شعر برای فوت مادر و در وصف مادر درگذشته
مادر نزدیک ترین و عزیزترین فرد زندگی هر کسی می باشد که از اولین لحظه تشکیل نطفه تا تولد و تا لحظه مرگ، فرزندش را عاشقانه دوست دارد و هیچ وقت تحمل رنج کشیدن هیچ کدام از فرزندانش را ندارد. بنابراین جایگاه این فرشته زمینی در زندگی ما بسیار ارزشمند و والا است. از دست دادن این تکیه گاه امن و بی مثال می تواند ضربه بزرگی به زندگیمان وارد کند اما واقعیتی است که دیر یا زود، به تلخ ترین حالت ممکن این اتفاق را تجربه می کنیم.
به همین منظور در این مطلب از نمناک قصد داریم اشعاری با موضوع فوت مادر در اختیار شما عزیزان قرار دهیم تا چنانچه از داشتن این نعمت بزرگ محروم هستید با خواندنشان قلبتان آرام بگیرد. پس با ما همراه باشید.
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
تاج از فرق فلک برداشتن
تا ابد آن تاج بر سر داشتن
در بهشت آرزو ره یافتن
هر نفس شهدی به ساغر داشتن
جاودان در اوج قدرت زیستن
ملک عالم را مسخر داشتن
بر تو ارزانی که ما را خوش تر است
لذت یک لحظه مادر داشتن
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
باورم نیست مادر رفتی و خاموش شدی
ترک ما کردی و با خاک هم آغوش شدی
خانه را نوری اگر بود ز رخسار تو بود
ای چراغ دل ما از چه تو خاموش شدی
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
مزارت آمدم دل ریش و با چشمان تر مادر
نبودی عمر دنیا کاشکی زین بیشتر مادر
تو با من همنشین بودی و چون جانم عزیز اما
بگو از من چه بد دیدی؟ که خود رفتی سفر مادر
سراپای وجودت ماه من پر مهر بود اما
کنون بی مهرت ای ماهم ندارم پا و سر مادر
ازآن روزی که صید دام عشقت گشته ام دانم
که آب و دانه خوش دادن ترا باشد هنر مادر
به گیسوی پریشانت چو این دل مبتلا بودست
در اندوه و غم هجرت شدم شوریده سر مادر
مرا بر بالهای خود به اوج آسمان بردی
کنون در آسمانی و شدم بی بال و پر مادر
به شوق دیدنت هر شب روم در خواب تا شاید
که آن رخسار زیبا را ببینم تا سحر مادر
بیا امشب به بالینم مرا دریاب غمگینم
به آن چشمان پرمهرت مرا یکدم نگر مادر
روح همه ی مادران از دنیا رفته شاد
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
مادرم هجر تو اندوه و غم ماست هنوز
شد چهل روز فراق غصه به دل هاست هنوز
دست مهرت زسرم کوته و بیچاره شدم
آرزوی رخ زیبای تو رؤیاست هنوز
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
ای مادر بی مثال خوبم
خورشید امید بی غروبم
ای نام تو بهترین ترانه
ورد همه ی ی کس به هر زمانه
ای شعر قدیم نو سروده
درعرش، خدا تو را ستوده
بوی خوش توست ره گشایم
تا کوی بهشت رهنمایم
زآن روز که چشم بسته بودی
آرام و قرار دل ربودی
تا چشم ازاین جهان ببستی
سر رشته الفتم گسستی
در مکتب سینه ام به گوهر
بر لوح دلم نوشته مادر
یک چند گذشت از فراقت
هرگز نشده است کهنه داغت
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
مادر جان یاد آن شب ها که ما را شمع جان بودی
میان ناامیدی ها چراغ جاودان بودی
برایت زندگانی گرچه یکسر رنج و سختی بود
بنازم همتت مادر ، که تا بودی، صبور و مهربان بودی
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
مادر به تو سوگند که در این خانه خاموش
افسانه شادی و خوشی گشته فراموش
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
فرشته زیر خاک! این باورم نیست
که دیگر سایه او بر سرم نیست
نمی بینم به غیر از غصّه و غم
به دنیایی که در آن، مادرم نیست
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
کاش بودی سرم را روی شانه هایت می گذاشتم و می بوسیدمت
وقتی بودی آنقدر بزرگ نبودم وقتی هم که رفتی بزرگ نشدم
دستهایم سرد است کاش بودی دستم را میگرفتی
کجایی؟ شنیدم بهشت هم برایت کم است
خوش به حالت کاش من را هم میبردی
دلم برایت تنگ است همیشه عاشقت هستم
شب ها به خوابم بیا مثل هر شب
دوستت دارم مادر
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
