بهترین فیلم‌های جنگی خفن خارجی با imdb بالا؛ هم قدیمی هم جدید

فیلم های سینمایی جنگی تکاوری و کماندویی خارجی

بسیاری از فیلم‌ های جنگی تاریخ سینمای جهان، به عنوان فیلمهای ضدجنگ معرفی می‌شوند؛ زیرا ویرانی‌های ترسناک جنگ را به تصویر می‌کشند تا به این روش بیان کنند که نژاد بشر باید راهی برای توقف چنین بی‌رحمی‌هایی پیدا کند. اهمیت فیلمهای جنگی نیز بر همین اساس به مرور بیشتر شد و این ژانر روز به روز به تصویری واقع‌گرایانه‌تر از جنگ دست پیدا کرد. بیشتر فیلم های جنگی برتر تاریخ سینما نیز حاوی صحنه‌ها و فصل‌هایی از جنگ هستند که پس از دیدنشان به راحتی از یاد تماشاگران محو نمی‌شوند.

به مرور زمان نیز معیار یک فیلم جنگی خوب در پیچیدگی‌های اخلاقی موجود در کانون داستان آن فیلم جای گرفت و تنها به ارائه‌ی تصاویری واقع‌گرایانه و باورپذیر از جنگ خلاصه نشد. به بیانی درک کردن جنگ با تمام ترس‌ها، خون و خون‌ریزی، اجبار و خشونت بی‌معنی خود تبدیل به متر و معیاری برای فیلم جنگی خوب شد. ما در این بخش از مطالب نمناک سعی کرده‌ایم تا لیستی از بهترین فیلمهای جنگی خارجی را به شما معرفی کنیم.

فیلم رم، شهر بی‌دفاع (Rome, Open City) (1945)

فیلم سینمایی رم شهر بی‌دفاع شاهکاری از جنبش نئورئالیسم سینمای ایتالیا و اولین قسمت از سه‌گانه‌ی نئورئالیستی روسلینی، کارگردان شناخته‌شده‌ی ایتالیایی است. داستان این فیلم درباره‌ی یک مبارز از جنبش مقاومت ایتالیا است که در جریان جنگ جهانی دوم با کمک یک کشیش کاتولیک، از رم اشغال‌شده می‌گریزد. رم شهر بی دفاع خیلی زود به واسطه‌ی ملودرام و بازی درخشان آنا مانیانی مورد تحسین بین‌المللی قرار گرفت و توانست نخل طلای جشنواره کن در سال ۱۹۴۶ را از آن خود کند. این فیلم همچنین به خاطر فیلمنامه‌اش نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شد. بسیاری از منتقدان این فیلم را به همراه دو فیلم دیگر روسلینی، یعنی Paisan و آلمان سال صفر، در زمره‌ی برترین فیلم‌های مرتبط با جنگ جهانی دوم می‌دانند که نگاهی بی‌طرف و از جانب مردم به اتفاقات تلخ پیرامون جنگ جهانی داشته است.

نمره IMDB:8

فیلم دکتر استرنجلاو (Dr.Strangelove) (1964)

اثر سینمایی دکتر استرنجلاو به کارگردانی نابغه‌ی سینمای آمریکا، استنلی کوبریک، در ژانر کمدی سیاه و پیرامون جنگ سرد و تهدیدهای هسته‌ای ساخته شده است. در این فیلم جک ریپر، ژنرال روان‌پریش ارتش و رئیس یک پایگاه هوایی در آمریکاست که در اقدامی خودسرانه، تهاجمی هسته‌ای را علیه شوروی به راه می‌اندازد و رئیس‌جمهور و سیاستمداران آمریکا پس از آگاهی از این عمل با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده، به دنبال راهی برای توقف این حملات می‌گردند. نگاه استنلی کوبریک به مسئله‌ی جنگ و اتاق فکری که این جنگ را هدایت می‌کند در دکتر استرنجلاو بسیار مورد توجه قرار گرفت و برخی از منتقدان این فیلم را بهترین فیلم جنگی تاریخ سینما می‌دانند. این فیلم سینمایی همچنین در 4 رشته از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شد.

