عامل خوشبختی

این طرز فکر، عامل نابودی خوشبختی شماست

کد مطلب : 84340
زمان مطالعه : 6 دقیقه

در زندگی بعضی اوقات افکارمان باعث بهم خوردن نظم زندگی و از بین رفتن آرامش و خوشبختی می شود، پس ما باید سعی کنیم به افکارمان نظم بدهیم.

تفکر و باورهایی که خوشبختی را نابود میکند

قطعا نمی دانید که خوشبختی تا حد زیادی به طرز فکر و نگاه شما نسبت به زندگی بستگی دارد، زیرا باعث می شود بتوانید به خودتان تسلط بیشتری داشته باشید. بعضی از افکار هستند که می توانند عامل مخربی برای خوشبختی و خوشحالی شما باشند که در این قسمت از نمناک آن ها را به شما معرفی خواهیم کرد.

غصه خوردن برای ناکامی های گذشته

این اتفاق شما را به شدت بی انگیزه می کند و یک حالت بد است که باعث می شود نتوانید رویاهای خود را دنبال کنید اما به جای آن؛ اگر بتوانید روی چیزهای خوب و دستاوردهای تان تمرکز داشته باشید، قطعاً انگیزه بالاتری برای ادامه زندگی خواهید داشت.

نیاز به دیگران برای حمایت شدن

بسیاری از اوقات شاید فکر کنید که برای حمایت شدن به دیگران نیاز دارید و از این که خودتان باشید و تنها زندگی کنید، می ترسید؛ که این یک مشکل بسیار بزرگ است و حال شما را خراب می کند. باید به این باور برسید که شما می توانید در هر زمینه ای استقلال داشته باشید و به اندازه کافی قدرت دارید که تنهایی از پس خودتان بر آیید و به هیچ کس محتاج نیستید.

حمایت

شادی غیرواقعی در آینده هنگام رسیدن به هدف

شاید با خودتان فکر کنید که اگر به فلان وزن برسم یا آنقدر پول داشته باشم یا با فلان شخص ازدواج کنم بسیار خوشحال و خوشبخت خواهم بود اما این طور نیست. شما باید برای خودتان هدف داشته باشید اما خوشبختی خود را به آن وابسته نکنید و خوشبختی را در درون خود پیدا کنید و به چیز های بیرونی وابسته نباشید.

باور به خوشبختی بیرونی به جای خوشبختی درونی

بسیاری از ما فکر می کنیم عوامل بیرونی باید ما را خوشبخت کنند اما خوشبختی در اصل در درون ما وجود دارد و ربطی به پولدار شدن یا پیدا کردن همسر مناسب یا تحصیلات بالا ندارد. هر انسانی می تواند از درون آنقدر آرام و خوشبخت باشد که هیچ عامل بیرونی نتواند آن را به هم بزند.

مراقبت نکردن از خود

قطعاً شما می دانید که باید بیشتر ورزش کنید اما این کار را انجام نمی دهید. قطعا می دانید که کمتر باید به خودتان سخت بگیرید اما این کار را نمی کنید و در نتیجه احساس گناه به شما غلبه می کند، زیرا می فهمید کار هایی که برایتان خوب بوده است را انجام نمی دهید. مراقبت از خود یکی از راهکار های ایجاد حس خوشبختی است.

البته اول از همه باید سعی کنید که این حس گناه و عذاب وجدان را از خودتان دور کنید.

ناراحتی

بازی کردن نقش یک قربانی

بسیاری از ما دوست داریم نقش قربانی را بازی کنیم تا کارمان زودتر راه بیفتد و دلسوزی دیگران را جذب کنیم اما بازی کردن نقش قربانی باعث می شود که کم کم به قربانی واقعی در زندگی تبدیل شویم و این باور در درون ما ریشه دار شود و در نتیجه هیچ قربانی نمی تواند احساس شادی و خوشبختی کند.

توجه نکردن به معنای حسادت

آیا مدام احساس حسادت دارید؟ شاید علتش این است که دیگران چیز هایی دارند که شما اکنون در اختیار ندارید اما حسادت اصلا ربطی به دیگران ندارد و چیزی مربوط به خود شما است. باید سعی کنید خودتان را ارتقا دهید و بی توجه به اقدامات دیگران باشید تا این حسادت در شما برطرف شود.

