غزل شماره 383 دیوان حافظ : چندان که گفتم غم با طبیبان
غزل شماره 383 دیوان حافظ / چندان که گفتم غم با طبیبان درمان نکردند مسکین غریبان آن گل که هر دم در دست بادیست گو شرم بادش از عندلیبان یا رب امان ده تا بازبیند چشم محبان روی حبیبان
تعبیر و تفسیر فال حافظ نمناک غزل شماره 383 دیوان حافظ :چندان که گفتم غم با طبیبان
در ادامه، متن کامل «غزل شماره 383 دیوان حافظ» را میخوانیم و بعد با معنی، پیام و تفسیر زیبای آن همراه میشویم.
متن شعر و غزل شماره 383 دیوان حافظ در فال حافظ شما
چندان که گفتم غم با طبیبان
درمان نکردند مسکین غریبان
آن گل که هر دم در دست بادیست
گو شرم بادش از عندلیبان
یا رب امان ده تا بازبیند
چشم محبان روی حبیبان
ای منعم آخر بر خوان جودت
تا چند باشیم از بی نصیبان
حافظ نگشتی شیدای گیتی
گر میشنیدی پند ادیبان
معنی و تفسیر غزل شماره 383 دیوان حافظ در فال حافظ شما
ناامیدی و یأس را از خود دور کنید. در کارهایی که انجام دادهاید، اشتباهاتی رخ داده است؛ بهتر است با دقت به آنها بیندیشید تا ضعفهای خود را بشناسید. مشکلاتی که در این مسیر تحمل میکنید نتیجهٔ سهلانگاری خودتان و اطرافیانتان است. برای یافتن مسیر درست با افراد دانا و آگاه مشورت کنید تا به بیراهه کشیده نشوید.