لاله سحرخیزان

رازهای قتل لاله سحرخیزان همسر ناصر محمدخانی؛ شهلا جاهد تنها بود؟

تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۵
کد مطلب : 105760
زمان مطالعه : 7 دقیقه

۲۳سال پس از قتل لاله سحرخیزان بدست شهلا جاهد، ابهامات پرونده همسر صیغه‌ای ناصر محمدخانی همچنان پابرجاست.

ابهامات ۲۳ سال پس از قتل لاله سحرخیزان

با گذشت ۲۳ سال از قتل لاله سحرخیزان، همسر ناصر محمدخانی، فوتبالیست مشهور، به دست شهلا جاهد، همسر صیغه‌ای او، همچنان زوایای پنهان این پرونده برای افکار عمومی وجود دارد.

برنامه تلویزیونی «سرنخ» شبکه همشهری، در تازه‌ترین قسمت خود به بررسی این پرونده جنجالی پرداخته و میزبان عبدالصمد خرمشاهی، وکیل مدافع شهلا جاهد، و مهدی ابراهیمی، روزنامه‌نگار حوادث، بوده است. در این برنامه، نکات و ناگفته‌های مهمی از این پرونده مطرح شده که در ادامه به خلاصه آن می‌پردازیم.

بازسازی صحنه قتل چگونه گذشت؟

مهدی ابراهیمی، روزنامه‌نگار حاضر در زمان بازسازی صحنه قتل، گفت:«من آن زمان خبرنگار روزنامه ایران بودم. پس از اطلاع از بازسازی صحنه، به همراه عکاس روزنامه مقابل خانه ناصر رفتیم. در ابتدا اجازه ورود به ما داده نشد، اما پس از حدود ۲۰ دقیقه، به دلیل نقص فنی دوربین تشخیص هویت، اجازه ورود یافتیم. بازسازی صحنه از ابتدا انجام شد و ما عکاسی کردیم. شهلا محل اختفای شب قبل خود را نشان داد و روند بازسازی ادامه یافت. او در حین بازسازی، صحبت‌هایی کرد که پیش از آن مطرح نکرده بود. برای مثال، او به نخستین ضربه‌ای که وارد کرده بود اشاره کرد. طبق گفته‌های شهلا، صبح پس از خروج مهمانان و فرزندان لاله از خانه، لاله در آهنی را بسته بود و شهلا که داخل خانه بود، ناخواسته در آنجا گرفتار شده بود. به اعتقاد من، شهلا با نیت قتل به آنجا نرفته بود. اگر چنین قصدی داشت، حتماً با خود چاقو، دستکش و وسایل دیگر می‌برد. شب قبل از حادثه، با توجه به اینکه می‌دانست لاله و فرزندانش به مهمانی رفته‌اند و تصور می‌کرد که شب را آنجا می‌مانند، با کلید یدکی وارد خانه شده بود. او بارها در زمان‌هایی که لاله به قطر یا شیراز سفر می‌کرد، وارد خانه ناصر می‌شد و به آنجا آشنایی داشت. به همین دلیل، وقتی متوجه بازگشت لاله شد، مخفی شد تا راهی برای فرار پیدا کند. او تا صبح روز بعد نتوانسته بود راهی پیدا کند. این نکات برای پلیس نامشخص بود و پس از بازسازی و از طریق اظهارات خود شهلا مشخص شد. او در ادامه توضیح داد که ابتدا با یک تکه چوب به لاله ضربه زده و سپس با چاقو شروع به ضربه زدن کرده بود.»

آیا شهلا قاتل اصلی بود؟

عبدالصمد خرمشاهی، وکیل مدافع شهلا جاهد، در این برنامه گفت:«من در دفاعیات خود شواهدی ارائه کردم که نشان می‌داد فرد یا افراد دیگری در صحنه قتل حضور داشته و در آن مشارکت داشته‌اند. برای مثال، ته‌مانده‌های سیگار در محل حادثه پیدا شد، در حالی که شهلا سیگار نمی‌کشید. ما درخواست بررسی این موضوع و تعیین هویت افراد سیگاری را داشتیم. در صحنه بازسازی نشان داده شد که شهلا از شب تا صبح مخفی شده بود؛ اما آیا منطقی است که فردی از شب تا صبح در یک مکان مخفی بماند و هیچ صدایی از او شنیده نشود و سپس صبح اقدام به قتل کند؟ وقتی دو زن با یکدیگر درگیر می‌شوند، طرف مقابل نیز از خود دفاع می‌کند. آثار خراشیدگی، مو، پوست و... باید در پزشکی قانونی بررسی می‌شد، اما هیچ‌کدام از این موارد در مورد شهلا و مرحومه بررسی نشد و وجود نداشت. در این پرونده ۳۶ قاضی اظهار نظر کردند که ۱۲ قاضی در مراحل بالاتر اعلام کردند که شهلا مباشر جرم نبوده است.»

