مرگ

چگونه مشتاق مرگ باشیم؟

کد مطلب : 42795تعداد نظرات : 1 نظرزمان مطالعه : 4 دقیقه
مرگ جز برداشتن قید و بند مادیت از دست و پا چیز دیگری نیست. انسان آن قیود مادیت را بر می دارد و به جای آن لباس لطیف برزخی می پوشد.

کارهایی که باعث آرامش و اطمینان در هنگام مرگ می شود

پایان این دنیا، با تمام علایق و وابستگی های به آن، سرنوشت حتمی و قطعی همه ماست. در نگاه اوّل، رها کردن این همه ارتباطات و علاقه ها بسیار سخت به نظر می رسد. پس باید برای راحت شدن آن، بلکه آرامش در زمان مرگ و حتّی اشتیاق به آن، مطالبی را دانست و کارهایی را انجام داد. در این نوشتار به برخی از مهم ترین کارهایی که باعث آرامش و اطمینان در هنگام مرگ می شود نگاهی گذرا داریم.

مرگ

مرگ


حقیقت مرگ

اوّلین و مهم ترین عامل ترس و اضطراب از مرگ، جهل است. دانستن حقیقت مرگ، خوف ابتدایی از آن را از بین می برد. از آنجا که هر کس تنها یک بار آن را تجربه می کند، تجربه ملموسی از آن نداشته و به خاطر ابهام در مورد آن، به اضطراب و نگرانی می افتد. قرآن کریم با بیانی دقیق و روان، حقیقت آن را بیان می کند؛ مثلاً می فرماید:وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَسْمَعُون :و خدا از آسمان آبی فرود آورد و با آن زمین را پس از پژمردنش زنده گردانید، قطعاً در این [امر] برای مردمی که شنوایی دارند نشانه ای است.(نحل؛ 655) معلوم می شود که مردن به معنای نیستی نیست؛ همچنانکه زمین در فصل زمستان یا در خشکسالی از بین نمی رود بلکه تنها به خاطر سرما یا بی آبی، تعدادی از استعدادها و قابلیّت هایش بروز پیدا نمی کند. دانستن این حقیقت بزرگ، کمتر از دانستن خود مرگ نیست؛ زیرا اعتقاد به از بین نرفتن، ترس ابتدایی از مرگ را به آرامش تبدیل می کند.


اصل عدم غافلگیری

برای مواجه شدن با هر پدیده بزرگی باید آماده شد تا در موعد آن بتوانیم آن را هضم کرده و مضطرب و متحیّر نشویم. هر چه انسان برای مرگ آماده تر شود اضطراب کمتری دارد. با آمادگی هر چه بیشتر، به جایی می توان رسید که که نه تنها از مرگ نترسیم بلکه مشتاق و منتظر آن باشیم. امام علی (علیه السلام) می فرمایند:وَ اللَّهِ لَابْنُ ابیطالِبٍ انَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْیِ امِّه:به خدا سوگند که به راستی انس و علاقه پسر ابوطالب به مرگ (شهادت) بیش از انس و علاقه کودک به پستان مادر است.( نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 5، ص 577) ایشان نمونه ای از یک انسان آماده و مأنوس هستند.

آمادگی برای مرگ، مستلزم تنظیم اعتقادات و سبک زندگی خود بر طبق معارف دین اسلام است. در جایی دیگر امیرالمومنین (علیه السلام) در جواب از سوال چگونگی آمادگی برای مرگ اینگونه فرمودند:أداءُ الفَرائضِ ، واجتِنابُ الَمحارِمِ ، والاشتِمالُ علَی المَکارِمِ ، ثُمّ لایُبالی أوَقَعَ علَی المَوتِ أم وَقَعَ المَوتُ علَیهِ. واللّه، ما یُبالی ابنُ أبیطالبٍ أوَقَعَ علَی المَوتِ أم وَقَعَ المَوتُ علَیهِ:به جا آوردن واجبات و دوری کردن از حرام ها و فرا گرفتن خوی های نیک. با رعایت این امور، دیگر آدمی را چه باک که او به سراغ مرگ رود یا مرگ به سراغش آید. سوگند به خدا، که پسر ابی طالب را باکی نیست که خود به سراغ مرگ رود، یا مرگ به سراغ او آید.(منتخب میزان الحکمة :520)