مادرم ای رفته در خوابی دراز
یاس هایت توی ایوان گشته باز
اگر چه گل هایت همه ی ی تنها شدند
با شقایق های آن دنیا بساز
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
مرا آن روز شادی بود در سر
که سر می بود بر زانوی مادر
چراغ خانه ی ما گشته خاموش
که مادر نیست اندر خانه دیگر
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
مادرم مرغ دلم پر می کشد اندر هوایت
آرام جان باز آ که من مشتاق آن خندیدنت
به ماتمت من مانده ام با صد هزاران آرزو
آغوش باز مضطرب در حسرت بوییدنت
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
مادرم یاس ها عطرشان را از بوی تن تو به عاریت می گیرند
شبنم گل واژه اشک های توست
ای شقایق دشتستان صبوری
ای هم آغوش پروانه ها
ای صفای گل سرخ
ای نرگس عشق
تو از همه گل ها زیباتر و از همه آن ها خوشبوتری
در سالروز یاد تو عطر همه گل های شکفته را نثار وجودت می کنیم
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
ز سر شد سایه ات کوتاه، مادر!
جهانم شد مصیبت گاه، مادر!
سخن آموختی، رفتی، نمانده ست
مرا جز وای مادر! آه مادر!
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
ای دیده ببار چو مادر نیست دگر
آن سایه ی مهربان به سر نیست دگر
زآن چهره ی پرتبسمش صد افسوس
جز عکس و ماتمی اثر نیست دگر
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
برایم یار و یاور کاش می ماند
کنارم روز دیگر کاش می ماند
فغان و درد و آه و اشک و افسوس
نگاه گرم مادر کاش می ماند
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
وﻗﺘﯽ ﺟﻮﺍﻧﻪ نیست ﮐﺠﺎ عید میشود
ﻣﺎﺩﺭ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪ نیست ﮐﺠﺎ عید میشود
ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﺳﺖ
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺎﻧﻪ نیست ﮐﺠﺎ عید می شود
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
رفتی از من مهر گسستی مادر
با رفتن خود دلم شکستی مادر
افسوس که بودی و ندانستم من
ای در گرانمایه چه هستی مادر
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
برایم سایه ی سر بود، مادر
نه گویا چیز دیگر بود، مادر
به دنیایم اگر چیزی نمی ماند
فقط ای کاش مادر بود، مادر
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
شعله ای خاموش گشت و خانه ای بی نور شد
گوهر ارزنده ای پنهان به خاک گور شد
مادر شایسته ای زین عالم ناپایدار
روشن آن دیده که رویش می دید
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
مادرم جای تو خالیست به کاشانه ما
غمت آتش زده بر این دل دیوانه ی ما
شمع این محفل ما بودی و خاموش شدی
بعد تو رفته صفا دیگر از خانه ما
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
دگر آغوش مادر جای ما نیست
دریغا دامنش ماوای ما نیست
ازآن روزی که از دار فنا رفت
کسی غمخوار و هم آوای ما نیست
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
مادرم دیده برویت نگران است هنوز
غم نادیدن تو بار گران است هنوز
آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو
نام نیکت همه جا ورد زبان است هنوز
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
عمری صبور، درد کشیدی، چه بی صدا
یک روز عصر پریدی، و چه بی صدا
راحت بخواب! گل نیلوفری، بخواب
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
مادرم در غم هجر تو بسی خونبارم
گریه ها کرده ام از زندگیم بیزارم
تا دم محشر اگر عمر شود می نالم
نام آن مادر پرمهر بود تکرارم
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
یکی می آید یکی می رود
و این قانون بقای زندگیست
اما تو که رفتی هیچ کس نیامد
انگار قانون بقا هم
پوچ است
وقتی تو نیستی مادر.
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
فلک بردی ز کف صبر و قرارم
زدی آتش به قلب داغدارم
ز درگاهت خدایا عفو و رحمت
برای مادر خود خواستارم