تالار عروسی

تجربه ی عروسی من و همسرم

کد مطلب : 76039زمان مطالعه : 5 دقیقه
همه دوست دارند که مراسم عروسیشان به بهترین نحو انجام گیرد و در این میان خانم ها بسیار حساس تر نسبت به این موضوع هستند.

اتفاقات عروسی من و همسرم

با توجه به اینکه دختر خانم ها بسیار بر روی مراسم عروسی خود حساس می باشند، تصمیم گرفتیم که تجربه ی عروسی من و همسرم را در اختیار شما قرار دهیم تا با استفاده از این تجربیات مراسم عروسی خود را به بهترین نحو ممکن برگزار کنید؛ تشکیل زندگی مشترک برای هر کسی یک بار در زندگی پیش می آید از این رو تمام استرس های عالم در آن روز در شما و همسرتان حاکم می شود از نحوه ی برگزاری، پذیرایی، تا اینکه شرایط آب و هوایی به شما اجازه ی مانور بدهد یا خیر. شب قبل از مراسم به دلیل استرس ها خواب به چشمان هیچکدام نخواهد آمد و تا صبح صحنه های روز عروسی را در ذهن خود تجسم می کنید؛ مطمئن باشید در هر فصل از سال که مراسم عروسی می گیرید آن شب یکی از شب های طولانی زندگی شما خواهد بود.

عروس و داماد هرکدام استرس های مخصوص خود را دارند و ما هم از این قاعده مستثنی نبودیم، تمام برنامه ها و کارهایی که باید می کردیم را بازگو می کردیم و فردای آن روز را در ذهن خود تجسم می کردیم، یک مجلس تمام و عیار می خواستیم که هیچ فردی از آن ناراضی بیرون نیاید. برای ادامه با ما همراه باشید

تشریفات عروسی

تجربه ی عروسی من و همسرم

اتفاقات عروسی من و همسرم

 شب با استرس هرچه تمام تر به اتمام رسیده بود، یک صبح بهاری و دل انگیز را شروع کرده بودیم و از همان ابتدا نگران آرایشگاه یا نحوه ی برگزاری و پذیرایی، حس دلشوره را ایجاد کرده بود؛ اما وقتی قرار بود بهانه ای برای خوشی خویشاوندان خود باشیم، حس بی نظیری در درون من ایجاد می شد، البته قبل از هر چیز بگذارید کمی به عقب برگردیم، به دلیل حساسیت من و یا هر نو عروسی، با تمام جزییات و موشکافی نحوه ی برگزاری جشن را با همسرم دنبال می کردیم و چه خاطرات شیرینی در همین مسیرها برای ما اتفاق افتاد، تقریبا تمام باغ تالار در تهران را که می شناختیم، زیر و رو کرده بودیم چند وقتی بود که درگیر پذیرایی و محل برگزاری و نحوه ی اجرای مراسم عروسی خود بودیم.

به همین دلیل از میان همگان نمی توانستیم کدام مورد را انتخاب کنیم تا از طریق یکی از آشنایان با یک تشریفات عروسی آشنا شدیم، قاعدتا باید آن ها هم از گشتن ما کلافه می شدند، چون وقتی که می خواستیم مکانی را رزرو کنیم، هر خدماتی که ارائه می دادند باب میل من و همسرم نبود و ما بهانه گیری میکردیم و یا زمان باغ تالار دیرتر از خواسته ی ما بود، با وجود سختگیری های ما تشریفات ترنه با صبوری در کنار ما بود و به ما مشاوره می داد و اخلاق خوب و پشت کار آنها موجب شد که ترنه را برای مراسم خود برگزینیم و در نهایت موفق شدیم تاریخی را در یک روز بهاری انتخاب کنیم و پیوندمان را جشن بگیریم، زمانی که در قسمت مشاوره خدمات مجالس در موارد مختلف تشریفات مجالس سوال می پرسیدیم و خدمات آن مجموعه را با سایر خدمات عروسی در تهران مقایسه می کردیم کمی دلگرمی و حس خوبی در من ایجاد می شد زیرا در مورد جزئیات تشریفات عروسی تهران و خدمات آن مجموعه هر قدر سوال های زیادی می پرسیدیم، مشاور ترنه با دقت فراوان تفاوت گزینه ها و همچنین خدمات خود را به نحوی احسن برای ما شرح می دادند.