مؤمن باشیم

استحکام افکار انسان وابسته به استحکام اعتقادات اوست. اعتقاد به معارف بی نقص و کاملاً منطقی دین اسلام، به کسانی که به دنبال فهم دین هستند استحکام فکری خاصی می بخشد. از طرف دیگر باید دانست که برای کسب اطمینان و آرامش روحی، ضمن داشتن اعتقاد صحیح و اصولی، داشتن اعمال صحیح و به عبارت بهتر "اعمال صالح" نیز ضروری است؛ گرچه اعتقاد و عمل رابطه مستقیم با یکدیگر دارند! لذا قرآن کریم معمولاً این دو را در کنار یکدیگر می آورد:وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فیها خالِدُون:و کسانی را که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، مژده ده که ایشان را باغهایی خواهد بود که از زیر [درختان ] آنها جویها روان است. هر گاه میوه ای از آن روزیِ ایشان شود، می گویند:«این همان است که پیش از این [نیز] روزیِ ما بوده.» و مانند آن [نعمتها] برای آنها آورده شود؛ و در آنجا همسرانی پاکیزه خواهند داشت؛ و در آنجا جاودانه بمانند.(بقره؛ 25) خود همین آیه به خوبی اثر اعتقاد و عمل صالح را نشان می دهد. یعنی مومنان با تلاوت این آیه شریفه، واقعاً آرامش پیدا می کنند چرا که امید و شوقی خاص، آنها را فرا می گیرد.

آفت غفلت

خداوند متعال برای چرخش چرخ این این دنیا، به عنوان میدان آزمون همگانی بشر، زیبایی های محدود و غیرابدی قرار داده است. اینها صرفاً برای دلگرم شدن به ادامه زندگی است. در حالیکه گاهی انسان ها با سرگرم شدن به زیبایی های این برگه امتحانی، از عاقبت و اتمام وقت امتحان غافل می شوند و وقتی متوجّه می شوند که ناظر امتحان می خواهد برگه امتحانی را از او بگیرد و او صفحه ای خالی یا خط خطی شده در دست دارد. لذا در جلسه آزمون، مهمترین مسأله، دقّت به وقتی است که در اختیار او قرار داده شده! تا بتوان در کمترین زمان، بیشترین نمره را کسب کرد.

شاید مهمترین تفاوت زندگی ما در این دنیا با جلسه امتحان در این باشد که پایان زندگی ما در این دنیا مشخّص نیست و به یکباره فرا می رسد، به همین جهت شایسته هوشیاری بیشتری است. امیرالمومنین (علیه السلام) می فرمایند:ما أنزَلَ المَوتَ حَقَّ مَنزِلَتِهِ مَن عَدَّ غَدا مِن أجَلِهِ:کسی که فردا را از عمر خود به شمار آورد، مرگ را در جایگاه شایسته اش قرار نداده است.(الکافی:3 / 259 / 3)


نتیجه کلام:

برای رهایی از ترس مرگ، که کشنده تر از خود مرگ است، باید ضمن شناخت حقیقت مرگ، آماده و مهیّای آن شد. در مسیر این آمادگی، موانع و آفاتی وجود دارد؛ از جمله غفلت! پس باید با یاد کردن از مرگ در فواصل زمانی از هر روز، به انجام اعمال صالح برای رسیدن به آخرتی مملوّ از سعادت همّت کنیم. در اینصورت مشتاق مرگ خواهیم بود؛ نه هراسان!

چگونه مشتاق مرگ باشیم؟

4.440
این مطلب مفید بود ؟355
برچسب : اسرار مرگ
1 نظر به ثبت رسیده است
مائده1400-09-04
با توجه به کرونا وقتی اسمش میاد میترسم از مرگ میترسم نه از آخرتش از اینکه مامانم و از دست بدم
قبل اینطوری نبودم
10
وبگردی