
جزئیات دادگاه کلثوم اکبری؛ زن قاتل زنجیرهای شوهران
کلثوم اکبری زن مازندرانی که طی دو دهه، ۱۱ شوهرش را به قتل رسانده بود، در دادگاه به جرمش اعتراف کرد. پروندهای با بیش از ۴۵ شاکی و رازهایی وحشتناک.
پروندهای با بیش از ۴۵ شاکی
در جریان دادگاه کلثوم اکبری، خانواده چهار نفر از قربانیان در جلسه حاضر شده و تقاضای قصاص کردند. خانواده سایر مقتولان نیز قرار است در جلسه بعدی خواستههای خود را به دادگاه ارائه دهند. این پرونده هماکنون بیش از ۴۵ شاکی دارد؛ برخی اولیای دم هستند و برخی دیگر ورثه آنها.
کلثوم اکبری، متهم این پرونده، در ابتدا سعی داشت اتهامات را انکار کند، اما پس از نمایش فیلم بازسازی صحنههای قتل توسط خودش، به صحت اعترافات پیشین خود اذعان کرد. با این حال، در برابر بیان جزئیات مقاومت میکرد و با مظلومنمایی از پاسخهای صریح خودداری مینمود.
قتلهایی که ۲۲ سال پنهان ماندند
ماجرا از شهریور ۱۴۰۲ رسانهای شد؛ زمانی که خبر قتل ۱۱ مرد سالخورده مازندرانی که همگی در برهههای مختلف همسر این زن بودند، فضای مجازی را شوکه کرد. قتلها از سال ۱۳۸۰ آغاز شده بود، اما از آنجا که قربانیان اغلب سالمند و بیمار بودند، اطرافیان آنها مرگشان را طبیعی فرض میکردند.
همه چیز از مرگ مشکوک عزیزالله بابایی شروع شد. او تازه با کلثوم ازدواج کرده بود. پسر این پیرمرد، راز قتلهای زنجیرهای را اینگونه روایت میکند:«بعد از فوت مادرم، پدرم تصمیم به ازدواج مجدد گرفت و با معرفی یکی از آشنایان با کلثوم ازدواج کرد. زیاد او را ندیده بودیم، اما رفتارش بد به نظر نمیرسید.»
ردپایی که لو رفت
پس از مرگ ناگهانی پدر، خانواده بابایی دچار تردید شدند. مراسم عزاداری هنوز به پایان نرسیده بود که یکی از آشنایان با آنها تماس گرفت و داستان مشابهی را درباره فردی دیگر تعریف کرد؛ اینکه زنی به نام کلثوم تلاش کرده بود پدر او را با نوشیدنی مسموم به قتل برساند. شنیدن نام کلثوم کافی بود تا خانواده بابایی به ماجرا مشکوک شوند و شکایتی رسمی ثبت کنند.
ماموران با تحقیق درباره ادعای اقدام نافرجام به قتل و استماع شهادت آن فرد، به شواهد تازهای دست یافتند. اگر در همان زمان، آن خانواده علیه کلثوم شکایت میکردند، شاید جلوی قتلهای بعدی گرفته میشد.
زنی با نقشههایی حسابشده
بازداشت کلثوم منجر به اعترافات گسترده او شد. وی پذیرفت که همسران خود را به قصد تصاحب اموال و ارثیهشان به قتل رسانده است. اولین قتل در سال ۱۳۸۰ و در روستایی اطراف قائمشهر رخ داده بود. پس از آن، او با شیوههایی مشابه، مردان دیگری را نیز به کام مرگ کشاند. در یکی از این قتلها، قربانی که تازه با کلثوم ازدواج کرده بود، ابتدا با قرص دچار تشنج شد، اما با مراقبت فرزندانش نجات یافت. چندی بعد، با خوراندن دوباره دارو، جان خود را از دست داد.
در مواردی، خانواده قربانیان حتی شکایتی هم ثبت کرده بودند، اما پزشکی قانونی علت قطعی مرگ را تشخیص نداده بود و پرونده مختومه شده بود.
بازجویی، دادگاه و واکنش افکار عمومی
با تکمیل پرونده و صدور کیفرخواست به اتهام مباشرت در ۱۱ فقره قتل عمد و یک مورد اقدام نافرجام به قتل، پرونده به شعبه دوم کیفری یک دادگاه انقلاب ساری ارجاع شد.
در دادگاه، متهم پاسخ روشنی به سوالات نمیداد و به زبان محلی تنها اظهار میکرد:«نمیدانم». او گفت:«اگر میدانستم کار به اینجا میکشد، دست به چنین کارهایی نمیزدم.»
وکیل مدافع او با استناد به شرایط روحی و روانی متهم، خواستار بررسی بیشتر شد. اما یکی از اولیای دم با اعتراض به این دفاعیه گفت:«او با دقت داروهای خاص دیابت و داروهای جنسی را ترکیب میکرد تا قربانیان اوردوز نکنند. چنین نقشه دقیقی از یک بیمار روانی بعید است.»
کلثوم در دادگاه توضیح داد که داروها را خودش تهیه و در یخچال نگهداری میکرده است. با پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
درخواست برای احترام به درد بازماندگان
در حاشیه این پرونده، برخی شوخیها و مطالب طنز در فضای مجازی باعث رنجش خانواده قربانیان شده است. یکی از آنها گفت:«داغ بزرگی بر دل ما نشسته، اما متأسفانه برخی با این موضوع شوخی میکنند. ما به جای همدردی، شاهد طنزهای تلخی هستیم که زخممان را عمیقتر میکند.»