دلیل اینکه بعضی ها تو هیچ کاری موفق نمیشن

چرا بعضی افراد هیچ گاه در زندگی و کارشان موفق نیستند؟

موفقیت فوق العاده سخت است و به همین دلیل است که اکثر افراد موفق نیستند. در دوران مدرسه و وقتی جوان بودیم، اغلب از معلمان و والدینمان می شنیدیم که برای موفق شدن باید سخت کار کنیم و اینکه سخت کوشی ما در اکثر اوقات نتیجه خواهد داد. اما آیا واقعاً این طور است؟

هرچه بزرگتر می شوید متوجه می شوید که سخت کوشی تنها راه رسیدن به یک زندگی موفق نیست. در دنیای امروز سخت کوشی به تنهایی برای رسیدن به موفقیت کافی نیست و به خیلی بیشتر از این ها برای دستیابی به اهداف بزرگ در زندگی نیاز دارید.

شما می توانید برای ساعت های طولانی، بیشتر از اکثر افراد جامعه کار کنید اما اگر طرز تفکر صحیح و رفتار مناسب نداشته باشید و اگر کار های درست را انجام ندهید، نتیجه زیادی دریافت نخواهید کرد.

در این قسمت از نمناک درباره این صحبت خواهیم کرد که چرا بعضی از افراد علیرغم تلاش زیادی که برای به دست آوردن خواسته هایشان می کنند؛ هیچ وقت به موفقیت دست نمی یابند.

آن ها معنای واقعی موفقیت را نمیدانند

در وهله اول تعریف خودتان از موفقیت را کاملا مشخص کنید. آیا شما می دانید که دقیقا از زندگی تان چه می خواهید؟ اکثر افراد نمی دانند. اکثر افراد هیچ ایده ای ندارند که موفقیت برایشان به چه معناست و چه توقعی از زندگیشان دارند.

سخت کوشی هیچ فایده ای نخواهد داشت اگر ندانید که چه چیزی می خواهید. باید قبل از شروع مسیر؛ ابتدا مقصد را مشخص کرد.

خیلی افراد دوست دارند که بیزنس شخصی خودشان را راه اندازی کنند. ترجیح می دهند رئیس خودشان باشند تا این که برای بقیه کار کنند اما بیشترشان این کار را نمی کنند زیرا هیچ ایده ای از نوع تجارتی که می خواهند راه اندازی کنند ندارند. در نتیجه آن ها هیچ وقت " شروع " نمی کنند.

وقتی شما هدف را به وضوح مشخص نکنید مغزتان توانایی این که دستورالعملی برای رسیدن به آن هدف طراحی کند را ندارد و اگر ذهن نداند چه کاری باید انجام بدهد، انتخاب می کند که کار های راحت و کار هایی که همیشه انجام داده اید را انجام بدهد.

بنابراین ابتدا مشخص کنید موفقیت برای شما چه مفهومی دارد. آینده ای که می خواهید را تجسم کنید و با خلق یک تصویر پر قدرت شروع کنید و زمانی را به فکر کردن درباره آینده اختصاص دهید.

آن ها اهداف غیر واقع گرایانه دارند

افراد ناموفق هدف را انتخاب می کنند اما مسیر رسیدن به آن را خیر. آن ها اغلب در یک تلاش آشفته و سازمان نیافته به سمت هدف حرکت می کنند و فرصت های بهتری که برایشان پیش می آید را از دست می دهند و به سختی می افتند علی رغم این که اعمال شان کارآمد یا مناسب بوده باشد.

آن ها یک برنامه مشخص ندارند تا از آن پیروی کنند

"یک هدف، بدون برنامه فقط یک آرزو باقی می ماند. " موفقیت اتفاقی نیست؛ موفقیت نوعی علم است و می توان آن را مهندسی کرد. این یعنی شما می توانید موفقیت خودتان را بسازید!

وقتی فهمیدید در زندگی دقیقا به چه چیزی می خواهید برسید قدم بعدی این است که یک برنامه ریزی دقیق و روشن انجام دهید تا آن را عملی کرده و به سمت مقصدتان حرکت کنید.

متاسفانه بیشتر افراد برنامه ای برای رسیدن به موفقیتی که مدنظرشان است، ندارند. آن ها برای تعطیلات یا روز های آخر هفته برنامه دارند، اما برای آینده شان خیر و به همین دلیل است که هیچ گاه به اهدافی که دوست دارند نمی رسند.

