شعر با حرف الف
شعر با حرف الف و مجموعه ای از تک بیتی و دوبیتی های زیبا برای مشاعره با حرف الف که حفظ کردنشان نیز ساده است را، در این مجموعه خواهید خواند.

شعر با حرف الف از شاعران معروف برای مشاعره

شعر با حرف الف از شاعران معروفی همچون مولانا و شهریار، برای شمایی که علاقه مند به مشاعره هستید حتما کاربردی خواهد بود.

اگر مایل به حفظ شعر هستید و دوست دارید شعر ساده برای مشاعره یاد بگیرید، با سری شعر با حروف الفبا که در بخش فرهنگ و هنر نمناک خواهیم داشت، همراه باشید.

راهنمای جستجوی شعر مشاعره بر اساس حروف الفبا

الفآبپتثجچحخد
ذرز ژسشصضطظع  
غفقکگلمنوهی

شعر با الف از حافظ

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها

که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

ای برده اختیارم تو اختیار مایی

من شاخ زعفرانم تو لاله زار مایی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

ای صبا با ساکنانِ شهرِ یزد از ما بگو

کای سر حق ناشناسان گوی چوگان شما

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟

منزلِ آن مَهِ عاشق‌کُشِ عیار کجاست؟

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

اگر چه باده فرح بخش و باد گُل‌بیز است

به بانگِ چنگ مخور می که محتسب تیز است

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی

لطف کردی سایه‌ای بر آفتاب انداختی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی

در فکرت تو پنهان صد حکمت الهی

ای قصه بهشت ز کویت حکایتی

شرح جمال حور ز رویت روایتی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

ای پیک راستان خبر یار ما بگو

احوال گل به بلبل دستان سرا بگو

آن که پامالِ جفا کرد چو خاکِ راهم

خاک می‌بوسم و عُذرِ قَدَمَش می‌خواهم

شعر

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

شعر با حرف الف از شهریار

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می‌کند

در شگفتم من نمی‌پاشد ز هم دنیا چرا

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

ای چشم خمارین که کشد سرمه خوابت

وی جام بلورین که خورد باده نابت

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست

آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست

شعر شهریار الف

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای کاش سحر ناید و خورشید نزاید

کامشب قمر این جا قمر این جا قمر اینجاست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

اشکش چکید و دیگرش آن آبرو نبود

از آب رفته هیچ نشانی به جو نبود

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

اگر که شبرو عشقی چراغ ماهت بس

ستاره چشم و چراغ شب سیاهت بس

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

اگر چه رند و خراب و گدای خانه به دوشم

گدائی در عشقت به سلطنت نفروشم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی

چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای پریچهره که آهنگ کلیسا داری

سینه مریم و سیمای مسیحا داری

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر با الف از مولانا

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای یار ما دلدار ما ای عالم اسرار ما

ای یوسف دیدار ما ای رونق بازار ما

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای خواجه نمی‌بینی این روز قیامت را

این یوسف خوبی را این خوش قد و قامت را

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای بگفته در دلم اسرارها

وی برای بنده پخته کارها

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

آن دل که شد او قابل انوار خدا

پر باشد جان او ز اسرار خدا

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

اول به هزار لطف بنواخت مرا

آخر به هزار غصه بگداخت مرا

شعر الف مولانا

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

امشب ز برای دل اصحاب مخسب

گوش شب را بگیر و برتاب مخسب

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای که جان‌ها خاک پایت صورت اندیش آمدی

دست بر در نه درآ در خانه خویش آمدی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

اهرمن صورت گل دید و سرش سجده نکرد

چوب رد بر سرش آمد که برو اهرمنی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

از بر سیمین تو کارم زر است

ای بلای سیم و زر شاد آمدی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر با حرف الف از سعدی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

آب حیات من است خاک سر کوی دوست

گر دو جهان خرمیست ما و غم روی دوست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

اول دفتر به نام ایزد دانا

صانع پروردگار حی توانا

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

از همگان بی‌نیاز و بر همه مشفق

از همه عالم نهان و بر همه پیدا

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

اگر تو برفکنی در میان شهر نقاب

هزار مؤمن مخلص درافکنی به عقاب

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

اسیر بند بلا را چه جای سرزنش است

گرت معاونتی دست می‌دهد دریاب

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

آن ماه دو هفته در نقاب است

یا حوری دست در خضاب است

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای داروی دلپذیر دردم

اقرار به بندگیت کردم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای تشنه به خیره چند پویی

کاین ره که تو می‌روی سراب است

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

آنچه سرپنجهٔ سیمین تو با سعدی کرد

با کبوتر نکند پنجه که با شاهین است

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای نسیم صبح اگر باز اتفاقی افتدت

آفرین گویی بر آن حضرت که ما را بار نیست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر با حرف الف از خیام

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

امروز تو را دسترس فردا نیست

واندیشهٔ فردات به جز سودا نیست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای چرخ فلک خرابی از کینهٔ توست

بیدادگری شیوهٔ دیرینهٔ توست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای خاک اگر سینه تو بشکافند

بس گوهر قیمتی که در سینهٔ توست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

آنان که محیط فضل و آداب شدند

در جمع کمال شمع اصحاب شدند

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد

وز دست اجل بسی جگرها خون شد

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

آن لعل در آبگینهٔ ساده بیار

وآن محرم و مونس هر آزاده بیار

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای دل غم این جهان فرسوده مخور

بیهوده نه‌ای غمان بیهوده مخور

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

از جملهٔ رفتگان این راه دراز

باز آمده کیست تا به ما گوید راز

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای دوست بیا تا غمِ فردا نخوریم

وین یک دمِ عمر را غنیمت شمریم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن

فردا که نیامده‌ست فریاد مکن

نظامی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای جهان دیده بود خویش از تو

هیچ بودی نبوده پیش از تو

شعر خیام

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

اول و آخر بوجود و صفات

هست کن و نیست کن کاینات

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای شرف گوهر آدم به تو

روشنی دیده عالم به تو

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای که از امروز نه‌ای شرمسار

آخر از آن روز یکی شرم دار

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای به نسیمی علم افراخته

پیش غباری علم انداخته

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

آنکه درین ظلم نظر داشتست

ستر من و عدل تو برداشتست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای تن تو پاک‌تر از جان پاک

روح تو پرورده روحی فداک

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

او ز علم فتح نماینده‌تر

وز قلم اقلیم گشاینده‌تر

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ای همه هستی زتو پیدا شده

خاک ضعیف از تو توانا شده

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

شعر با حرف الف برای مشاعره از مولانا، شهریار، حافظ و ...

4.613
این مطلب مفید بود ؟121
منبع : بخش فرهنگ و هنر نمناک/ن/ن.ح
برچسب : مشاعره شعر
وبگردی