نمره IMDB:8.4

فیلم اینک آخرالزمان (Apocalypse Now) (1979)

اینک آخرالزمان شاهکار سینمایی فرانسیس فورد کاپولا، کارگردان مشهور فیلم پدرخوانده است که اقتباسی آزاد و به ‌روز شده از رمان کوتاه قلب تاریکی نوشته‌ی جوزف کنراد، برای ارائه‌ی تصویری از جنگ ویتنام است. این اثر درخشان که بخش اعظمی از قدرتش در جنون و وسواس ساختن آن نهفته است، رنج و خشم را در تک‌تک صحنه‌های خود جاری می‌کند. داستان اینک آخرالزمان در سال ۱۹۷۰ و در میانه‌ی جنگ ویتنام رقم می‌خورد که سرهنگ نیروهای ویژه، والتر کورتز با بازی مارلون براندو، عقل خود را از دست داده و به همراه افراد خود که او را به صورت نیمه‌خدا پرستش می‌کنند در جنگل‌های کامبوج پناه گرفته‌ است. سروان ویلارد طبق فرمانی کاملاً محرمانه از ستاد مشترک ارتش آمریکا، مأموریت می‌یابد تا فرماندهی سرهنگ کورتز متمرد را به شدیدترین وجه خاتمه دهد. او وارد جزیره می‌شود و این آغاز ماجراهای جذاب این فیلم است.

نمره IMDB:8.4

فیلم جوخه (Platoon) (1986)

فیلم سینمایی جوخه به کارگردانی الیور استون، فیلمی ضدجنگ درباره‌ی جنگ ویتنام و اولین قسمت از سه‌گانه‌ی جنگ‌های ویتنام الیور استون است. این کارگردان فیلم‌نامه‌ی جوخه را بر اساس تجربیات شخصی‌اش به‌ عنوان پیاده‌نظام ارتش ایالات متحده در ویتنام نوشته بود و با این اثر توانست جایزه‌ی بهترین کارگردانی و بهترین فیلم اسکار را برای خود کند. داستان این فیلم درباره‌ی دانشجویی است که از تحصیل انصراف می‌دهد و برای جنگ در ویتنام داوطلب می‌شود. او با ورود به خاک ویتنام، تمامی عقاید و آرمان‌هایش دچار تغییر شده و تصویر دیگری جلوی چشمانش نقش می‌بندد. جوخه از معدود فیلم‌هایی است که مخاطب خودش را در وحشت غوطه‌ور کرده و با تصاویری بی‌پروا و تکان‌دهنده، او را به داخل دنیای جنگ و خرابی‌های آن می‌برد.

نمره IMDB:8.1

فیلم غلاف تمام‌فلزی (Full Metal Jacket) (1987)

این شاهکار سینمایی یکی دیگر از آثار درخشان استنلی کوبریک است که آن‌طور که باید در تاریخ سینما دیده نشد و تنها در بخش فیلمنامه‌ی اقتباسی نامزد دریافت جایزه در اسکار بود. با این وجود فصل ابتدایی فیلم غلاف تمام فلزی که به آموزش سربازهای آمریکایی در پادگان می‌پردازد، خود یک فیلم نیمه‌بلند مسحورکننده است. کوبریک در این اثر خود نیز نگاه ضدجنگش را به رخ کشیده و نشان می‌دهد که ارتش ایالات متحده چگونه سربازهایش را به یک ماشین آدم‌کشی برای جنگ ویتنام تبدیل می‌کند. غلاف تمام فلزی در بخش ویتنام نیز پای طعنه و طنز را به میان می‌کشد، اما این فرمولی است تا مخاطب خودش را با تصویری غیرواقعی از جنگ، خلع سلاح کرده و واقعیت محض جنگ را پیش رویش قرار دهد؛ واقعیتی که با فصل بی‌نظیر تک‌تیرانداز به اوج خود می‌رسد و مخاطب نیز کاملا در خود غوطه‌ور می‌شود.

