیک یا علی النقی ..

هله ای قلم تو شروع کن ز درون درآ و طلوع کن

بنویس سردرِ مشق های سیات یا علی النقی

لبیک یا علی النقی ..

بنویس دست مِداحتم نرسد به عرش فضائلت

شود آبهای جهان اگر که دوات یا علی النقی

لبیک یا علی النقی ..

بنویس اوج کدام دم برسد به وسعتِ آن قلم

که دمیده جامعه ای بدان جلوات یا علی النقی

لبیک یا علی النقی ..

تو همان تجلّی ایزدی که به شکل بنده درآمدی

و سروده ای غزل از زبانِ خدات یا علی النقی

لبیک یا علی النقی ..

و به استناد زیارتت تو و اهل بیت نبوتت

شده اید رب جلی ولی به صفات یا علی النقی

لبیک یا علی النقی ..

زِ عدم وجود درست کن زِ نبود بود درست کن

و به شیر جان بده با مسیح نگات یا علی النقی

لبیک یا علی النقی ..

منم آشنایِ قدیم تو ز دیارِ عبدالعظیم تو

که سلام میدهمت به شوق لقات یا علی النقی

لبیک یا علی النقی ..

نبود به بودن تو غمم بخدا که حر جهنمم

که گرفته ام به ولات برگِ برات یا علی النقی

لبیک یا علی النقی ..

بگذار کعبۀ سامرا قدمی طواف کنم تو را

سر خویش را بزنم به کوی منات یا علی النقی

لبیک یا علی النقی ..

متن روضه امام هادی مهدی رسولی

دور از وطنم میلرزه تنم

آتیش میگیرم من از اشک حسنم

مادر بیا کنارم این دم آخر

روضه میخونم با دل مضطر

به یاد جدم شهید بی سر

هرچند مسموم زهر کینه ام اما

غارت نمیشه پیکرم اینجا تنم نمونه روی خاکا

واویلا امون از این غریبی

من نیمه جونم اشهد میخونم

میشه حرمو قبرم این گوشه خونم

میرم دیگه از این زمونه دلسیرم

تو غربت و غریبی میمیرم تموم میشه روزای دلگیرم

بوی مدینه پیچیده دیگه اینجا

یعنی رسیده مادرم زهرا شدم شبیه سامره تنها

واویلا امون از این غریبی

روضه شهادت امام هادی نریمانی

کبوترم کبوترِ خسته ی یک گنبد نوساز آقاجون

یه زائرم با ذکر تو سَفَرم میشه آغاز آقاجون

یه عاشقم یه عاشقی که رونده شده از همه جا

یه قاصدک که شده امشب مُحرِم صحن سامرا

ای ساکن سامرا اَنا الدخیل یا حضرت ابن الرضا

تو شاهی و منم گدا اَنا الدخیل یا حضرت ابن الرضا

من ریگ صحرا تو شاه و مولا

منم سراب و تو مثِ دریا

منم غُباره پشت قدم هات

عبد توام ای عزیز زهرا

مولا امام هادی(ع)…

باز میرسه بوی شبای صفرو شبای روضه و عزا

دلم گرفت میخوام بخونم باز براتون روضه ی مجلس شراب

سرش به زیر میون یک مشت حرومزاده ی پَست

آقا ببخش قلم شاعر باز بغضش شکست

تو اون وضعیت حجاب تو چی کشیدی میون مجلس شراب

ای ناموسِ ابوتراب تو چی کشیدی میون مجلس شراب

پیش نگاهت سر برادر

سوخته بمیرم چادر و معجر

خنده ی شوم مرد یهودی

الله اکبر الله اکبر

یا اَبَا الْحَسَنِ

یا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ

اَیُّهَا الْهادِى النَّقِىُ‏ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ

نظرات