
معنی اصطلاحات انگلیسی پرکاربرد به فارسی
در زبان انگلیسی اصطلاحات پرکاربردی وجود دارد که شما با یادگیری معنی فارسی آن ها می توانید به راحتی یک متن انگلیسی ساده را ترجمه کنید.
معنی اصطلاحات انگلیسی پرکاربرد به فارسی
در این مطالب شما را با ترجمه فارسی برخی از اصطلاحات و کلمات انگلیسی پرکاربرد آشنا خواهیم کرد.
حیوانات
- worm سوسمار،خزنده
- sheep گوسفند
- rat موش صحرایی
- monkey میمون
- fish ماهی
- cow گاو ماده
- dog سگ
- bee زنبور
- ant مورچه
- bird پرنده
- cat گربه
- horse اسب
- animal حیوان
- snake مار
- Giraffe زرافه
- Elephant فیل
- Lion شیر
- tiger پلنگ
اعضای بدن
- muscle ماهیچه
- heart قلب
- head سر
- hand دست
- leg پا
- nose بینی
- lip لب
- eye چشم
- ea r گوش
- knee زانو
- tooth دندان
- finge r انگشت
- nail ناخن
- vessel رگ
- hair مو
- tongue زبان
- toeانگشت شصت
- throat گلو
- skin پوست
- brain مغز
- neck گردن
- bone استخوان
- stomach شکم
- bloodخون
- bodyبدن
خوراکی ها
- bread نان
- butter کره
- drink آشامیدنی
- food غذا
- fruit میوه
- ice یخ
- meat گوشت
- oil روغن
- rice برنج
- salt نمک
- soup سوپ
- sugar شکر
- water آب
- apple سیب
- berry توت
- cake کیک
- cheese پنیر
- egg تخم مرغ
- nut آجیل
- potato سیب زمینی
- seed دانه
- milk شیر
- Ice creamبستنی
- Pizza پیتزا
- Carrot هویج
- Pomegranate انار
- Cucumber خیار
- Lettuce کاهو
- Tomato گوجه فرنگی
اعضای خانواده
- brotherبرادر
- sister خواهر
- mother مادر
- father پدر
- family خانواده
- son پسر، نوه
- daughter دختر
- Aunt عمه ، خاله
- Uncle دایی ، عمو
- Grandmother مادربزرگ
- grandfather پدر بزرگ
- cousin بچه های عمو و خاله
ابزار
- needle سوزن
- knife چاقو
- key کلید
- fork چنگال
- brush مسواک،قلم مو
- blade تیغ
- bell زنگ
- wood چوپ
- iron آهن
- brass برنج (آلیاژ)
- cork چوب پنبه
- cord کابل، طناب
- spoon قاشق
- wheel چرخ
- wire سیم
- plate بشقاب
- tray سینی
- whistle سوت
- umbrella چتر
- scissors قیچی
- pot قوری
- spade بیلچه، بیل
- rod عصا
- hammer چکش
- ink جوهر
- glass لیوان
- Pliers انبردست
- Nailed میخ
- Tool ابزار
- flashlight چراغ قوه
- Ax تبر
پوشش :
- Shawl شال
- shirt پیراهن
- shoe کفش
- skirt دامن
- sock جوراب
- trousers شلوار
- hat کلاه
- dress لباس، جامه
- coat کت
- comb شانه
- watch ساعت
- Tie کراوات
- jacket کاپشن
- bag کیف
- Belt کمربند
- Glassesعینک