نمره IMDB:8.2

فیلم آخرین موهیکان (The Last of the Mohicans) (1992)

فیلم آخرین موهیکان به کارگردانی مایکل مان و با بازی دنیل دی لوییس، در طول جنگ فرانسه و ابومیان آمریکا می‌گذرد. این فیلم در ژانر عاشقانه تاریخی و ماجراجویی، موضوعات عشق، وفاداری و هویت را در میان هرج و مرج و آشفتگی جنگ بررسی می‌کند. آخرین موهیکان که بر اساس رمانی به همین نام از جیمز فنمور کوپر ساخته شده، مخاطب خودش را به مرزهای جنگ‌زده‌ی آمریکا می‌برد؛ جایی که سرنوشت افراد با هم گره خورده و درگیر بازی نیروهای بزرگ‌تری شده است. این فیلم سینمایی به مانند سفری هیجان‌انگیز و احساسی در فصلی پرفراز و نشیب از تاریخ است که قدرت عشق و اعماق شجاعت انسانی در زمان وقوع تحولات بزرگ را به نمایش می‌گذارد. بازی دنیل دی لوییس در آخرین موهیکان یکی از نکات جالب توجهی است که با استقبال مخاطبان سینما همراه شده بود.

نمره IMDB:7.7

فیلم فهرست شیندلر (Schindler’s List) (1993)

استیون اسپیلبرگ با فیلمبرداری مستندگونه‌ی خود در فهرست شیندلر، داستان پرشاخ‌وبرگ هولوکاست را به یکی از بهترین آثار سینمایی کارنامه‌اش تبدیل کرد. این درام سیاه‌وسفید، رنج مردمان یهودی و همچنین بی‌رحمی سربازان آلمانی را به سادگی هرچه تمام‌تر به نمایش می‌گذارد و احساسات مخاطب خودش را برای تأثیرگذاری هرچه بیشتر نشانه می‌گیرد. داستان این فیلم درباره‌ی اسکار شیندلر، صنعتگر آلمانی است که در طول جنگ جهانی دوم بیش از هزار پناهنده‌ی عمدتاً یهودی لهستانی را با به ‌کارگیری آن‌ها در کارخانه‌هایش از هولوکاست نجات داد؛ تصویری انسان‌دوستانه در دل خرابی‌ها و تلخی‌های جنگ که پایه‌های فیلم اسپیلبرگ نیز بر روی همین صفت نیکو بنا نهاده شده است. این کارگردان در پایان‌بندی فیلمش نیز با استفاده از رنگ، بیانیه‌ای قوی در باب پایداری مردمان یهودی ارائه داده است.

نمره IMDB:9

فیلم شجاع دل (Braveheart) (1995)

مل گیبسون در فیلم شجاع دل که همزمان آن را کارگردانی کرده و در آن ایفای نقش داشته، داستان جنگجویی اسکاتلندی در سده‌ی سیزدهم، سر ویلیام والاس را روایت می‌کند که پیکار برای استقلال اسکاتلندی‌ها از انگلیس را رهبری کرده است. فیلم شجاع دل یا دلاور عمدتاً به خاطر صحنه‌های نبرد و اکشن‌های جذابش بسیار تحسین شده و علاوه بر اینکه توانسته نظر مخاطبین بسیاری را به خود جلب کند، ۵ جایزه‌ی اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را نیز نصیب سازندگانش کرده است. این فیلم مضامین آزادی، عشق و فداکاری را در سرتاسر روایت گسترده‌ی خود به تصویر می‌کشد و پرتره‌ای قدرتمند و الهام‌بخش از سرپیچی روح انسان در برابر ظلم و ستم را خلق می‌کند.