جنایت چگونه اتفاق افتاد؟

مهدی ابراهیمی در پاسخ به این سوال گفت:«من شاهد بازسازی صحنه قتل بودم و تمام جزئیات را دیدم. در جریان درگیری بین شهلا و لاله سحرخیزان، ضربات نوک چاقو به پای لاله اصابت کرده بود. لاله در خواب بود و شهلا ابتدا با چوب به گیجگاه او ضربه زد که باعث بیدار شدن او شد. پس از بیدار شدن، شهلا اولین ضربه را با چاقو وارد کرد و به سمت در فرار کرد. لاله از پشت موهای او را گرفت و در این لحظه، آن‌ها رو در رو شدند. شهلا به حالت پرتابی با چاقو ضربه زد و لاله زخمی شد. من این جزئیات را در بازسازی صحنه مشاهده کردم. در دادگاه نیز شهلا من را پشت تریبون صدا کرد و من شهادت دادم. او می‌خواست بگوید که فرد دیگری قاتل است. از من پرسیدند که آیا در بازسازی صحنه به شهلا تلقین شده بود که چه بگوید، و من پاسخ دادم که هیچ تلقینی صورت نگرفته بود.»

در دادگاه چه گذشت؟

خرمشاهی در خصوص روند دادگاه گفت:«شهلا در دادگاه گفت که اگر هزار بار هم او را ببرند و بزنند، قتل ۲۰۰ نفر را گردن می‌گیرد. من از دادگاه درخواست احضار مطلعین و شهود را کردم، اما این اتفاق نیفتاد. رسیدگی به پرونده ناقص بود. صحنه بازسازی جرم به عنوان دلیل قطعی تلقی نمی‌شود. دلایل اثبات جرم در آیین دادرسی کیفری مشخص است:اقرار، شهادت شهود، علم قاضی. علم قاضی در این پرونده از کجا آمده بود؟ از اقرار متهم که مقرون به واقع نبود؟! در جلسه دادگاه، فیلم بازسازی صحنه را نشان دادند، در حالی که فرزندان خردسال مقتول در دادگاه حضور داشتند. قانون اما حضور اطفال در دادگاه را منع کرده است. به نظر من، احساسات را تحریک کردند. دادگاه باید در محیطی آرام و بی‌طرف برگزار شود، اما فضا احساسی بود.»

سه اعتراف متفاوت شهلا

ابراهیمی درباره اعترافات شهلا گفت:«شهلا سه اعتراف متفاوت داشت. اول اینکه گفته بود در خانه نشسته بودم و یک آشنا تماس گرفت و گفت به خانه ناصر برو و ببین چه خبر است. من هم رفتم و دیدم خبری نیست و به بهانه اینکه اینجا آرایشگاه است، وارد شدم. وقتی جسد را دیدم، رویش ملحفه انداختم و بیرون رفتم. دومین اعتراف او این بود که من آنجا مخفی شده بودم که پنج مرد آمدند و لاله را به قتل رساندند و فرار کردند و من هم شاهد صحنه بودم. سومین اعتراف او این بود که من خودم او را کشتم. اما پلیس تا زمانی که ناصر سرنخ اصلی را به پلیس داد، نمی‌دانست شهلا چگونه صبح وارد خانه شده است. ناصر گفت یک روز از تمرینات به خانه مشترکش با شهلا در خیابان ظفر برگشتم؛ برخلاف همیشه شهلا آراسته نبود، غذا آماده نبود و آشفته بود... او توضیح داد که شب قبل وقتی در خانه‌اش بوده چه کار کرده است. ناصر گفت:"گفتم، پس تو هم در خانه ما بودی و در آنجا مخفی شده بودی؟!" او ادامه داد:"وقتی به خانه رفتم، دیدم جای نشستن او روی ملحفه مانده است." به همین دلیل، پلیس و مقام قضایی به این نتیجه رسیدند که شهلا شب قبل از حادثه می‌توانسته آنجا مخفی شده باشد.»

همدست شهلا چه کسی بود؟

خرمشاهی در پاسخ به این سوال گفت:«پرونده مختومه است و ما به نظر قضات احترام می‌گذاریم. چیزی که برای خود من هم ابهام داشت این بود که شهلا محدودیت‌هایی داشت. مثلاً ممکن است افراد دیگری مرتکب این جنایت شده باشند و او به دلایلی نمی‌خواست نام آن‌ها را ببرد. در صحبت‌هایی که با او داشتم، مدام قسم می‌خورد که من نکشتم. حتی تا روز اجرای حکم نیز قوه قضاییه عزم جدی برای اجرای حکم نداشت. اما شهلا اصرار داشت که حکم اجرا شود. او حتی خودش نامه نوشت و خواستار اجرای حکم شد. من از او پرسیدم چرا اینقدر اصرار داری؟ گفت شاید ناصر و اولیای دم بیایند و رضایت بدهند. من از این وضعیت خسته شده‌ام. این موضوع همیشه برای من سوال بوده است. روز اجرای حکم، آقای لاریجانی، رئیس وقت قوه قضاییه، قاضی رحیمی را به عنوان نماینده فرستادند. ایشان گفتند بگو کار کی بوده؟ من اختیار تام دارم تا در صورت لزوم جلوی اجرای حکم را بگیرم، اما شهلا چیزی نگفت. حالا اینکه شهلا چه محدودیت‌هایی داشت که حتی پای چوبه دار هم سکوت کرد، برای من مبهم است. قضیه به این سادگی نبود. ناصر محمدخانی روز اجرای حکم حضور نداشت و هیچ تلاشی برای بخشیده شدن او انجام نداد و برای من سوال است که شهلا چه محدودیت‌هایی داشت. ماحصل دفاعیات من این بود که نقش شهلا می‌توانست معاونت در جرم باشد، نه مباشرت.»

نظرات