غزل شماره 400 دیوان حافظ : بالابلند عشوه گر نقش باز من
غزل شماره 399 دیوان حافظ / بالابلند عشوه گر نقش باز من کوتاه کرد قصه زهد دراز من دیدی دلا که آخر پیری و زهد و علم با من چه کرد دیده معشوقه باز من
تعبیر و تفسیر فال حافظ نمناک غزل شماره 400 دیوان حافظ :بالابلند عشوه گر نقش باز من
در ادامه، متن کامل «غزل شماره 400 دیوان حافظ» را میخوانیم و بعد با معنی، پیام و تفسیر زیبای آن همراه میشویم.
متن شعر و غزل شماره 400 دیوان حافظ در فال حافظ شما
بالابلند عشوه گر نقش باز من
کوتاه کرد قصه زهد دراز من
دیدی دلا که آخر پیری و زهد و علم
با من چه کرد دیده معشوقه باز من
میترسم از خرابی ایمان که میبرد
محراب ابروی تو حضور نماز من
مست است یار و یاد حریفان نمیکند
ذکرش به خیر ساقی مسکین نواز من
یا رب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن
گردد شمامه کرمش کارساز من
نقشی بر آب میزنم از گریه حالیا
تا کی شود قرین حقیقت مجاز من
زاهد چو از نماز تو کاری نمیرود
هم مستی شبانه و راز و نیاز من
حافظ ز گریه سوخت بگو حالش ای صبا
با شاه دوست پرور دشمن گداز من
معنی و تفسیر غزل شماره 400 دیوان حافظ در فال حافظ شما
غمگین نباشید؛ زندگی همینطور نمیماند. بالاخره روزگار سختی و مشقت پایان میپذیرد و ابرهای تیره از آسمان زندگی شما کنار میرود، اما لازم است ضعفهای خود را بشناسید. علت اشتباهها و شکستها را بررسی کنید تا با موانع آشنا شوید و در رفع آنها بکوشید. ریاکاری و دورویی عاقبت خوبی ندارد. با اراده و خلوص نیت و توکل بر خدا به راه خود ادامه دهید.