نمره IMDB:8.3

فیلم نجات سرباز رایان (Saving Private Ryan) (1998)

فیلم نجات سرباز رایان به کارگردانی استیون اسپیلبرگ با الهام از کتاب‌ها و روایات مرتبط با جنگ جهانی دوم، یکی از برترین فیلم های جنگی تاریخ سینماست. بسیاری از منتقدان و مخاطبان این فیلم عقیده دارند که فصل افتتاحیه‌ی ۲۵ دقیقه‌ای نجات سرباز رایان که روز اول عملیات ساحل نورمندی را با تمام ترس و وحشت حاصل از گلوله‌باران و گوشت‌هایی که تکه‌پاره می‌شوند به نمایش درمی‌آورد، یکی از ویرانگرترین فصل‌هایی است که می‌توان در ژانر فیلم‌های جنگی در تاریخ سینما پیدا کرد. المان‌های درخشانی که در این فیلم سینمایی یافت می‌شود، علاوه بر انسانیت سرجوخه‌ی ارتش آمریکا با بازی ماندگار تام هنکس، در شیوه‌ای که اسپیلبرگ جوهر جنگ را به عنوان ماری که مرتب می‌خزد و برمی‌گردد و سربازان را به کام مرگ می‌کشد و نابودی در هر گوشه‌ای به کمین نشسته، به تصویر کشیده شده است. نجات سرباز رایان علاوه بر استقبال کم‌نظیر مخاطبان، اسکار بهترین کارگردانی را نیز برای استیون اسپیلبرگ به ارمغان آورده است.

نمره IMDB:8.6

فیلم پیانیست (The Pianist) (2002)

یکی دیگر از آثار ماندگار تاریخ سینما در باب مسئله‌ی هولوکاست، فیلم پیانیست به کارگردانی رومن پولانسکی است. این فیلم بر اساس داستان واقعی زندگی نوازنده‌ی پیانوی یهودی، ووادیسواف اشپیلمان در دوران جنگ جهانی دوم در لهستان و اشغال این کشور توسط آلمان نازی به قلم خودش در کتاب پیانیست در سال ۱۹۴۶ساخته شده ‌است. یکی از نکات جالب توجه فیلم سینمایی پیانیست بازی درخشان آدرین برودی است که با دریافت جایزه‌ی اسکار در ۲۹ سالگی، او را به جوان‌ترین بازیگری که جایزه‌ی نقش اول مرد را گرفته، تبدیل کرد. رومن پولانسکی در پیانیست علاوه بر به تصویر کشیدن جنایات ارتش نازی در برابر مردم کشور لهستان، تصویری شاعرانه از خرابی‌های پس از جنگ جهانی در این کشور که زادگاه خودش هم هست را بر روی پرده‌های سینما خلق کرده است؛ تصاویری که در این سال‌ها همواره مورد توجه و استقبال مخاطبان سینما بوده است.

نمره IMDB:8.5

فیلم سقوط (Downfall) (2004)

سقوط با نام کامل سقوط آخرین روزهای رایش سوم، فیلمی آلمانی و در ژانر مستند جنگی به کارگردانی الیور هرشبیگل است که ده روز پایانی سلطنت آدولف هیتلر بر آلمان نازی در سال 1945 را به تصویر می‌کشد. این فیلم بر اساس کتاب‌های پناهگاه هیتلر اثر تراودل یونگه، تا آخرین ساعت نوشته‌ی ملیسا مولر، هیتلر اثر یوآخیم فست و خاطرات به قلم آلبرت اشپر و ارنست گونتر باده روایت شده ‌است. فیلم سقوط هیتلر در روایت خود نیز در حضور تراودل یونگه، آخرین منشی و ماشین‌نویس آدولف هیتلر، داستان روزهای آخر زندگی پیشوای آلمان را تعریف می‌کند که در پناهگاهی در برلین می‌گذرد و از فروریختن ماشین نظامی و دستگاه سیاسی عظیم رژیم نازی آلمان پرده برمی‌دارد. این فیلم سینمایی یکی از پر هزینه‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای آلمان است و گریم بسیار نزدیک بازیگر نقش هیتلر به خود این شخصیت، یکی از نکاتی است که بسیار مورد توجه قرار گرفته بود.

