تفسیر غزل شماره 211 حافظ : دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
فال حافظ نمناک و غزل شماره 211 حافظ :دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
درصورتیکه پاسخ فال حافظ آنلاین شما، غزل شماره 211 یا همان شعر "دوش میآمد و رخساره برافروخته بود" است، تعبیر و تفسیر کامل غزل 211 حافظ را در این بخش از فال حافظ نمناک خواهید خواند.
متن شعر و غزل دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزدهای سوخته بود
****
رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی
جامهای بود که بر قامت او دوخته بود
****
جان عشاق سپند رخ خود میدانست
و آتش چهره بدین کار برافروخته بود
****
گر چه میگفت که زارت بکشم میدیدم
که نهانش نظری با من دلسوخته بود
****
کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگین دل
در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود
****
دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت
الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود
****
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود
****
گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود
معنی و تفسیر غزل شماره 211 حافظ در فال شما
ظاهراً احساس شکست و یأس کردهای، و ممکن است دلت آسوده نباشد و وضعیت زندگی به دلخواه تو پیش نرود. اما باید بدانی که این وضعیت موقتی است و زندگی همواره در حال تغییر و پیشرفت است. اگر تو صادق و درستکار باشی و به دوستانت اعتماد کنی، آنها هم تو را ترک نخواهند کرد.
اگر کسی که عاشقش هستی تو را نادیده بگیرد یا با تو به سردی برخورد کند، نباید ناامید شوی. ممکن است در دل علاقهمند به تو باشد و دلیل برخورد سرد او مسائل دیگر باشد. عشق و دوستداشتن ارزشی بسیار بزرگتر از پول و داراییهای مادی دارد، پس اگر آن را به دلایل دنیوی بفروشی، در واقعیت زیان خواهی کرد.
برای تصمیمگیری در مواقع مختلف، بهتر است با افراد ماهر و با تجربه مشورت کرده و نظر آنها را با دقت تحلیل کنی. آنها ممکن است تو را در انتخابها کمک کنند و به تو راهنمایی مناسبی دهند.