وقتی برنامه ای نداشته باشید نمی دانید چه کاری باید انجام دهید و وقتی ندانید چه کاری باید انجام دهید؛ تبدیل به یک فرد منفعل می شوید. تبدیل به بخشی از جمعیتی می شوید که هر جا بقیه افراد بروند شما هم آن ها را دنبال می کنید.

به عنوان مثال وقتی وارد فضای مجازی می شوید و عکس های یکی از دوستانتان را در یک سفر تفریحی می بینید، شما هم می خواهید که به آن سفر بروید. وقتی می بینید یک دوست ماشینش را عوض کرده پیش خودتان فکر می کنید که شما هم باید حتما ماشین تان را به یک ماشین خیلی بهتر تغییر بدهید. به این ترتیب حواس تان پرت زندگی و اهداف دیگران می شود و مدام خودتان را با آن ها مقایسه می کنید.

بنابراین زندگی به عنوان یک انسان منفعل را متوقف کنید و زندگی فعالانه را آغاز کنید. یک برنامه برای اهداف و آرزوی هایتان طراحی کنید و مهم تر از همه به آن عمل نمایید.

باور های محدود کننده دارند

افراد ناموفق همیشه ضعف هایشان را جار می زنند و حرف هایی مانند:من به اندازه کافی باهوش نیستم " یا " امکان ندارد که من بتوانم یک بازیگر معروف شوم یا تجارت خودم را راه اندازی کنم" به خودشان یا دیگران می زنند. به علت داشتن این باور های محدود کننده زندگی شان را کوچک نگه می دارند تا مجبور نشوند از منطقه امنشان خارج شوند.

آن ها به اندازه کافی ثابت قدم نیستند

"چیزی که زندگی ما را شکل می دهد کار هایی که چند وقت یکبار انجام می دهیم نیستند بلکه کار هایی هستند که همواره آن ها را انجام می دهیم."

موفقیت فوراً به سراغ شما نمی آید. کارهایی که هر چند وقت یکبار انجام می دهید مهم نیستند، کار هایی که مداوم و به صورت روزانه انجام می دهید هستند که اهمیت دارند.

بسیاری از مردم تصور غلطی دارند و فکر می کنند موفقیت چیز بزرگی است که بلافاصله به دست می آید. خیر، اگر داستان های موفقیت افراد خارق العاده را بخوانید، می فهمید که این ثابت قدمی آنهاست که به موفقیتشان کمک می کند.

رم یک روزه ساخته نشده است. کوبی برایانت در چند روز یا چند هفته یا حتی چند ماه تبدیل به یک سوپراستار بسکتبال نشد. او این موفقیت را به قیمت سال ها تمرین و تلاش به دست آورد. همین امر درمورد هر نوع تجارت موفقی هم وجود دارد، ساختن و رشد کردن به زمان نیاز دارد.

خیلی ها می خواهند یک وبلاگ موفق بسازند، اما اکثرا ثابت قدم نیستند و کار را به خوبی ادامه نمی دهند. خیلی قوی شروع می کنند، محتواهای زیادی می نویسند و منتشر می کنند اما بعد از چند هفته یا چند ماه متوقف می شوند و تمرکزشان را از دست می دهند و وقتی به نتیجه ای که می خواهند نمی رسند، به خود و اهدافشان شک می کنند و در نتیجه کم کم علاقه شان را از دست می دهند و به سراغ چیز های جدید می روند.

این امر شبیه بدنسازی است، شما نمی توانید فقط برای 1 یا 2 روز در باشگاه ورزش کنید و توقع سیکس پک داشته باشید. این اتفاق در یک روز نمی افتد باید مداومت داشته باشید اما اگر فقط 30 دقیقه در روز اما به مدت 6 ماه یا یکسال تمرین کنید به تدریج تغییرات بدن تان را احساس خواهید کرد و در نتیجه در کاری که انجام می دهید استمرار داشته باشید و تا زمانی که در کاری که هم اکنون انجام می دهید به موفقیت نرسیده اید، به دنبال پروژه ها یا فرصت های جدید نباشید.