نمره IMDB:8.2

فیلم مهلکه (The Hurt Locker) (2008)

فیلم مهلکه به کارگردانی کاترین بیگلو در ژانر درام جنگی، تصویری پیچیده و شخصی از جنگ عراق را ارائه می‌دهد. این فیلم سینمایی زمانی تاریخ‌ساز شد که کارگردانش به عنوان نخستین زن برنده‌ی بهترین کارگردانی اسکار لقب گرفت. فیلم مهلکه داستان چند سرباز آمریکایی به فرماندهی گروهبان اول، ویلیام جیمز با بازی جرمی رنر را روایت می‌کند که در خاک عراق مأمور خنثی کردن بمب‌هایی جاده‌ای هستند که شورشیان عراقی در معابر سطح شهر کار گذاشته‌اند. مارک بول، فیلمنامه‌نویس مهلکه، با الهام از تجربه‌ی شخصی خودش از حضور در جنگ عراق به عنوان خبرنگار به چنین حال‌وهوای واقع‌گرایانه و پرجزییاتی رسیده که تأثیرهای روحی، احساسی و فیزیکی جنگ را به نمایش می‌گذارد. مهلکه یکی از فیلم‌های موفق تاریخ سینماست که با دریافت جوایز متعدد، توجه منتقدان و مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرده است.

نمره IMDB:7.5

فیلم حرامزاده‌های بی‌آبرو (Inglourious Basterds) (2009)

این فیلم سینمایی به کارگردانی کوئنتین تارانتینو، کارگردان مشهور هالیوودی، در زمان جنگ جهانی دوم روایت می‌شود. حرامزاده های بی آبرو از همان مونولوگ رسوایی‌آمیز ابتدایی‌ خود که افسر آلمانی، هانس لاندا با بازی درخشان کریستف والتس با منطقی شیطان‌صفت توضیح می‌دهد که چرا یهودی‌ها از موش‌های صحرایی یا Rat که کنایه از خائن است، خوششان می‌آید تا بازی ماهرانه‌ی برد پیت در نقش ستوانی در ارتش آمریکا به نام آلدو رین، نشان از فیلمی پرمعنا و ظریف می‌دهد. این اثر حماسی تارانتینو درباره‌ی جنگ جهانی دوم با رگه‌هایی از طنز و وحشت توأمان، به مانند یک آینه‌ی هالیوودی است که مخاطبان از میان آن عبور می‌کنند؛ فیلمی درباره‌ی جنگ که از دریچه‌ی سینما و فیلم‌هایی دیگر دیده و درک می‌شود.

نمره IMDB:8.4

فیلم شهر زندگی و مرگ (City of Life and Death) (2009)

شهر زندگی و مرگ به کارگردانی لو چوآن، محصول سینمای چین در ژانر درام جنگی است. این فیلم دردناک و دلخراش بر اساس قتل‌عام نانجینگ ساخته شده که یکی از بزرگ‌ترین وحشی‌گری‌های ژاپنی‌ها در چین را در جریان جنگ جهانی دوم بازآفرینی کرده است. این فیلم که تصاویر آن به صورت سیاه‌وسفید، هم رویدادها را مستقیم در بستری تاریخی قرار داده و هم سبک غوطه‌ورکننده‌اش مخاطبان را حیرت‌زده و آسیب‌پذیر کرده است، از چند زاویه‌ی دید مختلف رویدادها را پیگیری می‌کند. سبکی که کارگردان آن را برای ایجاد تعلیق در بازیابی حقیقت انتخاب کرده است؛ به ‌خصوص زاویه‌ی دید یک سرباز ژاپنی سردرگم در میان هجوم وحشیانه به مردم بی‌گناهی که توان دفاع از خود را ندارند.

نمره IMDB:7.7

فیلم خشم (Fury) (2014)

فیلم خشم یا فیوری به کارگردانی دیوید آیر از آن دسته فیلم‌های جنگی و تانک‌محور است که تا مدت‌ها پس از تماشای آن در ذهن مخاطبانش خواهد ماند. داستان این فیلم در ماه‌های آخر جنگ جهانی دوم در آوریل ۱۹۴۵ روایت می‌شود؛ در شرایطی که متفقین آخرین ضربات خود را به بخش اروپایی جنگ جهانی وارد می‌کنند، یک گروهبان آموزش دیده در لشکر دوم زرهی نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا به نام وارددی با بازی برد پیت فرماندهی یک تانک شرمن مدل M4A2 به نام فیوری با پنج نفر افراد آن را برای یک مأموریت مرگبار در خط مقدم دشمن برعهده دارد. از نکات جالب توجه فیلم خشم، تنش و استرسی است در تک‌تک صحنه‌های فیلم، به خصوص سکانس‌های پایانی به شدت مشهود است و مخاطب را تماماً با آن درگیر می‌کند.

