فال حافظ غزل شماره 85: شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
فال حافظ نمناک و غزل شماره 85 حافظ:شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
فال حافظ آنلاین گرفته اید و نتیجه اش، غزل شماره 85 یا همان شعر "شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت" بوده؟ پس با ما همراه باشید تا تفسیر کامل آن را در این بخش از فال حافظ نمناک بخوانید.
متن شعر و غزل شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت
******
گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود
بار بربست و به گردش نرسیدیم و برفت
******
بس که ما فاتحه و حرز یمانی خواندیم
وز پی اش سوره اخلاص دمیدیم و برفت
******
عشوه دادند که بر ما گذری خواهی کرد
دیدی آخر که چنین عشوه خریدیم و برفت
******
شد چمان در چمن حسن و لطافت لیکن
در گلستان وصالش نچمیدیم و برفت
******
همچو حافظ همه شب ناله و زاری کردیم
کای دریغا به وداعش نرسیدیم و برفت
معنی و تفسیر فال حافظ غزل شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
یک فرصت استثنایی به تو دست داده شده بود، اما تو آن را نادیده گرفتی و قبل از بهرهبرداری از آن، فرصتت را از دست دادی.
باید بدانی که فرصتهای زندگی سریعاً گذر میکنند, اکنون دیگر ناراحت شدن و شکایت بیهوده است.
برای خلق فرصتی دیگر آماده باش و در این باره با تمام وجود خود تلاش کن، زیرا این ممکن است آخرین فرصت باشد.
تو انسانی مهربان، صمیمی، دلسوز و دست و دلباز هستی که در روابط دوستانه با معرفت و متعهد نشان میدهی اما به سرعت عصبانی میشوی و این ایراد توست.
متأسفانه فردی در این چند روز به شما خیانت میکند؛ بهتر است دیگر به او اعتماد نکنید چراکه او تنها به منافع شخصی خود توجه میکند و بهانهای مییابد تا از شما سوء استفاده کند.
متأسفانه تو ارزش بالای کسی که برایت اهمیت داشت را نفهمیدهای و اکنون احساس پشیمانی و حسرت روزهای گذشته را میکنی، که چرا باعث رنج و آزار او شدی و او را از دست داده ای؛ اما افسوس برای گذشته هیچ سودی ندارد و آن روزها قابل بازگشت نیستند.
حالا وقت تکبر و غرور نیست، بهتر است غرور خود را کنار بگذاری و برای آشتی و دلجویی از او پیش قدم شوی، تا به لطف خداوند دوباره به او برسی.
از رحمت خداوند هرگز ناامید نشو و هر چه زودتر برای آشتی دوباره اقدام کن.