آن ها مقاومت بی جا دارند

افراد ناموفق نسبت به تغییرات روی خوش نشان نمی دهند. آن ها چیز های مشخصی را به عنوان باور هایشان انتخاب کرده اند و به هیچ وجه حاضر نیستند که ذهن شان را به عقاید و آپشن های جدید باز کنند. در نتیجه فرصت های مختلفی که برایشان وجود دارد را از دست می دهند.

آن ها بهانه می آورند و تمایلی به تغییر ندارند

تنها 2 حالت وجود دارد. ما یا در حال پیشرفتیم یا در حال بهانه آوردن. یکی دیگر از دلایل رایج عدم موفقیت، بهانه آوردن و عدم تمایل برای تغییر است. افراد موفق بهانه نمی آورند و وقتی در مسیر رسیدن به اهداف شان به مشکلات و سختی ها برخورد می کنند به جای بهانه آوردن مسئولیت قبول می کنند و به هر طریقی شده راهی برای حل مشکل می یابند.

وقتی در زندگی به یک مشکل بر می خورید، پیش خودتان می گویید چرا من؟ یا به دنیا می گویید توانمندی های مرا امتحان کن؟ فرق بزرگی بین این 2 رویکرد وجود دارد. وقتی شما کاملا متعهد باشید دوست دارید که بر همه موانعی ای که سر راهتان قرار می گیرد غلبه کنید و همه مشکلاتی که با آن ها رو به رو می شوید را حل کنید اما اگر به اندازه کافی متعهد نباشید بهانه های بی ارزش می آورید. مانند:این کار بیش از اندازه سخت است" یا " رقابت بسیار شدید است" یا " خرید و فروش در حال حاضر خوب نیست"

پس بهانه گرفتن را تمام کنید و به جای آن مسئولیت موفقیت و زندگی خود را به عهده بگیرید. در این صورت قادر خواهید بود که تغییر ایجاد کنید. این به این دلیل است که وقتی قبول کنید این شما هستید که نتیجه را ایجاد می کنید، قادر خواهید بود تغییر هم ایجاد کنید.

به جای شکایت کردن از رقیبانتان می توانید خودتان را بهتر کنید و محصولاتتان را رشد دهید تا به نتایج بهتر دست بیابید به همین دلیل مهم است که انتخاب کنید بهانه گیری را کنار بگذارید و روی خودتان و چیزهایی که می توانید آن ها را بهتر کنید تمرکز کنید و بعد تغییرات ضروری را ایجاد کنید.

آن ها توانایی "نه" گفتن ندارند

افراد ناموفق به دلیل این که می خواهند خوب به نظر برسند همیشه با دیگران موافقت می کنند حتی اگر واقعا چنین نظری نداشته باشند. آن ها به خودشان یا اهدافشان پایبند نیستند زیرا راضی کردن و تایید گرفتن از دیگران برایشان در اولویت است. آن ها مدام نگران این هستند که دیگران درباره شان چگونه فکر می کنند زیرا به خودشان اعتماد ندارند.

آن ها اهداف نادرست را دنبال می کنند

"وقتی دست از دنبال کردن اهداف نادرست بردارید، اهداف درست شما را می یابند."

آیا شما اهداف غلط را دنبال می کنید؟ فقط خودتان می توانید به این سوال جواب دهید. اگر به دنبال چیز های نادرست بروید متوجه می شوید که انگیزه لازم برای تلاش کردن در راه رسیدن به آن ها را ندارید.

به عنوان مثال، اکثر مردم موفقیت را به ثروت ربط می دهند:وقتی ثروتمند هستید یعنی موفق هم هستید. در حالی که ثروت فقط بخشی از موفقیت است و همه موفقیت در آن خلاصه نمی شود. ثروتمندترین فرد یک قبرستان بودن هیچ ارزشی ندارد. بلکه باید در همه جنبه های زندگی شامل سرمایه گذاری، شغل، روابط، معنویت، عشق و ... موفق بود.

چیزی که خیلی اهمیت دارد این است که ارزش های زندگیتان را با چیزهایی که می خواهید به دست بیاورید همسو کنید. این طور نشود که کورکورانه یک تجارت راه اندازی کنید. روز ها و سال ها برایش وقت صرف کنید و بعد به این نتیجه برسید که این شغل آن چیزی که می خواستید نبوده است.

