غزل شماره 445 دیوان حافظ : تو را که هر چه مراد است در جهان داری
غزل شماره 445 دیوان حافظ / تو را که هر چه مراد است در جهان داری چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری بخواه جان و دل از بنده و روان بستان که حکم بر سر آزادگان روان داری
تعبیر و تفسیر فال حافظ نمناک غزل شماره 445 دیوان حافظ :تو را که هر چه مراد است در جهان داری
در ادامه، متن کامل «غزل شماره 445 دیوان حافظ» را میخوانیم و بعد با معنی، پیام و تفسیر زیبای آن همراه میشویم.
متن شعر و غزل شماره 445 دیوان حافظ در فال حافظ شما
تو را که هر چه مراد است در جهان داری
چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری
بخواه جان و دل از بنده و روان بستان
که حکم بر سر آزادگان روان داری
میان نداری و دارم عجب که هر ساعت
میان مجمع خوبان کنی میانداری
بنوش می که سبکروحی و لطیف مدام
علی الخصوص در آن دم که سر گران داری
مکن عتاب از این بیش و جور بر دل ما
مکن هر آن چه توانی که جای آن داری
به اختیارت اگر صد هزار تیر جفاست
به قصد جان من خسته در کمان داری
به وصل دوست گرت دست میدهد یک دم
برو که هر چه مراد است در جهان داری
چو گل به دامن از این باغ میبری حافظ
چه غم ز ناله و فریاد باغبان داری
معنی و تفسیر غزل شماره 445 دیوان حافظ در فال حافظ شما
با مهربانی با افراد ضعیف و اطرافیانت رفتار کنید؛ روزهای خوشی میگذرانید و روزگار به کامتان است. بهزودی نعمتهای خداوند بیشتر از پیش به زندگیتان سرازیر میشود و لطف او شامل حالتان خواهد شد. از هر چه به دست میآوری در راه خدا و بندگانش خرج کن، زیرا دعای آنان پشت سر شماست. خیلیها نسبت به زندگیتان حسادت میکنند، اما یاورتان همواره همراهتان است.