دنبال کردن چیز ها و اتفاقات بد

چیزهای بدی که روی آن تمرکز می کنید، اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر می خواهید اتفاقات خوب بیشتری را در زندگی جذب کنید، باید روی آن ها تمرکز داشته باشید و کمتر به اتفاقات بد فکر کنید.

اتفاقات بد

تمایل نداشتن به کمک به دیگران

افرادی که به دیگران کمک نمی کنند و تمایلی به انجام این کار ندارند، حس خوشبختی را کمتر احساس می کنند. آن ها معمولاً بیشتر به نیازهای خود توجه می کنند و همین باعث می شود که لذت بخشش به دیگران را در خودشان نداشته باشند و حال خوبی در خود پیدا نکنند.

حس دوست نداشته شدن توسط دیگران

گاهی اوقات ما احساس می کنیم که توسط دیگران دوست داشته نمی شویم و آن ها به ما توجه نمی کنند. همین باعث می شود که حس منفی در ما ریشه دار شود و حال خوبی پیدا نکنیم اما این یک توهم است که شما دارید، زیرا همه ما موجوداتی هستیم که کسانی ما را دوست نداشته اما از طرفی بسیاری از افراد هم به ما علاقه مند هستند و این موضوع در مورد همه وجود دارد.

استدلال برای رفتار بد

بسیاری از ما دروغ می گوییم و برای آن استدلال های مختلفی داریم. دروغگویی را چیز بدی نمی دانیم اما سعی می کنیم که برای کار های بدی که انجام داده ایم دلیل و منطق بیاوریم. همین موضوع باعث می شود که همیشه نگران باشیم تا دلیل و منطق خود را فراموش نکنیم و بتوانیم دیگران را قانع نگه داریم و این به ما آسیب خواهد زد.

دروغگویی

سرزنش خودتان

شاید فکر می کنید که همه مشکلات گردن شماست و تنها عامل مشکل زندگی و ناراحتی، خودتان هستید اما بهتر است که دوباره فکر کنید و نقص های خود را پیدا کنید و به دنبال اصلاح آن ها باشید اما بیش از حد به خودتان سخت نگیرید.

تمرکز روی گذشته

قطعاً اتفاقات تلخ در گذشته همه ما وجود دارد اما تمرکز روی آن ها حال ما را بدتر می کند و باعث می شود که نتوانیم واقعیت های خوب زندگی را ببینیم و همین موضوع ما را بیشتر از قبل آزار می دهد.

تلاش برای درست کردن همه چیز در زمان حال

شما نمی توانید در عرض 5 دقیقه همه چیز را بهبود ببخشید یا نمی توانید به یک باره عادت مثبت را در خودتان ایجاد کنید و این که از خودتان توقع و انتظار بالایی داشته باشید، اصلا منطقی نیست و باعث ناامیدی تان می شود.

تلاش کردن

تمرین نکردن شکرگزاری

شکرگزاری به شدت حال خوبی به شما می دهد و باعث می شود تا چیز های مثبت را بیشتر ببینید و اتفاقات خوب برای شما چند برابر می شود اما اگر آن را تمرین نکنید، احساس خوشبختی نخواهید داشت.

نیاز به اثبات خود

بسیاری از شما در این دام افتاده اید اما هیچ کدام نیاز به اثبات خودتان ندارید. دیگران همان طور که هستند و با تفاوت هایی که دارند قابل ستایش بوده و هیچ نیازی نیست که کسی بخواهد خودش را به دیگری ثابت کند.

نیاز به دیگران برای حفظ خود

بسیاری از شما فکر می کنید اگر کسی دورو برتان نباشد، نمی توانید زندگی کنید و برای این که خودتان را حفظ کرده و سالم نگه دارید، به دیگران نیاز دارید اما این طرز فکر اشتباه است. احساس وابستگی و نیاز زیادی به دیگران، این حس خوشبختی را از شما می گیرد.

نیازمند

ترس از معمولی بودن

بسیاری از ما در زندگی به دنبال چیز های عالی هستیم و می ترسیم که معمولی باشیم اما گاهی اوقات شرایط آنقدر سخت می شود که بسیاری از افراد دنبال همین چیز های معمولی می گردند که در اختیار ندارند. پس نباید از معمولی بودن بترسید یا احساس ناراحتی کنید. سعی کنید شکرگزار تمام لحظاتی باشید که حال تان خوب است و مشکل خاصی ندارید.

نظرات