دنبال کردن اهداف غلط را تمام کنید و به اعماق قلبتان رجوع کنید و از خودتان بپرسید آیا این واقعا همان چیزی است که من می خواهم؟ و اگر به این نتیجه رسیدید که اهدافتان واقعا آن چیز هایی نیستند که دوست دارید داشته باشید؛ باید اهداف جدیدی برای خود در نظر بگیرید!

آن ها شادی لحظه ای را انتخاب کرده و ریسک نمیکنند

"توانایی به تعویق انداختن خشنودی لحظه ای در کوتاه مدت برای به دست آوردن پاداش های بزرگتر در دراز مدت شرط لازم برای رسیدن به موفقیت است."

مردم می خواهند که همه چیز سریع و راحت به دست بیاید. آن ها ترجیح می دهند تا از خشنودی لحظه حاضر لذت ببرند تا این که فراغت کنونی شان را فدای تلاش کردن برای رسیدن به آینده بهتری که می خواهند، بکنند.

خیلی از مردم آرزوهای بزرگ دارند، اما تنها کسانی که حاضرند واقعا به سختی کار کنند، هستند که می توانند شرایط شان را تغییر دهند. فقط آرزو کردن و حرف زدن درباره موفقیتی که می خواهید کافی نیست. باید دست به عمل بزنید. از همین الان شروع کنید. راحتی را به تعویق بیندازید و روی رسیدن به هدف هایتان کار کنید.

افراد وقتی که باید بین دیدن یک فیلم یا کار کردن روی هدف هایشان یکی را انتخاب کنند، کار ساده تر را برمی گزینند و فیلم را تماشا می کنند. به همین دلیل است که بسیاری از افراد به نتایج دلخواهشان نمی رسند و آن ها ترجیح می دهند که بازی کنند، بخوابند، تفریح کنند و از زندگی لذت ببرند به جای این که مسیر سخت را انتخاب کنند و روی پروژه هایشان کار کنند.

وقتی شروع به انجام کاری می کنید، احتمال دارد با خطراتی مواجه شوید اما نگران خطرات نباشید. بله ممکن است شکست بخورید و از شکست و عدم اطمینان می ترسید، اما باید خودتان را به جلو هل دهید. اگر خطرات را به جان نخرید و به انجام دادن کار هایی که همیشه انجام می دادید ادامه بدهید تنها چیزی که به دست می آورید همان چیز هایی است که قبلا هم داشتید.

شما نمی توانید هم یک تجارت میلیاردی راه اندازی کنید و هم روزی 4 ساعت گلف بازی کنید. برای به دست آوردن هر چیز بهایی وجود دارد که باید پرداخت شود. ما فقط 24 ساعت در روز زمان داریم و اگر 4 ساعتش را صرف بازی کردن کنیم، 4 ساعت را برای ساختن یک تجارت موفق از دست داده ایم.

بنابراین یاد بگیرید که لذت های لحظه ای را به تعویق بیندازید و روی چیز هایی که در حال حاضر واقعا برای شما و زندگیتان مهم است کار کنید. اشکالی ندارد اگر یک یا دو روز را استراحت کنید اما مطمئن شوید که در حال پیشرفت هستید و به جلو حرکت می کنید.

آن ها به اندازه کافی متعهد و مصمم نیستند

"اکثر افراد شکست می خورند. نه به دلیل کمبود اشتیاق، بلکه به دلیل کمبود تعهد" برخی افراد هیچ گاه به موفقیت نمی رسند چون به اندازه کافی مصمم و متعهد نیستند. آن ها کار های ضروری را انجام نمی دهند و هر زمان که با مشکلی روبه رو می شوند راحت ترین راه را انتخاب می کنند :تسلیم شدن

اگر شما داستان موفق شدن انسان های بزرگ مانند ریچارد برنسون، استیو جابز، ایلان ماسک، مایکل جردن، لیونل مسی و ... را بخوانید متوجه خواهید شد که این افراد با سختی های بسیار زیادی مواجه شدند اما به راهشان ادامه دادند. آن ها تسلیم نشدند و به هر سختی و فشاری که بود خود را مجبور به ادامه دادن کردند. آن ها به چیزی که می خواستند متعهد بودند و مصمم بودند که به اهداف شان برسند.

