حافظ شیرازی

 آشنایی بیشتر با حافظ شیرازی

خواجه شمس‌ُالدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظِ شیرازی که چندین لقب با عنوان های تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسان‌ُالْعُرَفا و ناظِم‌ُالاُولیاء،لِسان‌ُالْغِیْب، نیز را دارا می باشد.

بر اساس آمده ها حافظ شیرازی جوانی و همچنین اوایل نوجوانی خود را در نانوایی به عنوان شاگرد مشغول به کار بوده است.

اطلاعات بیشتر در ادامه :

غزل شماره 327 دیوان حافظ : مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم

زمان مطالعه : 2 دقیقه

غزل شماره 327 دیوان حافظ / مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم صفای خلوت خاطر از آن شمع چگل جویم فروغ چشم و نور دل از آن ماه ختن دارم

غزل شماره 326 دیوان حافظ : در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم

غزل شماره 326 دیوان حافظ / در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند وین همه منصب از آن حور پریوش دارم

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 325 دیوان حافظ : گر دست دهد خاک کف پای نگارم

غزل شماره 325 دیوان حافظ / گر دست دهد خاک کف پای نگارم بر لوح بصر خط غباری بنگارم بر بوی کنار تو شدم غرق و امید است از موج سرشکم که رساند به کنارم

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 324 دیوان حافظ : گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارم

غزل شماره 324 دیوان حافظ / گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارم همچنان چشم گشاد از کرمش می‌دارم به طرب حمل مکن سرخی رویم که چو جام خون دل عکس برون می‌دهد از رخسارم

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 323 دیوان حافظ : ز دست کوته خود زیر بارم

غزل شماره 323 دیوان حافظ / ز دست کوته خود زیر بارم که از بالابلندان شرمسارم مگر زنجیر مویی گیردم دست وگر نه سر به شیدایی برآرم ز چشم من بپرس اوضاع گردون که شب تا روز اختر می‌شمارم

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 322 دیوان حافظ : خیال نقش تو در کارگاه دیده کشیدم

غزل شماره 322 دیوان حافظ / خیال نقش تو در کارگاه دیده کشیدم به صورت تو نگاری ندیدم و نشنیدم اگر چه در طلبت همعنان باد شمالم به گرد سرو خرامان قامتت نرسیدم

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 321 دیوان حافظ : هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم

غزل شماره 321 دیوان حافظ / هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا بر منتهای همت خود کامران شدم

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 320 دیوان حافظ : دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم

غزل شماره 320 دیوان حافظ / دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم نقشی به یاد خط تو بر آب می‌زدم ابروی یار در نظر و خرقه سوخته جامی به یاد گوشه محراب می‌زدم

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 319 دیوان حافظ : سال‌ها پیروی مذهب رندان کردم

غزل شماره 319 دیوان حافظ / سال‌ها پیروی مذهب رندان کردم تا به فتوی خرد حرص به زندان کردم من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 318 دیوان حافظ : مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم

غزل شماره 318 دیوان حافظ / مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم به سامانم نمی‌پرسی نمی‌دانم چه سر داری به درمانم نمی‌کوشی نمی‌دانی مگر دردم

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 317 دیوان حافظ : فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم

غزل شماره 317 دیوان حافظ / فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق که در این دامگه حادثه چون افتادم

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 316 دیوان حافظ : زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم

غزل شماره 316 دیوان حافظ / زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 315 دیوان حافظ : به غیر از آن که بشد دین و دانش از دستم

غزل شماره 315 دیوان حافظ / به غیر از آن که بشد دین و دانش از دستم بیا بگو که ز عشقت چه طرف بربستم اگر چه خرمن عمرم غم تو داد به باد به خاک پای عزیزت که عهد نشکستم

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 314 دیوان حافظ : دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم

غزل شماره 314 دیوان حافظ / دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم لیکن از لطف لبت صورت جان می‌بستم عشق من با خط مشکین تو امروزی نیست دیرگاه است کز این جام هلالی مستم

زمان مطالعه : 1 دقیقه

غزل شماره 313 دیوان حافظ : بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم

غزل شماره 313 دیوان حافظ / بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم زان جا که فیض جام سعادت فروغ توست بیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم

زمان مطالعه : 1 دقیقه
صفحه 20 از 42