غزل شماره 102 دیوان حافظ : دوش آگهی ز یار سفرکرده داد باد
بهترین و کامل ترین تعبیر و تفسیر برای غزل شماره 101 دیوان حافظ – دوش آگهی ز یار سفرکرده داد باد من نیز دل به باد دهم هر چه باد باد کارم بدان رسید که همراز خود کنم هر شام برق لامع و هر بامداد باد
تعبیر و تفسیر فال حافظ نمناک غزل شماره 102 دیوان حافظ :دوش آگهی ز یار سفرکرده داد باد
در ادامه، متن کامل «غزل شماره 102 دیوان حافظ» را میخوانیم و بعد با معنی، پیام و تفسیر زیبای آن همراه میشویم.
متن شعر و غزل شماره 102 دیوان حافظ در فال حافظ شما
دوش آگهی ز یار سفرکرده داد باد
من نیز دل به باد دهم هر چه باد باد
کارم بدان رسید که همراز خود کنم
هر شام برق لامع و هر بامداد باد
در چین طره تو دل بی حفاظ من
هرگز نگفت مسکن مالوف یاد باد
خون شد دلم به یاد تو هر گه که در چمن
بند قبای غنچه گل میگشاد باد
از دست رفته بود وجود ضعیف من
صبحم به بوی وصل تو جان بازداد باد
حافظ نهاد نیک تو کامت برآورد
جانها فدای مردم نیکونهاد باد
معنی و تفسیر غزل شماره 102 دیوان حافظ در فال حافظ شما
حسرت گذشته در دل شما مینشیند و یاد خاطرات شیرین آن روزها، شما را به شادی میآورد. زمانی که از هفت دولت آزاد بودید و ایام خوشی را میگذراندید، به دنبال کسی هستید که سنگ صبورتان باشد و همراه و مونستان گردد. مدتی است نسبت به تواناییهای خود دچار تردید شده و احساس ضعف و ناتوانی میکنید؛ بهتر است افکار منفی را کنار بگذارید و اعتماد به نفستان را بالا ببرید. به اندرز افراد باتجربه گوش بسپارید، چرا که در مشکلات و دشواریها کارگشاست. قدر پدر و مادرتان را بدانید و در رضایت آنها بکوشید. تا پایان عمر با نامی نینیک زندگی خواهید کرد.