دیسلکسیا یک نوع اختلال یادگیری است و و اگر کسی مبتلا به این اختلال شناسایی شود احتمالا شانس موفقیتش را صفر در نظر می گیرد اما این اتفاق برای ریچارد برنسون نیفتاد. به جای نگاه کردن به دیسلکسیا به عنوان نقطه ضعفش؛ به آن به عنوان بزرگترین نقطه قوتش برای ساخت بیزنسش نگاه کرد.

مشابه همین اتفاق برای لس براون هم افتاد، او معلول ذهنی آموزش پذیر خوانده شده بود. او با خودش فکر کرده بود که نمی تواند چیز زیادی در زندگی داشته باشد، تا این که یکی از معلمانش این کلمات را به او گفت و زندگی اش را به کل تغییر داد:" اجازه نده عقیده یک نفر دیگر درباره تو تبدیل به واقعیت تو بشود. "

صرف نظر از این که در حال حاضر چه کسی هستید، تا وقتی که 100 درصد مصمم و متعهد باشید می توانید در زندگی به موفقیت دست یابید. این امر شاید آسان نباشد اما غیرممکن نخواهد بود.

آن ها از اشتباهات و شکست هایشان درس نمی گیرند

"شما از شکست هایتان بیشتر از موفقیت هایتان درس می گیرید. اجازه ندهید شکست متوقفتان کند. شکست شخصیت ها را می سازد"

اگر از اشتباهاتی که می کنید و شکست هایی که تجربه می کنید درس نگیرید هیچ گاه به جلو حرکت نخواهید کرد. دلیلش ساده است. اگر نیاموزید، یک اشتباه را بارها وبارها تکرار خواهید کرد و با تکرار یک اشتباه به صورت مداوم شما در جای خود، راکد و بی حرکت می مانید. انسان های خارق العاده از اشتباهات و شکست هایشان درس می گیرند. مانند توماس ادیسون. او ضرورت شکست ها را درک کرده بود و به آن ها به چشم فیدبک نگاه می کرد.

وقتی کاری را انجام می دهید و به نتیجه نمی رسید، تنها 3 راه برای مواجهه با آن وجود دارد:

1. دست از تلاش بکشید و تسلیم شوید
2. به انجام دادن همان کار قبلی ادامه دهید و همان نتیجه قبلی را بگیرید.
3. استراتژیتان را تقویت کنید و دوباره تلاش کنید تا این که به موفقیت برسید.

فکر می کنید افراد موفق کدام مسیر را انتخاب می کنند؟ مشخصا مسیر سوم

شما در مسیرتان به سمت موفقیت مطمئنما مرتکب اشتباهاتی می شوید و قطعا شکست را تجربه می کنید. اگر تا به حال شکست نخورده اید به احتمال زیاد به اندازه کافی تلاش نمی کنید اما این به معنی این نیست که باید از شکست دوری کنید و در واقع شکست بسیار مهم است زیرا به عنوان فیدبک عمل می کند. به شما کمک می کند تا رشد کنید و انسان بهتری بشوید. انسانی که لیاقت موفقیت را دارد.

خیلی از مردم از شکست می ترسند. آن ها فکر می کنند که اگر یکبار شکست بخورند همیشه شکست خواهند خورد اما این درست نیست. به قول تونی رابینز :"موفقیت در زندگی عموما نتیجه قضاوت درست است. قضاوت درست عموما نتیجه تجربه است. تجربه عموما نتیجه قضاوت غلط است. "

پس همانطور که می بینید، اشتباهات و شکست ها تجربه ما را زیاد می کنند و تجربه چیزی است که شما را در کار ها بهتر می کند بنابراین از شکست خوردن نترسید و در عوض از تلاش نکردن بترسید. نگران این باشید که سال بعد همین جایی که امسال هستید باشید و هیچ پیشرفتی نکرده باشید. باید جرعت کنید و از منطقه امن تان خارج شوید و کاری متفاوت انجام دهید!

آن ها مهارت ها و اطلاعات شان را بالا نمی برند

"وقتی تلاش می کنید که از چیزی که هستید بهتر شوید، همه چیز هم در اطرافتان بهتر می شود ! "

اگر مهارت ها و دانش تان را بالا نبرید چگونه می خواهید در رقابت برنده شوید؟ اگر مایکل جردن یا لیونل مسی دست از تلاش و تمرین بر می داشتند، فکر می کنید به جایگاهی که به آن رسیده اند می رسیدند ؟ این غیرممکن است اما دقیقا همان اتفاقی است که برای اکثر افراد می افتد. آن ها می خواهند که موفق باشند و می خواهند در زندگی به بزرگی برسند اما مهارت ها و دانش شان را تقویت نمی کنند.

