حافظ شیرازی

 آشنایی بیشتر با حافظ شیرازی

خواجه شمس‌ُالدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظِ شیرازی که چندین لقب با عنوان های تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسان‌ُالْعُرَفا و ناظِم‌ُالاُولیاء،لِسان‌ُالْغِیْب، نیز را دارا می باشد.

بر اساس آمده ها حافظ شیرازی جوانی و همچنین اوایل نوجوانی خود را در نانوایی به عنوان شاگرد مشغول به کار بوده است.

اطلاعات بیشتر در ادامه :

غزل شماره 223 دیوان حافظ : هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود

زمان مطالعه : 2 دقیقه

غزل شماره 223 دیوان حافظ / هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود از دماغ من سرگشته خیال دهنت به جفای فلک و غصه دوران نرود

غزل شماره 222 دیوان حافظ : از سر کوی تو هر کو به ملالت برود

غزل شماره 222 دیوان حافظ / از سر کوی تو هر کو به ملالت برود نرود کارش و آخر به خجالت برود کاروانی که بود بدرقه‌اش حفظ خدا به تجمل بنشیند به جلالت برود

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 221 دیوان حافظ : چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود

غزل شماره 221 دیوان حافظ / چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود ور آشتی طلبم با سر عتاب رود چو ماه نو ره بیچارگان نظاره زند به گوشه ابرو و در نقاب رود

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 220 دیوان حافظ : از دیده خون دل همه بر روی ما رود

غزل شماره 220 دیوان حافظ / از دیده خون دل همه بر روی ما رود بر روی ما ز دیده چه گویم چه‌ها رود ما در درون سینه هوایی نهفته‌ایم بر باد اگر رود دل ما زان هوا رود

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 219 دیوان حافظ : کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود

غزل شماره 219 دیوان حافظ / کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود بنفشه در قدم او نهاد سر به سجود بنوش جام صبوحی به ناله دف و چنگ ببوس غبغب ساقی به نغمه نی و عود

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 218 دیوان حافظ : در ازل هر کو به فیض دولت ارزانی بود

بهترین و کامل ترین تعبیر و تفسیر برای غزل شماره 218 دیوان حافظ / در ازل هر کو به فیض دولت ارزانی بود تا ابد جام مرادش همدم جانی بود من همان ساعت که از می خواستم شد توبه کار گفتم این شاخ ار دهد باری پشیمانی بود

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 217 دیوان حافظ : مسلمانان مرا وقتی دلی بود

بهترین و کامل ترین تعبیر و تفسیر برای غزل شماره 217 دیوان حافظ – مسلمانان مرا وقتی دلی بود که با وی گفتمی گر مشکلی بود به گردابی چو می‌افتادم از غم به تدبیرش امید ساحلی بود دلی همدرد و یاری مصلحت بین که استظهار هر اهل دلی بود

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 216 دیوان حافظ : آن یار کز او خانه ما جای پری بود

بهترین و کامل ترین تعبیر و تفسیر برای غزل شماره 216 دیوان حافظ – آن یار کز او خانه ما جای پری بود سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش بیچاره ندانست که یارش سفری بود

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 215 دیوان حافظ : به کوی میکده یا رب سحر چه مشغله بود

بهترین و کامل ترین تعبیر و تفسیر برای غزل شماره 215 دیوان حافظ – به کوی میکده یا رب سحر چه مشغله بود که جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود حدیث عشق که از حرف و صوت مستغنیست به ناله دف و نی در خروش و ولوله بود

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 214 دیوان حافظ : دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود

بهترین و کامل ترین تعبیر و تفسیر برای غزل شماره 214 دیوان حافظ – دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت تدبیر ما به دست شراب دوساله بود

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 213 دیوان حافظ : گوهر مخزن اسرار همان است که بود

بهترین و کامل ترین تعبیر و تفسیر برای غزل شماره 213 دیوان حافظ – گوهر مخزن اسرار همان است که بود حقه مهر بدان مهر و نشان است که بود عاشقان زمره ارباب امانت باشند لاجرم چشم گهربار همان است که بود

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 212 دیوان حافظ : یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود

بهترین و کامل ترین تعبیر و تفسیر برای غزل شماره 212 دیوان حافظ – یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود وز لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب رجعتی می‌خواستم لیکن طلاق افتاده بود

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 211 دیوان حافظ : دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود

بهترین و کامل ترین تعبیر و تفسیر برای غزل شماره 211 دیوان حافظ – دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود تا کجا باز دل غمزده‌ای سوخته بود رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی جامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بود

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 210 دیوان حافظ : دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود

بهترین و کامل ترین تعبیر و تفسیر برای غزل شماره 210 دیوان حافظ – دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود دل که از ناوک مژگان تو در خون می‌گشت باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 209 دیوان حافظ : قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود

بهترین و کامل ترین تعبیر و تفسیر برای غزل شماره 209 دیوان حافظ – قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود ور نه هیچ از دل بی‌رحم تو تقصیر نبود من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود

زمان مطالعه : 1 دقیقه
صفحه 27 از 42