تفسیر فال غزل 248 حافظ: ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر
فال حافظ نمناک و غزل شماره 248 حافظ :ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر
درصورتیکه پاسخ فال حافظ آنلاین شما، غزل شماره 248 یا همان شعر "ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر" است، تعبیر و تفسیر کامل غزل 248 حافظ را در این بخش از فال حافظ نمناک خواهید خواند.
متن شعر و غزل ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر
ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر
زار و بیمار غمم راحت جانی به من آر
****
قلب بیحاصل ما را بزن اکسیر مراد
یعنی از خاک در دوست نشانی به من آر
****
در کمینگاه نظر با دل خویشم جنگ است
ز ابرو و غمزه او تیر و کمانی به من آر
****
در غریبی و فراق و غم دل پیر شدم
ساغر می ز کف تازه جوانی به من آر
****
منکران را هم از این می دو سه ساغر بچشان
وگر ایشان نستانند روانی به من آر
****
ساقیا عشرت امروز به فردا مفکن
یا ز دیوان قضا خط امانی به من آر
****
دلم از دست بشد دوش چو حافظ میگفت
کای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر
معنی و تفسیر غزل شماره 248 حافظ در فال شما
انتظار رسیدن به روزهای خوش و لحظه دیدار یارت، ذهن و قلب تو را به خود مشغول کرده است و برای همین دلت میخواهد به هر نحوی خبری از او داشته باشی اما که غم و اندوه، مثل سایه ای تاریک، تمام وجودت را پر کرده است چراکه انتظار و دوری از کسی که دلت در گرو اوست، چالش بزرگی است.
بهتر است از این همه درد و غم خودت را دور کنی، زیرا بالاخره روزی، زمان انتظار به پایان میرسد و صبح وصال خواهد آمد؛ آنجاست که هر غصهای به خوشی و شادی تبدیل شود.
فراموش نکن که زمان به سرعت خواهد گذشت و تا قبل از آنکه متوجه شوی، عمرت از دست میرود، پس با توکل به خداوند به جای نشستن و انتظار بیهوه کشیدن، برخیز و نهایت تلاش را به کار بگیر تا به هدفت برسی.
اگر از زندگی بهره نبری، روزی خواهد آمد که احساس پیری خواهی کرد و در حالی که توانایی انجام کاری که میخواهی را از دست دادهای، فقط حسرت برایت باقی مانده است.