آن ها مطالعه نمی کنند تا اطلاعاتشان را افزایش داده یا خودشان را به روز نگه دارند. در کلاس ها وکورس ها شرکت نمی کنند تا مهارت هایشان افزایش دهند با این حال می خواهند که بهتر عمل کنند. اگر خودتان را پیشرفت ندهید؛ نمی توانید موفقیتی بیش از آن که تا به حال کسب کرده اید کسب کنید.

جایگاه شما بر اساس چیزهایی که می دانید و کار هایی که انجام می دهید تعیین می شود. برای رسیدن به جایگاه بالاتر باید خود را تقویت کنید. باید اطلاعات تان را آپدیت کنید، مهارت هایتان را تقویت کنید و کاری متفاوت انجام دهید. این راهی است که موفقیت از طریق آن به دست می آید. اگر خودتان را تقویت نکنید هیچ گاه موفق نمی شوید.

آن ها خیلی زود تسلیم می شوند و عقب نشینی می کنند

"اکثر شکست خوردگان در زندگی، افرادی هستند که متوجه نشدند وقتی تسلیم شدند چقدر به موفقیت نزدیک بودند. "

بعضی افراد هیچ گاه موفق نمی شوند زیرا خیلی زود تسلیم می شوند و عقب نشینی می کنند. باید بدانید که یک برنده هیچ گاه تسلیم نمی شود و یک تسلیم شونده هیچ گاه برنده نمی شود.

دلیل این که افراد عقب نشینی می کنند این است که هیچ امیدی ندارند که اگر ادامه بدهند به اهدافشان می رسند. آن ها امید و علاقه شان را نسبت به برنامه هایشان ازدست می دهند و به همین دلیل است که تصمیم می گیرند کارشان را رها کرده و به سراغ چیز دیگری بروند.

هیچ گاه اجازه ندهید این اتفاق برای شما بیفتد. تا زمانی که همه چیز را امتحان نکرده اید دست از تلاش برندارید و البته که اگر همه تلاش تان را بکنید به موفقیت می رسید.

انسان ها بلندترین قله های این سیاره را فتح کرده اند. دستگاه هایی اختراع کرده اند که با آن ها می توان با افرادی در کشور های دیگر ارتباط برقرار کرد و همچنین در فضا سفر کرده اند و به ماه رسیده اند. پس چه چیزی باعث می شود که فکر کنید همه چیز را امتحان کرده اید و نمی توانید به اهداف تان برسید؟

قبل از آن که دست از رویاها و اهدافتان بکشید سعی کنید به یاد بیاورید اصلا از اول چرا شروع به انجام این کار کردید؟ و به این فکر کنید که چه مسیر طولانی ای را تا به اینجا طی کرده اید.

به این فکر کرده اید به محض این که دست از تلاش بکشید همه تلاش و زمانی را که تا به حال صرف کرده اید به هدر می رود؟ به علاوه شما نباید توقع داشته باشید که موفقیت در اولین تلاش تان اتفاق بیفتد. باید درنظرداشته باشید که اکثر اوقات بیش از یک بار تلاش برای بردن نبرد نیاز است.

مایکل جردن می گوید:"من باختم و باختم و باختم و این دلیل بردنم است."

مسیر شما ممکن است هموار نباشد و اتفاقات آنطور که توقع دارید پیش نیایند. اما این به این معنی نیست که باید تسلیم شوید. و مهم تر از همه، به برنامه و غریزتان اطمینان داشته باشید. مرتبا اهدافتان را به یاد بیاورید و بر دست آورد هایی که می خواهید متمرکز شوید.

آن ها برای زمان ارزش قائل نیستند

افراد ناموفق هیچ حد و حدودی برای خود قائل نیستند. آن ها معمولا دیر به قرار های شان می رسند و برای زمان خودشان و دیگران ارزشی قائل نیستند.

آن ها هیچ سازمان دهی و اولویت بندی برای زندگیشان ندارند و بی هدف زندگی را می گذرانند. حتی آنقدر به خودشان سختی نمی دهند تا به پایه گذاری اهدافشان فکر کنند چه برسد به این که روی آن ها تمرکز کرده و انجام شان بدهند.