با گفته ها و تعاریفی که از ترنه می شنیدیم، پی بردیم که آنها یکی از بهترین تشریفات لوکس در تهران به شمار می آیند، اما باز هم تصور ما این بود که همه ی این ها را که ما ندیده بودیم و صرفا گفته های آن ها بود که من و همسرم را مجذوب خود کرده بود.

 روز عروسی من و همسرم

بعد از صحبت های انجام شده، تنها سوالی که باقی می ماند کترینگ بود که کیفیت کترینگ عروسی مانند مراسم دوستم می شد؟ نمی خواستم که کسی از مراسم ما ناراضی خارج شود به همین دلیل شماره تماس آشنایی که ما را با این تشریفات معرفی کرد گرفتم و در مورد کترینگ ترنه سوالاتی پرسیدیم و چیزی جز عالی نشنیدیم، البته دوستم این مجموعه را به کس دیگری به منظور تشریفات لوکس تولد معرفی کرده بود که آن ها هم راضی به نظر می رسیدند. با تمام این توصیفات ما انتخاب خود را کرده بودیم و در انتظار روز موعود روزها را سپری می کردیم، به روز عروسی بر می گردیم، استرس نحوه ی برگزاری و ترتیب هر کدام از آن ها من رو کلافه کرده بود.

تشریفات مجلس
روز عروسی من و همسرم
 
وارد آرایشگاه شدم! لحظه ی جادویی فرا رسیده بود البته همسرم محسن علاقه ی خاصی به آرایش های تند نداشت و من رو به شکل ساده تر می پسندید، البته الان مانند قدیم نیست که در 5 کیلو آرایش یا به قول دوستان بکینگ پودر :) غرق شده باشیم. بنابراین آرایشگر شروع به کار کرده بود، ساعت که می گذشت تپش قلبم بیشتر از قبل می شد، آیا واقعا عروس زیبایی می شوم؟ نکند که همه چیز خراب شود، ذهنم مخدوش از هر سوالی شده بود
 
زمان به کندی می گذشت و فقط می خواستم بعد از تمام شدن ماجرا چهره ی محسن را ببینم چون سر به سرم می گذاشت و این من را نگران کرده بود، بالاخره با تمام این سوال ها و نگرانی ها کار تمام شده بود و من از نظر خودم فوق العاده به نظر می رسیدم البته باید از دید محسن هم همینطور می بودم چون نظر آن بود که برای من اهمیت داشت نه هیچکس دیگر؛ البته نظرهای دوستان و کل مجلس هم انگار مهم شده بود برای لحظه ای :)؛ زمانی که با دست گل به سمت آرایشگاه آمد با دیدن من انگار که خشکش زده بود از ذوق زدگی محسن خودم هم ذوق می کردم! بعد از آتلیه و کارهای قبل از مراسم به سمت محل برگزاری رفتیم، از بدو ورود همه چیز عالی بود و آنچنان جذب شده بودیم که اصل مراسم رو فراموش کرده بودیم. چقدر همه چیز عالی پیش می رفت زمان بندی، نحوه سرو و پذیرایی، دیزاین و گل آرایی و هر چیزی که فکرش رو کنی عالی بود. همه چیز خوب پیش رفت و زمان سرو غذا فرا رسید. چیدمان، تنوع غذا و کیفیت پخت بی نظیر بود و رضایت من و همسرم را در پی داشت، خلاصه بگم که پذیرایی و سرو غذاها هم عالی بود.
 
تمام آن شب رویایی به نظر می رسید و همگان لبخند رضایت بر لب داشتند و این مرا بسیار خوشحال می کرد. همه چیز شیک و عالی پیش می رفت و دیگر استرس از ما دور شده بود، وقتی تمام این خوشی ها را می دیدم احساس خوبی به من دست می داد و با لبخند به همسرم آن را در این حس زیبا شریک می کردم. در نهایت از اینکه این تشریفات ترنه را برای مراسم عروسی خود برگزیده بودیم احساس خوبی داشتیم چون تمام ادعاهای آن ها در زمان رزرو به تحقق پیوسته بود، از اینکه به شکلی زیبا و تمام عیار همه چیز برگزار شده بود از آن مجموعه تشکر ویژه ای دارم و پیشنهاد می کنم حتما مراسم های خود را به آن ها بسپارید؛ قطعا پشیمان نخواهید شد.

تجربه ی عروسی من و همسرم

54
این مطلب مفید بود ؟40
برچسب : کسب و کار
نظر سنجی برای این مطلب غیر فعال شده است
وبگردی