نمره IMDB:7.6

فیلم تک‌تیرانداز آمریکایی (American Sniper) (2014)

فیلم تک ‌تیرانداز آمریکایی به کارگردانی کلینت ایستوود، کارگردان مطرح ژانر وسترن، داستان واقعی کریس کایل با بازی بردلی کوپر را روایت می‌کند که مرگبارترین تک تیرانداز در تاریخ ارتش ایالات متحده است. او در طول تهاجم سال 2003 و پس از آن اشغال کشور عراق توسط ارتش ایالات متحده، چهار تور در عراق انجام داده بود. این فیلم به بررسی هزینه‌های شخصی جنگ، چه در میدان جنگ و چه در خانه می‌پردازد؛ زیرا آشفتگی و ابهام اخلاقی تجربه شده توسط کایل و تلفاتی که خدمات او بر همسرش، سینا میلر و خانواده‌ی خود وارد کرده، برای او بسیار گران بوده است. یکی دیگر از نکات جالب توجه فیلم آمریکن اسنایپر بازی درخشان بردلی کوپر بود که تصویری از فداکاری‌های فیزیکی و عاطفی سربازان در جریان جنگ را به نمایش می‌گذاشت.

نمره IMDB:7.3

فیلم ستیغ اره‌ای (Hacksaw Ridge) (2016)

یکی دیگر از آثار مل گیبسون در ژانر درام جنگی، فیلم ستیغ اره ‌ای است که بر اساس داستان واقعی و زندگینامه‌ی دزموند داس ساخته شده است. در این فیلم سینمایی دزموند داس با بازی اندرو گارفیلد زمانی که برای پیش‌نویس جنگ جهانی دوم ثبت نام کرد، به تازگی بالغ شده بود. با این وجود او میل شدیدی برای کمک به تلاش‌های پزشکی جنگی داشت. بنابراین بر خلاف وجدان خودش ثبت نام کرد تا پزشک شود و در سال 1945 خود را در اوکیناوا مائدا ژاپن یافت. او در این فلات که به درستی Hacksaw Ridge نامیده شده بود، زیرا سربازان ژاپنی به طور استراتژیک از آن برای سقوط سربازان آمریکایی استفاده می‌کردند، توانست بدون شلیک حتی یک گلوله جان 75 آمریکایی را نجات دهد. مل گیبسون در این فیلم خود از میراث یک صلح‌طلب واقعی استفاده می‌کند تا زمینه را برای ادای احترام به ایمان، شجاعت و وفادار ماندن به اعتقادات خود در زمان جنگ را فراهم کند.

نمره IMDB:8.1

فیلم آن‌ها نباید پیر شوند (They Shall Not Grow Old) (2018)

فیلم مستند آنها نباید پیر شوند به کارگردانی پیتر جکسون، کارگردان معروف نیوزلندی، با استفاده از تکنولوژی پیشرفته زیر نظر شبکه‌ی بی‌بی‌سی و موزه‌ی جنگ امپراتوری بریتانیا، اجازه می‌دهد تا داستان جنگ جهانی اول توسط مردانی که در دل آن بحران بودند، روایت شود. این فیلم اولین تجربه‌ی کارگردانی مستند پیتر جکسون است که با استقبال منتقدان و مخاطبان روبرو شد. در این اثر مستند زندگی در جبهه‌های جنگ جهانی اول از طریق صدای سربازان مورد بررسی قرار گرفته که در مورد احساسات خود درباره‌ی درگیری، غذاهایی که خورده‌اند، دوستانی که پیدا کرده‌اند و رویاهای خود در مورد آینده صحبت می‌کنند. پیتر جکسون در این فیلم خود تصاویر واقعی جنگ را که در گذشته با تصاویری سیاه و سفید گرفته شده‌ بودند را با بهره‌گیری از ابزار پیشرفته به تصاویر زنده‌ی رنگی تبدیل کرده است تا اثر خودش را به یکی از آثار جنگی شاخص سال‌های اخیر سینما تبدیل کند.

نمره IMDB:8.2

فیلم 1917 (2019)

فیلم سینمایی 1917 به کارگردانی سم مندس در ژانر حماسی جنگی، اثری است که این کارگردان فیلمنامه‌اش را با همراهی کریستی ویلسون و با الهام از خاطره‌ای که پدربزرگش برای او تعریف کرده بود، به رشته‌ی تحریر درآورده است. یکی از نکات جالب توجه فیلم 1917 حضور راجر دیکنز به عنوان مدیر فیلم‌برداری این اثر بود که فیلم را به صورت برداشت بلند فیلم‌برداری کرده است. داستان این فیلم پرمخاطب نیز در بهار سال ۱۹۱۷ و در اوج جنگ جهانی اول در شمال فرانسه روایت می‌شود که دو سرباز جوان انگلیسی به نام‌های اسکافیلد با بازی جورج مک‌کی و بلیک با بازی دین چارلز چپمن، مأموریتی غیرممکن پیدا می‌کنند؛ رساندن پیغامی مهم به یک گردان ۱۶۰۰ نفری انگلیسی برای جلوگیری از ورود آن‌ها به کمین مرگبار دشمن که در میان آن‌ها برادر بلیک نیز حضور دارد. آن‌ها در طول روند فیلم باید این پیغام را در کوتاه‌ترین زمان ممکن به آن گردان برسانند.

نمره IMDB:8.2

فیلم در جبهه غرب خبری نیست (All Quiet On The Western Front) (2022)

فیلم جنگی در جبهه غرب خبری نیست به کارگردانی ادوارد برگر محصول سال 2022 سینمای آلمان، داستانی بی‌انتها از غم، مبارزه و مرگ در جبهه‌های جنگ جهانی اول را در قالب اثری تماشایی که واقعیت عینی یک نبرد مخوف را نشان می‌دهد، به تصویر می‌کشد. تصویری هولناک از وحشیگری جنگ قرن بیستم که از چشمان ناباور یک سرباز آلمانی نوجوان روایت می‌شود. این فیلم بر اساس رمانی کلاسیک در سال 1929 از اریش ماریا رمارک ساخته شده که در سال 1930 نیز توسط لوییس مایلستون از روی آن اقتباس شده بود. نسخه‌ی جدید در جبهه غرب خبری نیست با تصاویری جذاب و تکان‌دهنده، وحشت واقعی آن‌چه را که میلیون‌ها مرد جوان در حین حرکت با حسی نادرست تجربه کرده‌اند را به جهان نشان می‌دهد. این فیلم سینمایی علاوه بر استقبال کم‌نظیر مخاطبان با اقبال منتقدان نیز همراه بود و توانست جایزه اسکار بهترین فیلم بین‌المللی را از آن خود کند.

نمره IMDB:7.8

فیلم ناپلئون (Napoleon) (2023)

فیلم تاریخی حماسی ناپلئون به کارگردانی ریدلی اسکات، یکی از جدیدترین آثار سینمایی جهان در ژانر جنگی است که نگاهی به ریشه‌های فرمانده نظامی معروف، ناپلئون و صعود سریع و بی‌رحمانه‌اش به امپراتوری فرانسه دارد. این فیلم از منظر رابطه‌ی اعتیادآور و اغلب ناپایدار ناپلئون با همسر و یکی از عشق‌های واقعی‌اش، ژوزفین، به روی پرده نمایش داده شده است. یکی از نکات جالب توجه فیلم ناپلئون علاوه بر بازی واکین فینیکس در نقش ناپلئون، نمایش نبرد‌ها و جنگ‌های این فرمانده نظامی است که مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. نبردهایی که گویی تنها ریدلی اسکات می‌توانست پرشور و تماشایی آن‌ها را به تصویر بکشد. فیلم سینمایی ناپلئون یکی از آثار متأخر سینمای هالیوود است که بار دیگر با تصاویری جذاب، مخاطبان را تا انتها همراه خود می‌کند.

نمره IMDB:8.1